Dictiornary-Farsi | تفاهم نامه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
memorandum of understanding	تفاهم نامه


Other Matches

cordial understanding	تفاهم قلبی و صمیمانه حسن تفاهم
understanding	تفاهم
understandings	تفاهم
concert	تفاهم
concerts	تفاهم
rapport	تفاهم
misunderstandings	سوء تفاهم
misunderstanding	سوء تفاهم
cross-purposes	عدم تفاهم
malentendu	سوء تفاهم
memorandum of understanding	یادداشت تفاهم
misapprehension	سوء تفاهم
imbroglios	سوء تفاهم
imbroglio	سوء تفاهم
good understanding	حسن تفاهم
misapprehensions	سوء تفاهم
misunderstand	سوء تفاهم کردن
misunderstands	سوء تفاهم کردن
misunderstood	سوء تفاهم کردن
council of entent	شورای حسن تفاهم
unmistakable	عاری از سوء تفاهم
gaingiving	سوء تفاهم اشتباه
post script	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
amity	روابط حسنه حسن تفاهم
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
unmistakably	خالی از اشتباه و سوء تفاهم بی تردید
unmistakable	خالی از اشتباه و سوء تفاهم بی تردید
to come to an explanation	سوء تفاهم یا اختلافی رارفع کردن
libels	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
entente	روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes	روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes cordiales	روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
affidavits	شهادت نامه قسم نامه
credential	گواهی نامه اعتبار نامه
certificate	رضایت نامه شهادت نامه
certificates	رضایت نامه شهادت نامه
written agreement	موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
cosmopolitanism	سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
testacy	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
recredential	نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
epistles	نامه
manifested	نامه
manifest	نامه
breve	نامه
epistle	نامه
carriers	نامه بر
carrier	نامه بر
letters	نامه
correspoundence	نامه ها
manifesting	نامه
letter	نامه
post boy	نامه بر
manifests	نامه
letters patent	نامه سرگشاده
marriage bed	عقد نامه
marriage contract	عقد نامه
warrant of attorney	وکالت نامه
mailer	نامه رسان
letters of procurator	وکالت نامه
letters patent	نامه سرگشوده
letters of administration	قیم نامه
packet boat	کشتی نامه بر
light list	چراغ نامه
passionary	شهادت نامه
surety bond	تضمین نامه
swamped with letters	غرق نامه
swearing formula	قسم نامه
herbal	گیاه نامه
sylva	درخن نامه
tenency agreement	اجاره نامه
the original letter	عین نامه
threnddy	سوگ نامه
threnod	سوگ نامه
stemma	نسب نامه
statement of a claim	افهار نامه
passionary	مصیبت نامه
pigeongram	نامه کبوتر
pursuivant	نامه رسان
questionary	پرسش نامه
swearing formula	سوگند نامه
recognizance	تعهد نامه
recognizance	التزام نامه
registered letter	نامه سفارشی
road book	راه نامه
threnode	سوگ نامه
open letter	نامه سر گشاده
bill of indicment	ادعا نامه
bill of lading	بار نامه
bill of sale	بیع نامه
billet doux	نامه عاشقانه
by low	ایین نامه
byelaw	ایین نامه
bylaw	ایین نامه
bylaws	ایین نامه
certificate of incorporation	شرکت نامه
circular letter	نامه اداری
collins	نامه پر سود
concession deed	امتیاز نامه
concessionary agreement	امتیاز نامه
concordat	موافقت نامه
corrigenda	غلط نامه
bill of exception	اعتراض نامه
bill of divorce	طلاق نامه
open letters	نامه سر گشاده
protocol	پیوند نامه
protocols	پیوند نامه
treaties	عهد نامه
treaties	موافقت نامه
treaty	موافقت نامه
testimonial	گواهی نامه
testimonial	تصدیق نامه
testimonials	گواهی نامه
testimonials	تصدیق نامه
rental	اجاره نامه
acknowledgment	شهادت نامه
bacchanalian song	ساقی نامه
bail bond	ضمانت نامه
credential	استوار نامه
decameron	داستان نامه
deed of conveyance	صلح نامه
leter of condolenee	تعزیت نامه
letter book	رونوشت نامه
letter de chancellerie	نامه رسمی
letter missive	امر نامه
letter no	نامه شماره 5
letter of a	اگاهی نامه
letter of a	اطلاع نامه
letter of indemnity	ضمانت نامه
letter of indemnity	غرامت نامه
letter of introduction	معرفی نامه
letter of invitation	دعوت نامه
letter of recommendation	سفارش نامه
letter of recommendation	توصیه نامه
letter writer	نامه نگاری
letter writer	نامه نویس
leetter writing	نامه نگاری
lease contract	اجاره نامه
deed of endowment	وقف نامه
deed of gift	هبه نامه
deed of sale	بیع نامه
deed of transfer	انتقال نامه
demand note	مطالبه نامه
epistoler	نامه نویس
escape chit	امان نامه
treaty	عهد نامه
formulary	دستور نامه
gender tree	شجره نامه
genealogical tree	شجره نامه
genealogical tree	نسب نامه
guaranty	ضمانت نامه
l/c	اعتبار نامه
letter writing	نامه نگاری
certificate of authority	وکالت نامه
full power of attorney	وکالت نامه
letter of attorney	وکالت نامه
power of attorney	وکالت نامه
power of authority	وکالت نامه
power of procuration	وکالت نامه
warrant of attorney	وکالت نامه
letter of reference	معرفی نامه
letter of reference	توصیه نامه
warrant of attorney	اجازه نامه
power of procuration	اجازه نامه
certificate of authority	اختیار نامه
full power of attorney	اختیار نامه
letter of attorney	اختیار نامه
power of attorney	اختیار نامه
power of authority	اختیار نامه
power of procuration	اختیار نامه
warrant of attorney	اختیار نامه
certificate of authority	اجازه نامه
full power of attorney	اجازه نامه
letter of attorney	اجازه نامه
power of attorney	اجازه نامه
power of authority	اجازه نامه
waybill	بار نامه
dictionary	واژه نامه
glossary	واژه نامه
lexicon [dictionary]	واژه نامه
word book	واژه نامه
wordbook	واژه نامه
dictionary	لغت نامه
glossary	لغت نامه
lexicon [dictionary]	لغت نامه
word book	لغت نامه
wordbook	لغت نامه
waybill	راه نامه
word hoard	لغت نامه
wordbook	واژه نامه
written contract	پیمان نامه
log book	رخداد نامه