Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
plastic deformation
تغییر شکل خمیری
Search result with all words
plastic metal deformation
تغییر شکل خمیری فلز
Other Matches
plastic analysis
محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
plasticity index
شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
pasties
خمیری
pultaceous
خمیری
doughy
خمیری
doughiest
خمیری
doughier
خمیری
pasty
خمیری
pulpous
خمیری
plastic limit
حد خمیری
pulp
حالت خمیری
doughiness
حالت خمیری
plastic consistency
پایداری خمیری
plastic mortar
ملات خمیری
plasticity
خمیری نرمی
plastic
خمیری مومینه
plasticity index
نمایه خمیری
plastic
خمیری نرم
plasticity index
اندیس خمیری
pastiness
حالت خمیری
plastic bomb
بمب خمیری
plastic
خمیری شکل
plastic bombs
بمب خمیری
pulpiness
خاصیت خمیری یاگوشتی
collapse design
محاسبه در محیط خمیری
pasted plate
صفحه باتری خمیری
faure plate
صفحه باتری خمیری
crummy
مانند مغز نان خمیری
crumby
مانند مغز نان خمیری
plastic
خرج خمیری شکل پلاستیکی
composition a
خرج خمیری شکل ا یا ب ترکیب ا
crummier
مانند مغز نان خمیری
crummiest
مانند مغز نان خمیری
stollen
نان خمیری شیرین حاوی میوه وخشکبار
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
pastile
خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastil
خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastilles
خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastille
خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
variation
تغییر
vicissitude
تغییر
conversion
تغییر
stationary
بی تغییر
misalignment
تغییر
conversions
تغییر
variations
تغییر
alteration
تغییر
changes
تغییر
alternation
تغییر
amendment
تغییر
mutations
تغییر
changed
تغییر
mutation
تغییر
changeless
بی تغییر
change
تغییر
shunting
تغییر خط
modification
تغییر
fluctuation
تغییر
innovation
تغییر
innovations
تغییر
dachi
تغییر پا
commutation
تغییر
amendments
تغییر
changing
تغییر
modify
تغییر دادن
palingenesis
تغییر شکل
modifying
تغییر دادن
vary
تغییر کردن
secular change
تغییر قرنی
varies
تغییر کردن
kaleidoscopes
تغییر پذیربودن
kaleidoscope
تغییر پذیربودن
mutable
تغییر پذیر
nonreversal shift
تغییر ناوارون
sex reversal
تغییر جنسیت
modifies
تغییر دادن
unalterable
تغییر ناپذیر
skittish
تغییر پذیر
variation
تغییر ناپایداری
permute
تغییر دادن
phase shift
تغییر فاز
constantly
بدون تغییر
variability
تغییر پذیری
peripeteia
تغییر ناگهانی
changeable
تغییر پذیر
transformation
عمل تغییر
variations
تغییر ناپایداری
invariable
تغییر ناپذیر
supple
تغییر پذیر
displacement
تغییر مکان
displacement
تغییر موضع
transmutation
تغییر شکل
parathesis
ترکیبی بی تغییر
reversal shift
تغییر وارون
rebus sic stautibus
تغییر شکل
changeable
قابل تغییر
range of variation
ناحیه تغییر
put about
تغییر مسیردادن
immutable
تغییر ناپذیر
transformation
تغییر شکل
variable
تغییر پذیر
fluctuates
تغییر مداوم
effable
قابل تغییر
displeacement of water
تغییر مکان اب
displaciment
تغییر مکان
displaceable
قابل تغییر
dimensional change
تغییر اندازه
design change
تغییر طرح
demand shift
تغییر تقاضا
fluctuated
تغییر مداوم
fluctuate
تغییر مداوم
immutability
تغییر ناپذیری
variables
تغییر پذیر
weather
تغییر فصل
weathered
تغییر فصل
weathers
تغییر فصل
frequency fluctuation
تغییر فرکانس
frequency change
تغییر بسامد
flexility
قابلیت تغییر
deformation
تغییر شکل
current displacement
تغییر جریان
variant
قابل تغییر
change of place
تغییر مکان
change of curvature
تغییر انحنا
change in supply
تغییر عرضه
change in demand
تغییر تقاضا
behavior modification
تغییر رفتار
automatic take
تغییر پایگاه
modification
تغییر وتبدیل
altertive
تغییر دهنده
alterant
تغییر دادنی
alterable
قابل تغییر
change of speed
تغییر سرعت
speed variation
تغییر سرعت
convertibility
توانایی تغییر
concurrent variation
تغییر همزمان
commutable
قابل تغییر
coefficient of variation
ضریب تغییر
cinversion
تغییر شکل
metamorphosis
تغییر شکل
changer
تغییر دهنده
change spin
چرخیدن با تغییر پا
mutant
تغییر پذیر
mutants
تغییر پذیر
alterability
قابلیت تغییر
mutabilty
تغییر پذیری
minor change
خرد تغییر
metachromatism
تغییر رنگ
mean variation
تغییر متوسط
magnatic displacement
تغییر مغناطیسی
lour
اخم تغییر
load variation
تغییر بار
mutate
تغییر دادن
mutated
تغییر دادن
mutates
تغییر دادن
mutating
تغییر دادن
transforms
تغییر شکل
misalign
تغییر یافتن
mutability
تغییر پذیری
multiplier
ضریب تغییر
moveable
قابل تغییر
modificatory
تغییر دهنده
modificative
تغییر دهنده
modification of the articles
تغییر اساسنامه
modifiability
تغییر پذیری
transform
تغییر شکل
transformed
تغییر شکل
transforming
تغییر شکل
amend
تغییر دادن
amended
تغییر دادن
heterophonia
تغییر صدا
kainotophobia
تغییر هراسی
kainophobia
تغییر هراسی
ireversible
تغییر ناپذیر
upheaval
تغییر فاحش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com