English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (1 milliseconds)
English Persian
individual differences تفاوتهای فردی
Other Matches
sex differences تفاوتهای جنسی
equally appearing difference تفاوتهای یکسان نما
contrast بررسی تفاوتهای دو مجموعه اطلاعات
contrasted بررسی تفاوتهای دو مجموعه اطلاعات
contrasting بررسی تفاوتهای دو مجموعه اطلاعات
contrasts بررسی تفاوتهای دو مجموعه اطلاعات
subjective فردی
individual فردی
individuals فردی
intraindividual درون فردی
individualization فردی ساختن
individual responsibility مسئوولیت فردی
individual ownership مالکیت فردی
hexastich قطعه شش فردی
idiosyncrasy خصیصه فردی
idiosyncrasies خصیصه فردی
libertarians طرفدارازادی فردی
libertarian طرفدارازادی فردی
interindividual میان فردی
interpersonal میان فردی
intrapersonal درون فردی
individuality وجود فردی
personal right حقوق فردی
personal pace اهنگ فردی
personalism فلسفه فردی
pattern خصوصیات فردی
single entry حسابداری فردی
patterns خصوصیات فردی
interpersonal coherence انسجام بین فردی
ontogeny پدیدایی فردی
ontogenesis پدیدایی فردی
Every individual in the society should . . . هر فردی درجامعه با ید ...
ontogency تکوین فردی
personal tempo اهنگ فردی
individualism اصول استقلال فردی
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
autecology بوم شناسی فردی
personal distribution توزیع درامد فردی
interpersonal conflict تعارض میان فردی
libertarianism طرفداری از ازادی فردی
aptitude tests ازمون قابلیت فردی
pinning عدد شناسایی فردی
pinned عدد شناسایی فردی
pin عدد شناسایی فردی
pattern الگو صفات فردی
patterns الگو صفات فردی
personal data sheet برگه اطلاعات فردی
aptitude test ازمون قابلیت فردی
units نفر عدد فردی
unit نفر عدد فردی
streakiest دارای اخلاق وخصوصیات فردی
depersonalization توجه نکردن به هویت فردی
individual اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streaky دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakier دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individuals اختصاصی فردی یک نفر سرباز
IRA مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
individualism اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
individualises منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualising منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualizing منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
to walk on eggshells <idiom> در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
security specialist فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
libertarian طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
squeezer فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
individualism اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
hacker فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hackers فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
odd سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
bills اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
parol arrest جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
endorser پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
dediction of way هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
totalitarianism سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com