Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
lateral strain
تغییر شکل نسبی جانبی
Other Matches
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
strains
تغییر شکل نسبی
relative deformation
تغییر شکل نسبی
strain
تغییر شکل نسبی
elastic strain
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
linear strain
تغییر شکل نسبی خطی
bulk strain
تغییر شکل نسبی حجمی
simple strain
تغییر طول نسبی ساده
increase of strain
افزایش تغییر طول نسبی
stress strain diagram
نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
strain energy
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
cold straining
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
sides way
تغییر مکان جانبی
lateral deflection of beam
تغییر شکل فرعی یا جانبی تیر
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
peripheral
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
wait state
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
relative plot
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
byeffect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
adverse reaction
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over
تغییر روش تغییر رویه
change
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
flank observation
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
proportional limit
حد نسبی
consanguineous
نسبی
proportional
نسبی
relative
نسبی
relative code
کد نسبی
comparatives
نسبی
relative humidity
نم نسبی
self relative
نسبی
respective
نسبی
comparative
نسبی
whole blood
قرابت نسبی
proportional representation
انتخابات نسبی
persons related to another by parentage
اقارب نسبی
persons related to another by descent
اقارب نسبی
fractional error
خطای نسبی
relative permitivity
گذردهی نسبی
relative permeability
نفوذپذیری نسبی
self relative address
نشانی نسبی
relative nullity
بطلان نسبی
proportional liability partnership
شرکت نسبی
sib
منسوب نسبی
relative precision
دقت نسبی
relative term
لفظ نسبی
relative value
مقدار نسبی
relative velocity
سرعت نسبی
ipsative scale
مقیاس نسبی
relative viscosity
گرانروی نسبی
relative wind
باد نسبی
ipsative score
نمره نسبی
relativeness
نسبی بودن
relativism
نسبی نگری
relative solvation
حلالپوشی نسبی
sanguinity
قرابت نسبی
relative solubility
انحلالپذیری نسبی
relative prices
قیمتهای نسبی
distortion factor
مانده نسبی
proportional tax
مالیات نسبی
relative movement
حرکت نسبی
relative motion
حرکت نسبی
relative density
دانسیته نسبی
relative dispersion
پراکندگی نسبی
relative error
خطای نسبی
relative importance
اهمیت نسبی
stranger in blood
غیر نسبی
relativity
فرضیه نسبی
relative humidity
رطوبت نسبی
relative harmonic content
مانده نسبی
relative density
چگالی نسبی
relative income
درامد نسبی
relative compaction
تراکم نسبی
relative minimum
حداقل نسبی
relative minimum
می نیمم نسبی
relative maximum
حداکثر نسبی
relationship by bood
قرابت نسبی
relative maximum
ماکزیمم نسبی
relative address
نشانی نسبی
relative address
آدرس نسبی
relative bearing
گرای نسبی
relative bearing
جهت نسبی
relative majority
اکثریت نسبی
relative location
ترتیب نسبی
relative jurisdiction
صلاحیت نسبی
relative frequency
بسامد نسبی
genealogical
نسبی شجرهای
relationship by blood
خویشاوندی نسبی
relationship by blood
قرابت نسبی
emissivity
تابش نسبی
specific gravity
چگالی نسبی
relative
خودی نسبی
specific gravities
چگالی نسبی
comparative advantage
برتری نسبی
consanguinity
قرابت نسبی
comparative costs
هزینههای نسبی
comparative cover
پوشش نسبی
blood relationship
خویشاوندی نسبی
comparative advantage
مزیت نسبی
blood relationship
قرابت نسبی
purchasing power parity
نرخ نسبی مبادله
relative dielectric constant
ثابت دی الکتریک نسبی
strains
افزایش طول نسبی
relative refractory period
دوره بی پاسخی نسبی
relative addressing
نشانی دهی نسبی
relative addressing
نشان دهی نسبی
relative bearing
سمت نسبی ناو
cultural relativism
نسبی نگری فرهنگی
relative value of pieces
ارزش نسبی سوارها
relative income hypothesis
فرضیه درامد نسبی
a matter of relative importance
موضوعی با اهمیت نسبی
employment rate
میزان نسبی اشتغال
relativity of knowledge
نسبی بودن دانش
of relative importance
دارای اهمیت نسبی
sound level
شدت نسبی صوت
relativize
بصورت نسبی در اوردن
relative supersaturation
ابر سیری نسبی
relative coordinate system
دستگاه مختصات نسبی
relative coding
برنامه نویسی نسبی
true air speed
سرعت نسبی هواپیما
relative coding
برنامه نویس نسبی
strain
افزایش طول نسبی
comparative ve
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
strain at failure
افزایش طول نسبی درگسیختگی
relativity
فلسفه نسبیه نسبی بودن
coefficient of relative efficiency organ
ضریب نسبی کارایی سازمان
differential susceptibility and permeabi
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
california bearing ratio
توان باربری نسبی کالیفرنیا
recessions
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
recession
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
bel
واحد شدت نسبی توان
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
difference chart
جدول تعیین سمت و برد نسبی
elasticity of factor substitution
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
stress strain curve
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
strain hardening
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
superaerodynamics
ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
adjustable proportional module
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
limiting speed
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
rotor incidence
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
grades
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
rams
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
tristimulus values
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
relative income hypothesis
براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
ram
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
sailwing
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
pitch control
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
fall-out
[side effect]
اثر جانبی
byeffect
اثر جانبی
bilateral
دو جانبی
contour line
خط جانبی
secondary effect
اثر جانبی
laterad
جانبی
accessory
جانبی
adverse reaction
اثر جانبی
sidelong
جانبی
spillover effect
اثر جانبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com