Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
English
Persian
quick firer
تفنگی که پیاپی میتواندتیراندازی کند
Other Matches
rifle grenade
نارنجک تفنگی
riflegrenade
نارنجک تفنگی
aerosol spray gun
افشانه تفنگی گردپاش
to carry a piece at safety
تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
successive
پیاپی
serials
پیاپی
serial
پیاپی
succession
پیاپی
consecutive
پیاپی
successions
پیاپی
biotic succession
پیاپی زیستی
consecutive
پیاپی متوالی
serial number
شماره پیاپی
serial numbers
شماره پیاپی
continuous reinforcement
تقویت پیاپی
serial feeding
خورش پیاپی
successively
پیاپی پشت سر هم
serializer
پیاپی ساز
serial correlation
همبستگی پیاپی
serial access
دستیابی پیاپی
vomiturition
استفراغ پیاپی
consecutive number of the chart
شماره پیاپی نقشه
bursts
گروهی از خطاهای پیاپی .
burst
گروهی از خطاهای پیاپی .
accumulative sampling
نمونه گیری پیاپی
serial access memory
حافظه با دستیابی پیاپی
pepper
فلفلی باضربات پیاپی زدن
serializing
نوبتی کردن پیاپی ساختن
meteoric shower
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
peppering
فلفلی باضربات پیاپی زدن
serialised
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializes
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialized
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialize
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialises
نوبتی کردن پیاپی ساختن
peppers
فلفلی باضربات پیاپی زدن
continual
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
meteor shower
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
serialising
نوبتی کردن پیاپی ساختن
sample size
مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
continuous
سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
Seven solid years.
هفت سال تمام (پیاپی،آز گار )
alliteration
اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت
splice
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
spliced
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splices
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splicing
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
sprocket wheel
چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket
چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
defragmentation
سازماندهی مجدد فایل ها روی شیاری دیسک سخت به صورت پیاپی
jabbered
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbering
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
bytes
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
jabber
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
carrier
حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carriers
حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
byte
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
jabbers
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
perforations
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
soak
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soaks
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
nibbler
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
sequential
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
lockouts
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockout
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
permanent
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
main
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
wraparound
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word wrap
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
worded
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com