English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی
Search result with all words
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
instantaneous elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
Other Matches
elasticity ارتجاعی
resillient ارتجاعی
elastic ارتجاعی
elastic limit حد ارتجاعی
reactionaries ارتجاعی
limit of elasticity حد ارتجاعی
reactionist ارتجاعی
reactionary ارتجاعی
elastic properties خواص ارتجاعی
elastic modulus ضریب ارتجاعی
elastic limit مرز ارتجاعی
inelastic غیر ارتجاعی
elastic limit حد بر جهندگی حد ارتجاعی
tonicity نیروی ارتجاعی
elastic equilibrium تعادل ارتجاعی
elastic buffer میانگیر ارتجاعی
elastic behavior حرکت ارتجاعی
elasticity قابلیت ارتجاعی
elastic design طرح ارتجاعی
elastic buckling کمانش ارتجاعی
resilience حالت ارتجاعی
yield strength تاب ارتجاعی
recessive ارتجاعی بازگشتی
elastic behavior رفتار ارتجاعی
resiliency حالت ارتجاعی
elastic stability پایداری ارتجاعی
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی
elastic restraint گیرداری ارتجاعی
one track فاقد قوه ارتجاعی
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
delayed elastic response واکنش ارتجاعی تاخیری
modulus of elasticity in shear ضریب ارتجاعی برشی
non linerly elastic ارتجاعی غیر خطی
rebound دارای قوه ارتجاعی
inelastic بدون قوه ارتجاعی
shear modulus of elasticity ضریب ارتجاعی برشی
rebounded دارای قوه ارتجاعی
rebounding دارای قوه ارتجاعی
rebounds دارای قوه ارتجاعی
springs حالت ارتجاعی فنر پریدن
tangent modules theory تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
spring حالت ارتجاعی فنر پریدن
elastic design طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
beam on elastic supports تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
rebound دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
mechanical percentage حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
rebounding دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounds دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounded دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changed تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
change تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
ether جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
alternation تغییر
amendment تغییر
misalignment تغییر
stationary بی تغییر
amendments تغییر
alteration تغییر
shunting تغییر خط
vicissitude تغییر
innovation تغییر
mutations تغییر
mutation تغییر
innovations تغییر
conversions تغییر
conversion تغییر
modification تغییر
changing تغییر
variations تغییر
dachi تغییر پا
changes تغییر
change تغییر
changed تغییر
fluctuation تغییر
commutation تغییر
changeless بی تغییر
variation تغییر
cinversion تغییر شکل
nonreversal shift تغییر ناوارون
coefficient of variation ضریب تغییر
deformation تغییر شکل
design change تغییر طرح
mean variation تغییر متوسط
lour اخم تغییر
metachromatism تغییر رنگ
skittish تغییر پذیر
unalterable تغییر ناپذیر
modifying تغییر دادن
modify تغییر دادن
kaleidoscope تغییر پذیربودن
minor change خرد تغییر
varies تغییر کردن
modifiers تغییر دهنده
convertibility توانایی تغییر
transforms تغییر شکل
mutable تغییر پذیر
modifier تغییر دهنده
concurrent variation تغییر همزمان
moveable قابل تغییر
multiplier ضریب تغییر
mutability تغییر پذیری
mutabilty تغییر پذیری
change spin چرخیدن با تغییر پا
modificatory تغییر دهنده
kaleidoscopes تغییر پذیربودن
modification of the articles تغییر اساسنامه
demand shift تغییر تقاضا
misalign تغییر یافتن
vary تغییر کردن
current displacement تغییر جریان
commutable قابل تغییر
covariation تغییر همگام
modifiability تغییر پذیری
modificative تغییر دهنده
changer تغییر دهنده
dimensional change تغییر اندازه
change of curvature تغییر انحنا
variations تغییر ناپایداری
heterophonia تغییر صدا
weathered تغییر فصل
immutability تغییر ناپذیری
effable قابل تغییر
displacement تغییر موضع
transform تغییر شکل
inalterability تغییر ناپذیری
inalterable تغییر ناپذیر
displacement تغییر مکان
change of place تغییر مکان
automatic take تغییر پایگاه
frequency fluctuation تغییر فرکانس
change in supply تغییر عرضه
change in demand تغییر تقاضا
flexility قابلیت تغییر
variability تغییر پذیری
behavior modification تغییر رفتار
changeable قابل تغییر
variation تغییر ناپایداری
changeable تغییر پذیر
transformation عمل تغییر
transformation تغییر شکل
frequency change تغییر بسامد
constantly بدون تغییر
infelection تغییر شکل
change of speed تغییر سرعت
kainophobia تغییر هراسی
kainotophobia تغییر هراسی
lability تغییر پذیری
left shift تغییر مکان به چپ
load variation تغییر بار
transmutation تغییر شکل
alterable قابل تغییر
speed variation تغییر سرعت
alterability قابلیت تغییر
transforming تغییر شکل
magnatic displacement تغییر مغناطیسی
alterant تغییر دادنی
immutable تغییر ناپذیر
displeacement of water تغییر مکان اب
displaciment تغییر مکان
invariance تغییر ناپذیری
displaceable قابل تغییر
modifies تغییر دادن
invariable تغییر ناپذیر
invariant تغییر ناپذیر
ireversible تغییر ناپذیر
altertive تغییر دهنده
transformed تغییر شکل
supple تغییر پذیر
fluctuates تغییر مداوم
upheavals تغییر فاحش
upheaval تغییر فاحش
change [in something] [from something] تغییر [در یا از چیزی]
to turn [into] تغییر کردن
deviations تغییر مسیر
to alter [to] تغییر یافتن
to turn [into] تغییر دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com