Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
drossy
تفاله مانند
Other Matches
greaves
تفاله
residue
تفاله
slag
تفاله
trashing
تفاله
bagasse
تفاله
residues
تفاله
trashes
تفاله
trashed
تفاله
trash
تفاله
dross
تفاله
grounds
تفاله
scum
تفاله
raff
تفاله
residuum
تفاله
cinders
تفاله
cinder
تفاله
pugs
تفاله سیب
pug
تفاله سیب
residual bitumen
قیر تفاله
scoriaceous
تفاله دار
ross
خاکروبه تفاله
bagasse
تفاله نیشکر
pitch
تفاله قطران
scoria
تفاله معدنی
coffee grounds
تفاله قهوه
removal of cinder
تفاله گیری
slag
تفاله اهنگدازی
removal of cinder
برداشت تفاله
scorification
تفاله گیری
scorification
تفاله سازی
furnace cinder
تفاله کوره
scoria slag
تفاله روباره
megass
تفاله نیشکر
crap
تفاله چرند
pitches
تفاله قطران
crapping
تفاله چرند
crapped
تفاله چرند
grout
دوغاب تفاله
cast off
متروک مردود تفاله
pulp
بصورت تفاله دراوردن
slag
تفاله کورههای بلند
marc
تفاله میوه جات
grain
دان تفاله حبوبات
straight run pitch
تفاله اولین تقطیر
slag
اشغال تفاله گرفتن از
scorify
تبدیل به تفاله کردن
slag cement
سیمان تفاله اهنگدازی
pap
تفاله گوشت یاسیب
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
clinker
تفاله کوره ذوب اهن
blast furnace slag
روباره تفاله کوره بلند
furnace clinker
تفاله کوره ذوب اهن
slag sinter
تفاله کوره اهنگدازی بلند
furnace cinder
تفاله کوره چدن ریزی
blast furnace slag
تفاله کورههای مرتفع روباره کوره بلند
clinker
تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
refuses
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refused
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refuse
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refusing
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
slopped
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
waste silk
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
slag
کفه گرفتن تفاله گرفتن
reediest
نی مانند
reedier
نی مانند
thready
نخ مانند
incomparable
بی مانند
threadlike
نخ مانند
reedy
نی مانند
encephaloid
مخ مانند
similar
مانند
capitate
مانند سر
impish
جن مانند
unequaled
بی مانند
string
نخ مانند
vide
مانند
etcetera
و مانند ان
womanlike
زن مانند
blotchy
لک مانند
without an e.
بی مانند
fluty
نی مانند
etc
و مانند آن
floriform
گل مانند
pipelike
نی مانند
plumose
پر مانند
feathery
پر مانند
inimitable
بی مانند
fulidal
اب مانند
unprecedented
بی مانند
unprecedentedly
بی مانند
filiform
نخ مانند
unapproachable
بی مانند
tendinous
بی مانند
plumelike
پر مانند
penniform
پر مانند
analogues
مانند
simulant
مانند
arundinaceous
نی مانند
frothy
کف مانند
icily
یخ مانند
and so on
و مانند ان
as
مانند
analog
مانند
liplike
لب مانند
near
مانند
near-
مانند
neared
مانند
nearer
مانند
argillaceous
رس مانند
tough
پی مانند
unique
بی مانند
uniquely
بی مانند
similiar
مانند
myrtle formed
اس مانند
analogue
مانند
toughest
پی مانند
foggier
مانند مه
foggiest
مانند مه
foggy
مانند مه
lambdoid
مانند
after the example of
مانند
inapproachable
بی مانند
tougher
پی مانند
argillaceous
گل مانند
nearest
مانند
mammilary
مانند
gypsiferous
گچ مانند
unequalled
بی مانند
goatish
بز مانند
anthoid
گل مانند
castellated
دژ مانند
mammilliform
مانند
capillaceous
مانند نخ
unparalleled
بی مانند
analogous
مانند
nears
مانند
nearing
مانند
aquiform
اب مانند
cowish
گاو مانند
corvine
کلاغ مانند
corpuscular
گویچه مانند
brach
تازی مانند
crinoid
زنبق مانند
leatheroid
چرم مانند
reniform
کلیه مانند
corneous
شاخ مانند
coroniform
تاج مانند
dermatoid
پوست مانند
ramiform
شاخه مانند
dendriform
مانند درخت
as usual
مانند همیشه
deltoideus
مانند دال
argillaceous
مانند خاک رس
culicoid
پشه مانند
arciform
قوس مانند
cryptand
حجره مانند
ravined
کلاغ مانند
rattish
موش مانند
reeding
طرح نی مانند
as ever
مانند همیشه
cuticular
پوست مانند
cystoid
مانند مثانه
deiform
خدا مانند
deltoid
مانند دال
cucullated
مانند خودیاباشلق
arborescent
شاخه مانند
ctenoid
شانه مانند
carunculate
مانند لحیمه
cadaveric
لاشه مانند
butyric
کره مانند
bursiform
کیف مانند
bursiform
کیسه مانند
sagittary
مانند تیر
sanguineous
خون مانند
negroid
زنگی مانند
boxy
جعبه مانند
scabious
دله مانند
campanulate
زنگ مانند
canaliculate
ابراه مانند
cancellate
شبکه مانند
ceraceous
مانند موم
ceratoid
شاخ مانند
saddlebacked
زین مانند
charry
زغال مانند
saclike
کیسه مانند
saccate
کیسه مانند
chondroid
غضروف مانند
carneous
گوشت مانند
crusty
پوسته مانند
boll
برامدگی مانند
bosomy
پستان مانند
scalelike
ترازو مانند
sciurine
سنجاب مانند
coralline
مرجان مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com