Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
immutability
تغییر ناپذیری
inalterability
تغییر ناپذیری
invariance
تغییر ناپذیری
Search result with all words
factorial invariance
تغییر ناپذیری عاملی
Other Matches
inexpiably
بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
illimitability
حد ناپذیری
indissolubility
حل ناپذیری
illimitableness
حد ناپذیری
imperviousness
نم ناپذیری
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
indefensibility
دفاع ناپذیری
inseparability
تجزیه ناپذیری
inscrutability
تفحص ناپذیری
insatiability
تسکین ناپذیری
indestructibility
فنا ناپذیری
infallibly
لغزش ناپذیری
indiscerptibility
تجزیه ناپذیری
mortmain
انتقال ناپذیری
insuperability
شکست ناپذیری
intangibility
لمس ناپذیری
interminableness
پایان ناپذیری
ineffability
وصف ناپذیری
indefensibility
تصدیق ناپذیری
indescribability
وصف ناپذیری
impermeability
نشت ناپذیری
impossibility
امکان ناپذیری
invincibility
شکست ناپذیری
irresistibility
ایستادگی ناپذیری
intolerability
تحمل ناپذیری
inextensibility
انبساط ناپذیری
inexplicability
توضیح ناپذیری
immeasurability
پیمایش ناپذیری
inelasticity
کشش ناپذیری
impassibility
تحمل ناپذیری
indisputability
بحث ناپذیری
impassiveness
تالم ناپذیری
achromatisation
رنگ ناپذیری
achromatization
رنگ ناپذیری
achromatism
رنگ ناپذیری
acoria
سیری ناپذیری
inerrability
لغزش ناپذیری
inerrable
لغزش ناپذیری
abclution
فرهنگ ناپذیری
immeusurableness
پیمایش ناپذیری
impenetrableness
خلول ناپذیری
immiscibility
امتزاج ناپذیری
nonadditivity
جمع ناپذیری
impenetrableness
سرایت ناپذیری
impenetrability
نفوذ ناپذیری
inexpiableness
مرمت ناپذیری
inexpiableness
کفاره ناپذیری
indomitability
تسخیر ناپذیری
chalktest
ازمایش اب ناپذیری با گچ
irrevocability
برگشت ناپذیری
incorrigibility
اصلاح ناپذیری
irreversibility
برگشت ناپذیری
irretrievability
جبران ناپذیری
irretrievability
چاره ناپذیری
inaccessibility
ارتباط ناپذیری
permeability
نفود ناپذیری
incorruption
فساد ناپذیری
rigidity
انعطاف ناپذیری
incommutability
تخفیف ناپذیری
elastance
برق ناپذیری
imperviousness
نفوذ ناپذیری
inexpressibility
بیان ناپذیری
invulnerability
اسیب ناپذیری
incompressibility
تراکم ناپذیری
incondensability
انقباض ناپذیری
incomparability
مقایسه ناپذیری
immobility
تحرک ناپذیری
inflexibility
انعطاف ناپذیری
inaccessibility
دسترسی ناپذیری
irresistibility
مقاومت ناپذیری
irreconcilableness
اصلاح ناپذیری
inevitability
چاره ناپذیری
incommutability
تبدیل ناپذیری
irreducibility
تحویل ناپذیری
irrefutability
انکار ناپذیری
irreconcilability
وفق ناپذیری
irremediableness
چاره ناپذیری
irremediableness
علاج ناپذیری
irreconcilability
اصلاح ناپذیری
indefatigability
خستگی ناپذیری
irremissibility
بخشش ناپذیری
irreparableness
جبران ناپذیری
untouchability
لمس ناپذیری
imperviousness
سرایت ناپذیری
incurability
علاج ناپذیری
irreconcilableness
وفق ناپذیری
impermeability
نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
rigidity of wages
انعطاف ناپذیری مزدها
rigidity of prices
انعطاف ناپذیری قیمت ها
modulus of incompressibility
ضریب فشار ناپذیری
price rigidity
انعطاف ناپذیری قیمت
impermeability
نفوذ ناپذیری ناتراوایی
elastivity
واحد برق ناپذیری
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
indispensability
چاره ناپذیری اقتضا
implacability
تسکین ناپذیری کینه توزی
impalpability
دارای خصوصیات لمس ناپذیری
imperturbableness
خون سردی تشویش ناپذیری
unattainbility of absolute zero
دسترس ناپذیری صفر مطلق
incommensurability
عدم تقارن سنجش ناپذیری
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
impenitence
بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
impassablility
امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
undisputed
بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
untouchable
غیرقابل لمس لمس ناپذیری
untouchables
غیرقابل لمس لمس ناپذیری
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
innovations
تغییر
conversion
تغییر
conversions
تغییر
misalignment
تغییر
fluctuation
تغییر
innovation
تغییر
alternation
تغییر
mutation
تغییر
mutations
تغییر
alteration
تغییر
amendments
تغییر
shunting
تغییر خط
modification
تغییر
changeless
بی تغییر
variations
تغییر
variation
تغییر
vicissitude
تغییر
amendment
تغییر
changed
تغییر
stationary
بی تغییر
changes
تغییر
changing
تغییر
dachi
تغییر پا
commutation
تغییر
change
تغییر
strain
تغییر شکل
modifying
تغییر دادن
metamorphosis
تغییر شکل
modify
تغییر دادن
changing
تغییر دادن
left shift
تغییر مکان به چپ
lability
تغییر پذیری
kainotophobia
تغییر هراسی
variant
قابل تغییر
kainophobia
تغییر هراسی
change
تغییر دادن
effable
قابل تغییر
load variation
تغییر بار
changed
تغییر دادن
kaleidoscopes
تغییر پذیربودن
kaleidoscope
تغییر پذیربودن
modifies
تغییر دادن
deviation
تغییر مسیر
surface of revolution
سطح تغییر
susceptible of change
مستعد تغییر
susceptible of change
تغییر پذیر
switcheroo
تغییر ناگهانی
deviations
تغییر مسیر
variability
تغییر پذیری
temperature variation
تغییر دما
changeable
قابل تغییر
changeable
تغییر پذیر
transformation
عمل تغییر
transformation
تغییر شکل
displaceable
قابل تغییر
invariant
تغییر ناپذیر
mutant
تغییر پذیر
mutants
تغییر پذیر
displacement
تغییر مکان
displacement
تغییر موضع
strains
تغییر شکل
standpat
مخالف تغییر
variations
تغییر ناپایداری
variation
تغییر ناپایداری
changes
تغییر دادن
displeacement of water
تغییر مکان اب
ireversible
تغییر ناپذیر
displaciment
تغییر مکان
infelection
تغییر شکل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com