English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
balance of trade تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
Other Matches
trade gap تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
balance of trade تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
import and export واردات و صادرات
passive trade balance فزونی واردات بر صادرات
export import bank بانک صادرات واردات
trade deficit حالتیکه در ان صادرات یک کشور کمترازواردات ان باشد
favourble balance of trade تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
census of production امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
currency depreciation race تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
patches مدت زمان معین
patch مدت زمان معین
fixed time call مکالمه در زمان معین و ثابت
decompression diving غواصی در عمق یا زمان معین
aoristic وابسته به زمان ماضی غیر معین
height delay زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
work load مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
should زمان ماضی واسم مفعول فعل معین shall
failure تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
failures تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
decay curves منحنی نمایش کاهش تشعشعات اتمی در زمان معین
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
import restrictions محدودیتهای واردات ممانعتهای واردات
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
freedom of seas ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
false attack حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
import intensive واردات پر
importation واردات
import واردات
importing واردات
imported واردات
imports واردات
import tariff حقوق واردات
import documents اسناد واردات
import tariff تعرفه واردات
import charge تعرفه واردات
import tariff هزینه واردات
receipts and expenses واردات وصادرات
import charge هزینه واردات
import charge حقوق واردات
import licence جواز واردات
import licences جوازهای واردات
import licences مجوزهای واردات
import licences پروانههای واردات
import restriction محدودیت واردات
import duty حقوق واردات
restriction of imports محدودیت واردات
impost مالیات بر واردات
propensity to import گرایش به واردات
volume of import حجم واردات
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
export صادرات
exporting صادرات
out goings صادرات
outgoings صادرات
exported صادرات
inwards واردات کالای رسیده
import substitution policy سیاست جانشینی واردات
import surcharge حقوق واردات مازاد
in wards شکمبه و روده واردات
import quotas محدودیت کمی واردات
marginal propensity to import میل نهائی به واردات
export licence پروانه صادرات
export tax مالیات بر صادرات
export surplus مازاد صادرات
export promotion توسعه صادرات
reexport صادرات مجدد
capital exports صادرات سرمایه
volume of export حجم صادرات
export dependence وابستگی صادرات
export incentive انگیزه صادرات
export promotion افزایش صادرات
export charge هزینه صادرات
export duty تعرفه صادرات
export charge تعرفه صادرات
export duty حقوق صادرات
export tariff تعرفه صادرات
export tariff حقوق صادرات
export charge حقوق صادرات
export duty هزینه صادرات
export tariff هزینه صادرات
net exports خالص صادرات
export documents اسناد صادرات
export quotus سهمیه صادرات
total exports جمع کل صادرات
reexport صادرات مجددکالای وارداتی
laissez-faire ازادی صادرات وواردات
differences تفاوت
discrepancy تفاوت
amphoteric بی تفاوت
apathetic بی تفاوت
margin تفاوت
noise margin تفاوت خش
difference تفاوت
margine تفاوت
indifferent بی تفاوت
diversity تفاوت
diversities تفاوت
margins تفاوت
indfferent بی تفاوت
exchanging تفاوت
exchanges تفاوت
exchanged تفاوت
exchange تفاوت
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
invisible exports فرستاده هایا صادرات نامحسوس
export multiplier ضریب بهم فزاینده صادرات
export incentive تشویق دولت در جهت صادرات
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
realtime زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
neutral stability پایداری بی تفاوت
losing the exchange تفاوت دادن
permissible deviation تفاوت مجاز
minor exchange تفاوت کوچک
neutral equilibrium تعادل بی تفاوت
what the odds چه تفاوت میکند
inequality تفاوت نامعادله
sensed difference تفاوت محسوس
price differential تفاوت قیمت
significant difference تفاوت معنادار
tolerance تفاوت مجاز
tolerances تفاوت مجاز
displaciment تفاوت مکان
winning the exchang تفاوت گرفتن
product differentiation تفاوت محصول
inequalities تفاوت نامعادله
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
discrepancy تفاوت اشتباه در حساب
standard error of difference خطای معیار تفاوت
in the face of such odds با وجود این تفاوت
rank difference correlation همبستگی تفاوت رتبه ها
as cool as a cucumber <idiom> مثل یخ [سرد و بی تفاوت]
by far <idiom> با تفاوت زیاد،بزرگ
they differ materially تفاوت کلی با هم دارند
jnd کمترین تفاوت محسوس
agio تفاوت هزینه تسریع
sed خطای معیار تفاوت
make over <idiom> بی تفاوت جلوه دادن
long odds تفاوت زیاد درمسابقه
just noticeable difference کمترین تفاوت محسوس
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
it makes a t. difference تفاوت خیلی زیادی نمیکند
total factor productivity تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
quality تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
to split the difference تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
markup تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
straight face چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
qualities تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
debt discount تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
declination مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
time charter اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presenting زمان حاضر زمان حال
presents زمان حاضر زمان حال
response time زمان جواب زمان پاسخگویی
arrivals زمان حضور زمان رسیدن
seek time زمان جستجو زمان طلب
arrival زمان حضور زمان رسیدن
presented زمان حاضر زمان حال
present زمان حاضر زمان حال
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
timed مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
mercantilism روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
contrasting تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasts تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasted تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrast تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com