Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
angular variability
تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
Other Matches
angular travel
حرکت زاویهای
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای
angular kinematics
حرکت شناسی زاویهای
spin angular momentum
اندازه حرکت زاویهای اسپینی
spin angular momentum
اندازه حرکت زاویهای اسپین
gyro
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
coriolis force
نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
angular parallax
تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
gyro
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
gained
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gains
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
axle stub
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
angular
زاویهای
triangulate
سه زاویهای
trigonous
سه زاویهای
hard chine
خن زاویهای
angular frequency
بسامد زاویهای
angular distribution
توزیع زاویهای
angular correlation
همبستگی زاویهای
angular diameter
قطر زاویهای
angular acceleration
شتاب زاویهای
angle strain
کشیدگی زاویهای
radian frequency
فرکانس زاویهای
distortions
کرنش زاویهای
angular displacement
اختلاف زاویهای
angle strain
کرنش زاویهای
angular frequency
فرکانس زاویهای
angular momentum
تکانه زاویهای
angular parallax
پارالاکس زاویهای
angular speed
سرعت زاویهای
angular momentum
مقدارحرکت زاویهای
distortion
کرنش زاویهای
angular velocity
تندی زاویهای
angle milling cutter
فرزکننده زاویهای
angular acceleratin
شتاب زاویهای
angular displacement
جابجایی زاویهای
angular velocity
سرعت زاویهای
cover an angle
زاویهای را بستن
angular distance
فاصله زاویهای
elongation
فاصله زاویهای
angle grinder
پرداخت کننده زاویهای
angular probability distribution
توزیع زاویهای احتمال
angular deformation
تغییر شکل زاویهای
decagon
شکل ده ضلعی و ده زاویهای
turns
تغییر زاویهای مسیر هواپیما
turn
تغییر زاویهای مسیر هواپیما
angular velocity
سرعت زاویهای رهایی بمب
declination
فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
slants
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
transaction code
کد تغییرات
oscilliations
تغییرات
variations
تغییرات
variation
تغییرات
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tabbed flap
فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
flux
تغییرات پی در پی جریان
physical change
تغییرات فیزیکی
qualitative changes
تغییرات کیفی
f. and reflux
تغییرات روزگار
ranges
دامه تغییرات
ranges
دامنه تغییرات
adiabetic changes
تغییرات ادیابتیک
output variability
تغییرات تولید
ranged
دامنه تغییرات
incrementally
تغییرات پلهای
tolerance
دامنه تغییرات
transaction file
فایل تغییرات
lateral shifts
تغییرات عرضی
lateral shifts
تغییرات جانبی
depth varies
عمق تغییرات
rate of changes
نرخ تغییرات
deflection shift
تغییرات انحراف
technological changes
تغییرات فنی
taste changes
تغییرات سلیقه
seasonal variations
تغییرات فصلی
isothermal change
تغییرات هم دما
calculation variation
انالیز تغییرات
calculus of variations
حساب تغییرات
social changes
تغییرات اجتماعی
chance variations
تغییرات تصادفی
tolerances
دامنه تغییرات
ranged
دامه تغییرات
quantitative changes
تغییرات کمی
coefficient of variation
ضریب تغییرات
range
دامنه تغییرات
range
دامه تغییرات
flux and reflux
تغییرات زمانه
stair stepping
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
innovates
تغییرات واصلاحاتی دادن در
flux
گداز تغییرات پی درپی
Fundamental ( radical) changes.
تغییرات اساسی وعمده
revolutionizes
تغییرات اساسی دادن
cataplasia
تغییرات قهقهرایی در سلول
revolutionizing
تغییرات اساسی دادن
revolutionize
تغییرات اساسی دادن
revolutionising
تغییرات اساسی دادن
aspect change
تغییرات منظری هدف
revolutionises
تغییرات اساسی دادن
revolutionised
تغییرات اساسی دادن
revolutionized
تغییرات اساسی دادن
wind shear
تغییرات سمتی باد
innovating
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovate
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated
تغییرات واصلاحاتی دادن در
parabolic variation
تغییرات سهمی شکل
electrodermal changes
تغییرات برقی پوست
variational calculus
حسابان تغییرات
[ریاضی]
calculus of variations
حسابان تغییرات
[ریاضی]
variational calculus
حساب تغییرات
[ریاضی]
calculus of variations
حساب تغییرات
[ریاضی]
touch up
<idiom>
اصلاح کردن تغییرات
go through changes
<idiom>
گرفتار تغییرات شدن
minimal changes method
روش کمترین تغییرات
modular range
دامنه تغییرات مدول
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
tolerances
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
stenothermy
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
apractic
وابسته به تغییرات بافتی مغز
rate
میزان مهارت شدت تغییرات
total differential
تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
rates
میزان مهارت شدت تغییرات
tolerance
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
crawling peg
تغییرات جزئی در نرخ ارز
meteoropathy
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
sounding rocket
موشک اکتشاف تغییرات جوی
atmosphere related syndrome
[ARS]
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
military pay order
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
apraxic
وابسته به تغییرات بافتی مغز
aeromancy
پیش بینی تغییرات هوا
journals
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
beat
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
distortion
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
journal
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
beats
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
unprotected
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
unilinear
دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
landform
تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
daily range of soil temperature
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
commutator riple
تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
cif&e
هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
distortions
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
analog
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
sensitive
آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
reshuffling
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
new broom sweeps clean
<idiom>
شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
eustatic
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
stand pat
<idiom>
ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
reshuffles
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
reshuffled
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
timing disc
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com