English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
blast furnace slag تفاله کورههای مرتفع روباره کوره بلند
Other Matches
blast furnace slag روباره تفاله کوره بلند
slag تفاله کورههای بلند
slag sinter تفاله کوره اهنگدازی بلند
scoria slag تفاله روباره
blast furnaces کوره مرتفع
blast furnace کوره مرتفع
furnace cinder تفاله کوره
furnace cinder تفاله کوره چدن ریزی
furnace clinker تفاله کوره ذوب اهن
clinker تفاله کوره ذوب اهن
blast furnace coke کک کوره بلند
blast furnaces کوره بلند
blast furnace کوره بلند
dust catcher گردگیر کوره بلند
top gas گاز کوره بلند
blast furnace gas گاز کوره بلند
blast pressure فشار کوره بلند
blast furnace plant تاسیسات کوره بلند
blast furnace burden بار کوره بلند
foamed blast furnace slag سرباره کوره بلند
bell type distributing gear زنگ کوره بلند
lead blast furnace کوره بلند سربی
blast هوای دم کوره بلند دم
blasts هوای دم کوره بلند دم
hearth بوته ی کوره ی بلند
hearths بوته ی کوره ی بلند
blast furnace gun وسیله تزریق کوره بلند
campaign سلسله عملیات کوره بلند
campaigned سلسله عملیات کوره بلند
campaigning سلسله عملیات کوره بلند
campaigns سلسله عملیات کوره بلند
blast furnaceman مسئول یا متصدی کوره بلند
scrubber دستگاه تصفیه گاز کوره بلند
blast furnace gas main لوله اصلی گاز کوره بلند
downcomer لوله انتقال گاز کوره بلند
slag روباره
scoria روباره
scoria brick اجر روباره
fettling شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
glazing kiln کوره لعابی کوره لعاب پزی
open hearth furnace کوره روباز کوره زیمنس مارتین
tunnel klin کوره کانالی کوره تانل
recuperative furnace کوره بهبوددهنده کوره نیروبخش
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
hiding مرتفع
high مرتفع
hidings مرتفع
elevated مرتفع
raised flooring کف مرتفع
highs مرتفع
highest مرتفع
plateaus جلگه مرتفع
champaign زمین مرتفع
aerie اشیانهء مرتفع
highs جای مرتفع
high جای مرتفع
aerie خانهء مرتفع
heights جای مرتفع
outdoor antenna انتن مرتفع
obviating مرتفع کردن
highest جای مرتفع
height جای مرتفع
obviated مرتفع کردن
obviate مرتفع کردن
obviates مرتفع کردن
high aerial آنتن مرتفع
Cat قلعه مرتفع
plateaux جلگه مرتفع
Cat حصار مرتفع
plateau جلگه مرتفع
high level cistern ابفشان مرتفع
high cloud ابرهای مرتفع
bagasse تفاله
cinders تفاله
cinder تفاله
residuum تفاله
greaves تفاله
dross تفاله
scum تفاله
residues تفاله
trashed تفاله
slag تفاله
trashing تفاله
trashes تفاله
grounds تفاله
residue تفاله
raff تفاله
trash تفاله
eagre موج یا سدخیلی مرتفع
lift مرتفع بنظرامدن بلندی
lifts مرتفع بنظرامدن بلندی
cateran اهل مناطق مرتفع
to make all doubts even هرگونه شک را مرتفع کردن
lifted مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting مرتفع بنظرامدن بلندی
crapping تفاله چرند
scoria تفاله معدنی
crapped تفاله چرند
grout دوغاب تفاله
crap تفاله چرند
pugs تفاله سیب
pug تفاله سیب
ross خاکروبه تفاله
scoriaceous تفاله دار
scorification تفاله گیری
scorification تفاله سازی
slag تفاله اهنگدازی
removal of cinder برداشت تفاله
residual bitumen قیر تفاله
removal of cinder تفاله گیری
megass تفاله نیشکر
bagasse تفاله نیشکر
pitches تفاله قطران
drossy تفاله مانند
pitch تفاله قطران
coffee grounds تفاله قهوه
upland زمین مرتفع دور از دریا
detoxification مرتفع شدن حالت مسمومیت
uplands زمین مرتفع دور از دریا
slag cement سیمان تفاله اهنگدازی
cast off متروک مردود تفاله
slag اشغال تفاله گرفتن از
scorify تبدیل به تفاله کردن
pulp بصورت تفاله دراوردن
marc تفاله میوه جات
pap تفاله گوشت یاسیب
grain دان تفاله حبوبات
straight run pitch تفاله اولین تقطیر
reserved for unexpired risks ذخیره برای خطرات مرتفع نشده
arch-band [نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
aerie لانهء پرنده بر روی صخرهء مرتفع
karroo قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
williwaw جریان هوای سرد که در سرزمینهای مرتفع میوزد
karoo قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
vertical retort tar قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
boriontal retort tar قطران کورههای خوابیده قطران قرعهای خوابیده
refused قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refuse قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refusing قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
clinker تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
refuses قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
roller-coasters راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller coaster راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller-coaster راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
fjeld فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
slop غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
waste silk ابریشم گجین [ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
deodorizing بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorizes بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorised بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorized بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorize بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorising بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
deodorises بوی بد را مرتفع کردن گندزدایی کردن
fornacis کوره
chimneys کوره
fornax کوره
burner کوره
fire box کوره
manholes کوره
kiln کوره
manhole کوره
stoves کوره
stove کوره
kilns کوره
pusher type furnace کوره پیش بر
brick burner کوره پز
chimney کوره
furnace bottom کف کوره
furnaces کوره
incinerator کوره
incinerators کوره
furnace house کوره
furnace کوره
oven کوره
ovens کوره
burners کوره
continous type furnace کوره تونلی
coke oven coke کک کوره ذغالی
coke over tar قطران کوره کک
diverticulum کوره راه
furnace brown قهوهای کوره
kiln کوره گچ یااجرپزی
gas furnace کوره گازی
gas hearth کوره گازی
glazing kiln کوره رنگپزی
coke furnace کوره ذغالی
dolomite calcining klin کوره دولومیت
kilns کوره گچ یااجرپزی
lanes کوره راه
gypsum burning kiln کوره گچ پزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com