Total search result: 98 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
circumstance |
تفصیل رویداد |
|
|
Other Matches |
|
the ins and outs |
تفصیل |
diffusiveness |
تفصیل |
circumstantially |
به تفصیل |
detailing |
تفصیل |
diffuseness |
تفصیل |
detail |
تفصیل |
lengthiness |
تفصیل |
write up |
به تفصیل نوشتن |
write-up |
به تفصیل نوشتن |
write-ups |
به تفصیل نوشتن |
gloss |
تفصیل توضیح |
expatiation |
شرح پر تفصیل |
write out |
به تفصیل نوشتن |
auxesis |
تفصیل بسط |
expatiated |
به تفصیل شرح دادن |
expatiating |
به تفصیل شرح دادن |
expatiates |
به تفصیل شرح دادن |
to draw up a report |
به تفصیل نوشتن گزارشی |
to make out a report |
به تفصیل نوشتن گزارشی |
to write out a report |
به تفصیل نوشتن گزارشی |
expatiate |
به تفصیل شرح دادن |
to write up a report |
به تفصیل نوشتن گزارشی |
expounds |
به تفصیل شرح دادن |
expounding |
به تفصیل شرح دادن |
expounded |
به تفصیل شرح دادن |
expound |
به تفصیل شرح دادن |
expands |
پهن کردن به تفصیل شرح دادن |
expand |
پهن کردن به تفصیل شرح دادن |
expanding |
پهن کردن به تفصیل شرح دادن |
shop drawing |
نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود |
incidents |
رویداد |
incident |
رویداد |
events |
رویداد |
event |
رویداد |
trends |
رویداد |
occurrences |
رویداد |
circumstances |
رویداد |
happening |
رویداد |
happenings |
رویداد |
trend |
رویداد |
occurence |
رویداد |
occurrence |
رویداد |
endogenous event |
رویداد درونی |
contretemps |
رویداد ناگوار |
a life full of incidents |
زندگی پر رویداد |
event horizen |
افق رویداد |
exogenous event |
رویداد برونی |
subsequent to that event |
پس ازان رویداد |
occurence |
رویداد واقعه |
decades |
ده موضوع یا رویداد |
decade |
ده موضوع یا رویداد |
occurrences |
تصادف رویداد |
misadventures |
رویداد ناگوار |
misadventure |
رویداد ناگوار |
mishaps |
رویداد ناگوار |
mishap |
رویداد ناگوار |
occurrence |
تصادف رویداد |
commentaries |
گزارش رویداد |
commentary |
گزارش رویداد |
uneventful |
بدون رویداد مهم |
mischance |
رویداد بد حادثه ناگوار |
passages |
رویداد کارکردن مزاج |
rummy start |
رویداد شگفت انگیز |
air pollution episode |
رویداد الودگی هوا |
As events unfolded I realized that ... |
درطی رویداد ها پی بردم که ... |
passage |
رویداد کارکردن مزاج |
mischances |
رویداد بد حادثه ناگوار |
balance |
احتمال رویداد خطا |
balances |
احتمال رویداد خطا |
non-events |
رویداد ملامت انگیز یا ساختگی |
non-event |
رویداد ملامت انگیز یا ساختگی |
in qviries r. to the accident |
پرسش هایی درباره آن رویداد |
black swan event |
رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر |
The incident set off a debate. |
این رویداد بحثی را به راه انداخت [برانگیخت] . |
native |
رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است |
natives |
رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است |
event focus |
که در حال دریافت پیام از یک عمل یا رویداد است |
parachronism |
اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد |
collision detection |
تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد |
real time |
داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد |
generated |
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده |
generating |
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده |
generates |
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده |
generate |
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده |
maintenance |
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی |
This new frontier incident probably means war. |
این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است |
messages |
پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد |
message |
پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد |
dead |
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت |
conditional |
دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند |
alerts |
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا |
alerted |
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا |
alert |
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا |
warn |
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر. |
warns |
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر. |
warned |
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر. |
main |
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد |