English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
instantaneous elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
Other Matches
elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
weeing لحظهای
wees لحظهای
wee لحظهای
instantaneous لحظهای
snapshot dump روبرداری لحظهای
transient voltage ولتاژ لحظهای
instantaneous velocity سرعت لحظهای
snapshot dump روگرفت لحظهای
instantaneous voltage ولتاژ لحظهای
momentary equilibrium تعادل لحظهای
instantaneous value مقدار لحظهای
instantaneous current جریان لحظهای
snapshot تصویر لحظهای
snapshots تصویر لحظهای
snapshot نمایش لحظهای
lapsing فراموشی لحظهای
lapses فراموشی لحظهای
instantaneous power توان لحظهای
lapse فراموشی لحظهای
quick make and break switch کلید لحظهای
instantaneous speed تندی لحظهای
snapshots نمایش لحظهای
memory snapshot تصویر لحظهای حافظه
instantaneous acoustic intensity شدت صوت لحظهای
instantaneous center of rotation مرکز دوران لحظهای
instantaneous luminous intensity شدت نور لحظهای
instantaneous short circuit current جریان اتصال کوتاه لحظهای
instantaneous voltage مقدار لحظهای فشار الکتریکی
zero hour <idiom> لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
reactionist ارتجاعی
elastic limit حد ارتجاعی
elasticity ارتجاعی
reactionary ارتجاعی
reactionaries ارتجاعی
resillient ارتجاعی
limit of elasticity حد ارتجاعی
elastic ارتجاعی
bobble برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobbles برای لحظهای توازن رااز دست دادن
elastic stability پایداری ارتجاعی
elastic properties خواص ارتجاعی
tonicity نیروی ارتجاعی
elastic modulus ضریب ارتجاعی
yield strength تاب ارتجاعی
elastic behavior رفتار ارتجاعی
elastic behavior حرکت ارتجاعی
elastic design طرح ارتجاعی
elastic buckling کمانش ارتجاعی
elastic buffer میانگیر ارتجاعی
elastic equilibrium تعادل ارتجاعی
elastic limit مرز ارتجاعی
elastic limit حد بر جهندگی حد ارتجاعی
resiliency حالت ارتجاعی
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی
elastic restraint گیرداری ارتجاعی
resilience حالت ارتجاعی
recessive ارتجاعی بازگشتی
inelastic غیر ارتجاعی
elasticity قابلیت ارتجاعی
non linerly elastic ارتجاعی غیر خطی
modulus of elasticity in shear ضریب ارتجاعی برشی
rebound دارای قوه ارتجاعی
rebounded دارای قوه ارتجاعی
one track فاقد قوه ارتجاعی
rebounding دارای قوه ارتجاعی
rebounds دارای قوه ارتجاعی
delayed elastic response واکنش ارتجاعی تاخیری
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
inelastic بدون قوه ارتجاعی
shear modulus of elasticity ضریب ارتجاعی برشی
elastic design طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
tangent modules theory تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
springs حالت ارتجاعی فنر پریدن
spring حالت ارتجاعی فنر پریدن
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
beam on elastic supports تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
rebounds دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
mechanical percentage حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
rebounding دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebound دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounded دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing تغییر کردن تغییر دادن
change تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
changed تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
ether جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
ppm Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
modification تغییر
conversions تغییر
variation تغییر
variations تغییر
conversion تغییر
changing تغییر
alternation تغییر
mutation تغییر
mutations تغییر
misalignment تغییر
shunting تغییر خط
fluctuation تغییر
alteration تغییر
innovation تغییر
changes تغییر
changed تغییر
amendments تغییر
change تغییر
innovations تغییر
amendment تغییر
changeless بی تغییر
vicissitude تغییر
stationary بی تغییر
commutation تغییر
dachi تغییر پا
vary تغییر کردن
current displacement تغییر جریان
constantly بدون تغییر
lability تغییر پذیری
invariable تغییر ناپذیر
unalterable تغییر ناپذیر
kainophobia تغییر هراسی
kainotophobia تغییر هراسی
alters تغییر یافتن
covariation تغییر همگام
alters تغییر دادن
modification تغییر وتبدیل
upheaval تغییر فاحش
upheavals تغییر فاحش
mutants تغییر پذیر
concurrent variation تغییر همزمان
mutant تغییر پذیر
metamorphosis تغییر شکل
kaleidoscopes تغییر پذیربودن
convertibility توانایی تغییر
invariance تغییر ناپذیری
invariant تغییر ناپذیر
variant قابل تغییر
ireversible تغییر ناپذیر
left shift تغییر مکان به چپ
effable قابل تغییر
variable تغییر پذیر
supple تغییر پذیر
immutable تغییر ناپذیر
load variation تغییر بار
lour اخم تغییر
magnatic displacement تغییر مغناطیسی
deformation تغییر شکل
fluctuates تغییر مداوم
amending تغییر دادن
mean variation تغییر متوسط
varies تغییر کردن
demand shift تغییر تقاضا
design change تغییر طرح
displeacement of water تغییر مکان اب
variables تغییر پذیر
displaciment تغییر مکان
displaceable قابل تغییر
dimensional change تغییر اندازه
kaleidoscope تغییر پذیربودن
weather تغییر فصل
weathered تغییر فصل
weathers تغییر فصل
fluctuate تغییر مداوم
altering تغییر دادن
speed variation تغییر سرعت
behavior modification تغییر رفتار
transformed تغییر شکل
change spin چرخیدن با تغییر پا
modifying تغییر دادن
variation تغییر ناپایداری
frequency change تغییر بسامد
frequency fluctuation تغییر فرکانس
automatic take تغییر پایگاه
heterophonia تغییر صدا
change in demand تغییر تقاضا
change in supply تغییر عرضه
transforming تغییر شکل
modifies تغییر دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com