English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
natural recharge تغذیه طبیعی
Other Matches
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
physiographic وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
naturalism فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
nutriments تغذیه
feeding تغذیه
alimentation تغذیه
feedings تغذیه
line feed تغذیه خط
nourishment تغذیه
sustenance تغذیه
nurturing تغذیه
feeders خط تغذیه
nurtured تغذیه
nurture تغذیه
feeder خط تغذیه
nourished تغذیه
nourishes تغذیه
recharging تغذیه
recharged تغذیه
diet تغذیه
recharge تغذیه
nourish تغذیه
nurtures تغذیه
recharges تغذیه
nutrition تغذیه
nutriment تغذیه
noises منبع تغذیه
noise منبع تغذیه
mulnutrition سوء تغذیه
ff تغذیه کاغذ
feed mechanism مکانیزم تغذیه
feeding center مرکز تغذیه
feeder panel تابلوی تغذیه
feeding problem مشکل تغذیه
feedway تغذیه کننده
feeder canal کانال تغذیه
pouring gate تغذیه قالب
feed pump پمپ تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
food program رژیم تغذیه
form feed تغذیه کاغذ
downfeed تغذیه رو به پایین
injection well چاه تغذیه
paper feer تغذیه کاغذ
undernourishment سوء تغذیه
undernourished سوء تغذیه
pasturage تغذیه کردن
malnutrition سوء تغذیه
undernourished گرفتارسوء تغذیه
nutritionist ویژه گر تغذیه
bottle-feeding تغذیه با بطری
bottle feeding تغذیه با بطری
recharge well چاه تغذیه
unhealthy diet تغذیه ناسالم
breast-feeding تغذیه پستانی
breast feeding تغذیه پستانی
feeders سیم تغذیه
feeder سیم تغذیه
main supply line خط تغذیه اصلی
main feed تغذیه اصلی
magazine feed تغذیه مخزن
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
innutrition عدم تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
ad lib feeding تغذیه ازاد
malnourished دچارسوء تغذیه
fed تغذیه شده
alimentiveness قوه تغذیه
pasture تغذیه کردن
recharge basin حوضچه تغذیه
anode supply تغذیه صفحه
feeds تغذیه گردن
cross feed تغذیه عرضی
reverse bias تغذیه معکوس
cutler feed تغذیه کاتلر
power supply منبع تغذیه
malnourished بد تغذیه شده
feed تغذیه کردن
feed تغذیه گردن
feeds تغذیه کردن
plate supply تغذیه صفحه
anthophagous تغذیه شده با گل
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
dystrophy سوء تغذیه
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
power pack جعبه تغذیه
aliment تغذیه کردن
nourish تغذیه کردن
support [nourish, feed] تغذیه کردن
pastures تغذیه کردن
supply cable کابل تغذیه
anti parallel feeding تغذیه مخالف
serial feeding تغذیه نوبتی
power transformer مبدل تغذیه
artificial recharge تغذیه مصنوعی
power supplay منبع تغذیه
gate راه تغذیه لشعلث
power supply cable کابل منبع تغذیه
gates راه تغذیه لشعلث
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
anthophagous تغذیه کننده از شهد گل
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
long distance supply تغذیه مسافت دور
internal power supply منبع تغذیه داخلی
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
vermivorous تغذیه کننده از کرم
ichthyophagous تغذیه کننده ازماهی
ration method روش تغذیه پرسنل
predatorial تغذیه کننده از شکار
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
power supply switch کلید منبع تغذیه
input of current تغذیه و هدایت جریان
predator تغذیه کننده از شکار
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
predators تغذیه کننده از شکار
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
power feed cable کابل تغذیه برق
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
to eat an unhealthy diet خوردن تغذیه ناسالم
grazes تغذیه کردن از چریدن
grazed تغذیه کردن از چریدن
graze تغذیه کردن از چریدن
dozzle مخزن کمکی تغذیه
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
feeding group گروه تغذیه کننده
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
positive feeder سیم تغذیه مثبت
endophagous تغذیه کننده ازروی
predatory تغذیه کننده از شکار
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
feed خوراندن تغذیه کردن
negative feeder سیم تغذیه منفی
axial feed method روش تغذیه محوری
gallivorous تغذیه کننده از مازو
autotroph قابل تغذیه خودبخود
hematophagous تغذیه کننده از خون
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
tractor feed تغذیه کاغذ پیوسته
feeds خوراندن تغذیه کردن
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
cut sheet feeder تغذیه کننده کاغذ مجزا
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
supplying تحویل دادن تغذیه کردن
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supplied تحویل دادن تغذیه کردن
downfeed milling machine دستگاه فرز با تغذیه از زیر
lf تعویض سطر تغذیه کاغذ
powered توقف منبع تغذیه الکتریکی
ingot feeder head مخزن کمکی تغذیه شمش
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
tractor feed printer چاپگر تغذیه شده تراکتوری
active zone of well حوزهای که چاه را تغذیه میکند
low voltage supply system سیستم تغذیه فشار ضعیف
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
well field حوزه تغذیه کننده چاه
mains supply unit واحد تغذیه جریان شبکه
powers توقف منبع تغذیه الکتریکی
sheet feeder تغذیه کننده ورق کاغذ
mains power supply unit واحد منبع تغذیه شبکه
powering توقف منبع تغذیه الکتریکی
flight sister افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
apivorous زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
saprophagous تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
malnutrition تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
switched یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
oligophagous تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
updraft کاربوراتوری که هوااز زیربدان تغذیه شود
switches یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
turn on وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
sag کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
holophytic تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
sags کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
power خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
ray ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
powered خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
jacamar پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
tusser or sur orsore یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
flexes سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
over voltage protection وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com