English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
beat تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
beats تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
Other Matches
pulse repetition تجدید ضربان پی امد ضربان
surge ضربان
beats ضربان
beat ضربان
pulsed ضربان
pulse ضربان
ictus ضربان
throbbing ضربان
sphygmus ضربان
throbs ضربان
surged ضربان
throbbed ضربان
throb ضربان
fitch ضربان
ticktack ضربان
tictac ضربان
baet ضربان
pulsation ضربان
surges ضربان
pulse repetition تکرار ضربان
pulsation ضربان ستارهای
pulsing ضربان امواج
impluse frequency فرکانس ضربان
heart rate ضربان قلب
voltage impluse ضربان ولتاژ
impluse meter ضربان سنج
heart beat ضربان قلب
panted ضربان تپش
beat frequency فرکانس ضربان
heartbeat ضربان قلب
heartbeats ضربان قلب
data pulse ضربان داده
panted ضربان داشتن
pant ضربان داشتن
pant ضربان تپش
beats ضربان نبض
beat ضربان نبض
extrasystole ضربان اضافی قلب
stethoscope گوشی ضربان سنج
stethoscopes گوشی ضربان سنج
acrotism فقدان ضربان یا تپش
arrhythmic نامنظمی ضربان نبض
pitter-patter چک چک باران و غیره ضربان
pitter patter چک چک باران و غیره ضربان
pulsating star ستاره ضربان دار
My heartbeat is even . ضربان قلبم منظم است
to skip [heartbeat] انداختن یک تپش [ضربان قلب]
tricrotic ضربان نبض بطورسه ضربهای
cardiograph دستگاه ثبت ضربان قلب
pit a pat با ضربات تند و متوالی درحال ضربان
pacemaker دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
electrocardiogram ثبت ضربان قلب بوسیله برق
to skip [heartbeat] حذف کردن یک تپش [ضربان قلب]
electrocardiograph دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
oscilliations تغییرات
variations تغییرات
variation تغییرات
transaction code کد تغییرات
calculation variation انالیز تغییرات
calculus of variations حساب تغییرات
deflection shift تغییرات انحراف
chance variations تغییرات تصادفی
coefficient of variation ضریب تغییرات
f. and reflux تغییرات روزگار
isothermal change تغییرات هم دما
lateral shifts تغییرات عرضی
depth varies عمق تغییرات
lateral shifts تغییرات جانبی
flux and reflux تغییرات زمانه
adiabetic changes تغییرات ادیابتیک
incrementally تغییرات پلهای
output variability تغییرات تولید
ranged دامه تغییرات
ranges دامنه تغییرات
ranges دامه تغییرات
ranged دامنه تغییرات
range دامنه تغییرات
range دامه تغییرات
tolerances دامنه تغییرات
tolerance دامنه تغییرات
flux تغییرات پی در پی جریان
transaction file فایل تغییرات
seasonal variations تغییرات فصلی
quantitative changes تغییرات کمی
rate of changes نرخ تغییرات
qualitative changes تغییرات کیفی
physical change تغییرات فیزیکی
social changes تغییرات اجتماعی
taste changes تغییرات سلیقه
technological changes تغییرات فنی
variational calculus حسابان تغییرات [ریاضی]
calculus of variations حسابان تغییرات [ریاضی]
variational calculus حساب تغییرات [ریاضی]
calculus of variations حساب تغییرات [ریاضی]
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
touch up <idiom> اصلاح کردن تغییرات
Fundamental ( radical) changes. تغییرات اساسی وعمده
electrodermal changes تغییرات برقی پوست
parabolic variation تغییرات سهمی شکل
minimal changes method روش کمترین تغییرات
modular range دامنه تغییرات مدول
wind shear تغییرات سمتی باد
go through changes <idiom> گرفتار تغییرات شدن
innovate تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionises تغییرات اساسی دادن
innovates تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionizes تغییرات اساسی دادن
flux گداز تغییرات پی درپی
aspect change تغییرات منظری هدف
revolutionizing تغییرات اساسی دادن
revolutionized تغییرات اساسی دادن
innovating تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionising تغییرات اساسی دادن
revolutionize تغییرات اساسی دادن
revolutionised تغییرات اساسی دادن
goechemical وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
stenothermy کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
aeromancy پیش بینی تغییرات هوا
total differential تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
apractic وابسته به تغییرات بافتی مغز
apraxic وابسته به تغییرات بافتی مغز
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
rates میزان مهارت شدت تغییرات
rate میزان مهارت شدت تغییرات
atmosphere related syndrome [ARS] حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
meteoropathy حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
crawling peg تغییرات جزئی در نرخ ارز
landform تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
distortion تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
journal لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
unilinear دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
actinogram ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
distortions تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
cif&e هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
commutator riple تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
daily range of soil temperature دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
unprotected که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
angular variability تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
analog ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
journals لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
reshuffling تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
new broom sweeps clean <idiom> شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
sensitive آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
eustatic مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
stand pat <idiom> ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
reshuffled تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
actinograph دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
center of gravity envelope تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
dynamic ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
amplidyne ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
set in <idiom> تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
What effect do you think the changes will have on you? فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
meiosis تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
dynamically ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
eurythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurhythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
stenotherm موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
stocker اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
baud rate اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
How do you think the changes will affect you? فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟
induced investment سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
indirect speech گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
baud اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
eurytopic دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
recompile کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
cassion discase تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
In regard to the proposed changes I think we need more information. در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
open برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opened برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
opens برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
austempering تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
two phase commit ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
tropopause مرز مشترک بین تروپوسفر واستراتوسفر که تغییرات ناگهانی میزان افت ازخصوصیات بارز ان است
acceleration principle براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
gained افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
gain افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
ripple through effect نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
gains افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
updated فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
update فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
changing نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
changes نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com