Dictiornary-Farsi | تغذیه عرضی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
cross feed	تغذیه عرضی


Other Matches

crossbar	خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbars	خط عرضی صلیب میله عرضی
dystrohpy	تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
friction feed	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
transect	بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
crossbar	خط عرضی
traverses	عرضی
traversing	عرضی
crosser	عرضی
lateral	عرضی
cross	عرضی
crossbars	خط عرضی
transverse	عرضی
traverse	عرضی
crossest	عرضی
crosses	عرضی
traversed	عرضی
transverse scale	مقیاس عرضی
frame	دنده عرضی
deflection sweep	درو عرضی
lateral stability	پایداری عرضی
radial load	بار عرضی
northing	مختصات عرضی
leak coil	بوبین عرضی
timber	دنده عرضی
latitude band	نوار عرضی
latitude band	کمربند عرضی
lateral tell	سبقت عرضی
lateral shifts	تغییرات عرضی
lateral route	جاده عرضی
lateral forces	نیروهای عرضی
transverse plane	صفحه عرضی
horizontal plane	صفحه عرضی
radial play	بازی عرضی
crossed belt	تسمه عرضی
cross compartment	دهلیز عرضی
cross brace	مهار عرضی
cross brace	گیره عرضی
axis	خط طولی یا عرضی
cross head	تیر عرضی
abeam	جهت عرضی
accidentalism	فلسفه عرضی
accidentalism	فلسفهء عرضی
cross beam	تیر عرضی
collateral ganglia	عقدههای عرضی
baselinesman	خط نگهدار خط عرضی
phenomenally	عارضی عرضی
phenomenal	عارضی عرضی
cross cut	برش عرضی
cross traverse	تراورس عرضی
cross trail	جاده عرضی
cross section	نیمرخ عرضی
cross linking	اتصال عرضی
cross section	برش عرضی
cross section	مقطع عرضی
cross roll	نورد عرضی
cross piece	تیر عرضی
cross hole	سوراخ عرضی
cross fall	شیب عرضی
athwart	به طور عرضی
transversal wave	موج عرضی
sides way	نوسان عرضی
square ball	پاس عرضی
trimmed joist	تیر عرضی
traversing fire	اتش عرضی
transection	برش عرضی
transversal section	برش عرضی
transverse reinforcement	ارماتور عرضی
transverse valley	دره عرضی
transverse axis	محور عرضی
transverse section	مقطع عرضی
transverse bulkhead	تیغه عرضی
transverse stress	تنش عرضی
shape of cross section	نیمرخ عرضی
accident	صفت عرضی
profiling	مقطع عرضی
transverse acceleration	شتاب عرضی
sag rod	مهار عرضی
sagrod	مهار عرضی
transverse wave	موج عرضی
transverse crack	ترک عرضی
transverse bracing	تقویت عرضی
profile	مقطع عرضی
accidents	صفت عرضی
profiled	مقطع عرضی
profiles	مقطع عرضی
transverse fault	گسل عرضی
transverse joint	درز عرضی
traversed	حرکت عرضی یا مورب
cross section	سطح مقطع عرضی
traverse	حرکت عرضی یا مورب
traversing	حرکت عرضی یا مورب
transverse fatigue test	ازمایش خستگی عرضی
traverses	حرکت عرضی یا مورب
accidental	غیر مترقبه عرضی
transverse test specimen	نمونه ازمایش عرضی
broadside aerial	تشعشع کننده عرضی
cross-tree	[رابط عرضی دکلها]
cross barred	دارای میلههای عرضی
cross-aisle	[گوشواره عرضی کلیسا]
counter-brace	تیر تقویت عرضی
y axis	محور عرضی مختصات
career courses	دورههای عرضی نظامی
thwart	نشیمنگاه عرضی قایق
rafters	تیر عرضی طاق
rafter	تیر عرضی طاق
cross hole nut	مهره با سوراخ عرضی
cross level buble	حباب تراز عرضی
backward pass	پاس عرضی یا به عقب
cross sectional area	سطح مقطع عرضی
enfilade	درو عرضی کردن
cross tree	رابط عرضی دکلها
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
latitude band	نوار عرضی زمینی
thwarted	نشیمنگاه عرضی قایق
cross wall	دیوار پلهای عرضی
transverse cardan shaft	محور کاردان عرضی
crossing target	هدفهای متحرک عرضی
crossrial carriage	پاگیر تیر عرضی
brace	تیر تقویت عرضی
braced	تیر تقویت عرضی
transverse bending test	ازمایش خمش عرضی
transection	برش یا مقطع عرضی
swinging of flow	نوسانات عرضی جریان
transverse conductance	مقدار هدایت عرضی
cross sectional data	دادههای برش عرضی
section of valley	نیمرخ عرضی دره
northing	محور عرضی نقشه
shrouds	بکسلهای عرضی ناو
cross slide	کشوی لغزنده عرضی
cross folding test	ازمایش چین خوردگی عرضی
balkline	خط عرضی روی میز بیلیارد
tumple	گردش حول محور عرضی
terete	استوانهای شکل در برش عرضی
broad beam headlamp	نور افکن با تشعشع عرضی
head string	خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
keel	ستون عرضی مرکزی ناو
cross trail	جاده سرتاسری عرضی در منطقه
I have nothing more to say .	دیگر عرضی نیست ( ندارم )
keels	ستون عرضی مرکزی ناو
cross-gable	[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
lateral tell	پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
nutriment	تغذیه
nutriments	تغذیه
sustenance	تغذیه
nourishment	تغذیه
alimentation	تغذیه
diet	تغذیه
line feed	تغذیه خط
feedings	تغذیه
feeding	تغذیه
recharging	تغذیه
recharges	تغذیه
recharged	تغذیه
nutrition	تغذیه
nourishes	تغذیه
feeders	خط تغذیه
feeder	خط تغذیه
nurture	تغذیه
nurtured	تغذیه
nourish	تغذیه
nurtures	تغذیه
nourished	تغذیه
nurturing	تغذیه
recharge	تغذیه
Could I have a word with you ?	عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
balkline spot	نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
baulks	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
toggle	میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
balking	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
toggles	میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
stocked	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
balk	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
frame	قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
feeder panel	تابلوی تغذیه
feeding center	مرکز تغذیه
dystrophic nutrition	تغذیه دش بار
supply cable	کابل تغذیه
feeding problem	مشکل تغذیه
serial feeding	تغذیه نوبتی
feeder canal	کانال تغذیه
feed pump	پمپ تغذیه
feed pipe	لوله تغذیه
downfeed	تغذیه رو به پایین
malnutrition	سوء تغذیه
dystrophy	سوء تغذیه
feed mechanism	مکانیزم تغذیه
feedway	تغذیه کننده
ff	تغذیه کاغذ
reverse bias	تغذیه معکوس
power pack	جعبه تغذیه
pouring gate	تغذیه قالب
pasturage	تغذیه کردن
paper feer	تغذیه کاغذ
main feed	تغذیه اصلی