Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
physical change
تغییرات فیزیکی
Search result with all words
austempering
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
Other Matches
physical
فیزیکی
physical capital
سرمایه فیزیکی
physical constant
ثابتهای فیزیکی
physical constraints
محدودیتهای فیزیکی
physical quantity
کمیت فیزیکی
physical design
طرح فیزیکی
physical security
امنیت فیزیکی
physical record
رکورد فیزیکی
physical state
حالت فیزیکی
physical unit
واحد فیزیکی
physiotherapy
درمان فیزیکی
psychopaysical
روانی- فیزیکی
hardware
واحدهای فیزیکی
biophysical
زیستی- فیزیکی
physical analysis
تجزیه فیزیکی
physico mathematical
فیزیکی و ریاضی
physicalism
فیزیکی نگری
physio chemical
وابسته به شیمی فیزیکی
physical
فیزیکی مربوط به تاسیسات
physical format
قالب بندی فیزیکی
environments
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical constant
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
marginal physical product
محصول فیزیکی نهائی
lay (light) into
<idiom>
حمله فیزیکی کردن
physical drive
دیسک گردان فیزیکی
environment
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
size
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
sizes
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
marginal physical product of labor
محصول فیزیکی نهائی کار
marginal physical product of capital
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
electro magnetism
علم روابط فیزیکی میان
environmental security
تامین محیطی و فیزیکی منطقه
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
lines
اتصال فیزیکی به ارسال داده
deformation
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
line
اتصال فیزیکی به ارسال داده
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
gather writer
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
built into
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
transaction code
کد تغییرات
oscilliations
تغییرات
variation
تغییرات
variations
تغییرات
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
hands on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
hands-on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
ranges
دامه تغییرات
adiabetic changes
تغییرات ادیابتیک
output variability
تغییرات تولید
calculation variation
انالیز تغییرات
isothermal change
تغییرات هم دما
incrementally
تغییرات پلهای
lateral shifts
تغییرات جانبی
flux and reflux
تغییرات زمانه
f. and reflux
تغییرات روزگار
lateral shifts
تغییرات عرضی
depth varies
عمق تغییرات
deflection shift
تغییرات انحراف
coefficient of variation
ضریب تغییرات
chance variations
تغییرات تصادفی
calculus of variations
حساب تغییرات
transaction file
فایل تغییرات
ranges
دامنه تغییرات
flux
تغییرات پی در پی جریان
qualitative changes
تغییرات کیفی
quantitative changes
تغییرات کمی
rate of changes
نرخ تغییرات
seasonal variations
تغییرات فصلی
social changes
تغییرات اجتماعی
technological changes
تغییرات فنی
tolerance
دامنه تغییرات
tolerances
دامنه تغییرات
taste changes
تغییرات سلیقه
range
دامنه تغییرات
range
دامه تغییرات
ranged
دامه تغییرات
ranged
دامنه تغییرات
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
networking
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
media
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
calculus of variations
حسابان تغییرات
[ریاضی]
aspect change
تغییرات منظری هدف
variational calculus
حساب تغییرات
[ریاضی]
calculus of variations
حساب تغییرات
[ریاضی]
minimal changes method
روش کمترین تغییرات
modular range
دامنه تغییرات مدول
electrodermal changes
تغییرات برقی پوست
parabolic variation
تغییرات سهمی شکل
wind shear
تغییرات سمتی باد
Fundamental ( radical) changes.
تغییرات اساسی وعمده
go through changes
<idiom>
گرفتار تغییرات شدن
cataplasia
تغییرات قهقهرایی در سلول
touch up
<idiom>
اصلاح کردن تغییرات
variational calculus
حسابان تغییرات
[ریاضی]
innovates
تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionizes
تغییرات اساسی دادن
revolutionising
تغییرات اساسی دادن
revolutionises
تغییرات اساسی دادن
revolutionize
تغییرات اساسی دادن
revolutionised
تغییرات اساسی دادن
revolutionized
تغییرات اساسی دادن
innovating
تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionizing
تغییرات اساسی دادن
flux
گداز تغییرات پی درپی
innovate
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated
تغییرات واصلاحاتی دادن در
channels
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channelled
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
physical analysis
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
sonde
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
channeling
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeled
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
interior label
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
apractic
وابسته به تغییرات بافتی مغز
apraxic
وابسته به تغییرات بافتی مغز
tolerances
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
rates
میزان مهارت شدت تغییرات
military pay order
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
atmosphere related syndrome
[ARS]
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
meteoropathy
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
tolerance
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
total differential
تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
crawling peg
تغییرات جزئی در نرخ ارز
sounding rocket
موشک اکتشاف تغییرات جوی
stenothermy
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
rate
میزان مهارت شدت تغییرات
aeromancy
پیش بینی تغییرات هوا
landline
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
mirror writing shadow reading
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
transmissions
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmission
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
real memory
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
angular variability
تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
landform
تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
analog
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
unilinear
دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
unprotected
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
daily range of soil temperature
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
journals
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
journal
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
beats
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
beat
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
cif&e
هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
distortions
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortion
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
commutator riple
تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
formats
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
format
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
stand pat
<idiom>
ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
new broom sweeps clean
<idiom>
شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
sensitive
آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
eustatic
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
reshuffle
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
meiosis
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
mutatis mutandis
عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
What effect do you think the changes will have on you?
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
set in
<idiom>
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
center of gravity envelope
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
dynamic
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
variations
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
dynamically
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
amplidyne
ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
variation
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
sensor
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
virtual
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
How do you think the changes will affect you?
فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟
indirect speech
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
stenotherm
موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
eurytopic
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
stocker
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
induced investment
سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
baud rate
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
baud
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
gestalt
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
cassion discase
تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
recompile
کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
bussed
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com