Dictiornary-Farsi | تفنگ اثر گذار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
subcaliber	تفنگ اثر گذار


Other Matches

fowling piece	تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
rifle salute	احترام با تفنگ سلام با تفنگ
fowling piece	تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
rifle shot	تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
over-	گذار
over	گذار
transition	گذار
transitions	گذار
tracklayer	ریل گذار
tracked layer	ریل گذار
deepositor	ودیعه گذار
transition period	دوره گذار
transition state	حالت گذار
transit time	زمان گذار
demographic transition	گذار جمعیت
depositor	امانت گذار
swindler	کلاه گذار
swindlers	کلاه گذار
auctioneer	حراج گذار
contributory	خراج گذار
innovator	بدعت گذار
innovators	بدعت گذار
trend-setter	بدعت گذار
impressionistic	برداشت گذار
punctuator	نقطه گذار
dotter	نقطه گذار
zoogenic	بچه گذار
discriminator	فرق گذار
differentiator	فرق گذار
mark sense	نشان گذار
encoder	رمز گذار
crossing site	محل گذار
salvers	مرهم گذار
salver	مرهم گذار
prizer	قیمت گذار
pricer	قیمت گذار
pracitcable	گذار کردنی
pawnor	رهن گذار
legislative	قانون گذار
legislators	قانون گذار
bypass	کنار گذار
bypassed	کنار گذار
bypasses	کنار گذار
bypassing	کنار گذار
outdoor recreation	گشت و گذار
oviparous	تخم گذار
pledgor	رهن گذار
accomodating	منت گذار
coder	رمز گذار
tapper	توپی گذار
legislator	قانون گذار
heretics	بدعت گذار
mortgagor	رهن گذار
spotter	خال گذار
space bar	فاصله گذار
shelver	در تاقچه گذار
shelver	در قفسه گذار
nomographer	قانون گذار
bailor	امانت گذار
heretic	بدعت گذار
bailer	امانت گذار
assessor	خراج گذار
pledgor	وثیقه گذار
trend-setters	بدعت گذار
grader	نمره گذار
racer	مسابقه گذار
legislatress	قانون گذار زن
graduator	درجه گذار
grounder	کار گذار
lowpass	پایین گذار
investors	سرمایه گذار
insured	بیمه گذار
lienee	وثیقه گذار
legislatrix	قانون گذار زن
auctioneers	حراج گذار
racers	مسابقه گذار
grounder	پایه گذار
foundering	بنیان گذار
founders	بنیان گذار
instaurator	بنیاد گذار
markers	نشان گذار
marker	نشان گذار
valuers	قیمت گذار
valuer	قیمت گذار
marker pen	علامت گذار
investor	سرمایه گذار
foundered	بنیان گذار
insurant	بیمه گذار
legiskative	قانون گذار
blazers	علامت گذار
handler	دسته گذار
founder	بنیان گذار
legator	میراث گذار
handlers	دسته گذار
blazer	علامت گذار
miscreant	بدعت گذار خبیث
spacebar	کلید فاصله گذار
position control	پیچ مرکز گذار
burst gate	لامپ پیام گذار
buoy tender	ناو بویه گذار
money lender	پول به بهره گذار
buoy tender	کشتی بویه گذار
net laying ship	کشتی تور گذار
minelayer	ناو مین گذار
dan layers	شناوه بویه گذار
free capital	سرمایه گذار پولی
mine layer	کشتی مین گذار
truster	ودیعه گذار اعتباردهنده
testator	شاهد میراث گذار
depositor	ودیعه گذار مودع
minelayer	کشتی مین گذار
uniparous	هر باریک تخم گذار
dot generator	مولد خال گذار
dan runner	کشتی بویه گذار
You are not pulling my leg , are you ?	نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
truster	باور کننده امانت گذار
pathfinder	هواپیمای علامت گذار مسیر
pathfinders	هواپیمای علامت گذار مسیر
spademan	نفر خرج گذار توپ
parentheses free nataton	نشان گذار بدون پرانتز
to mince matters	از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder	تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
nomothetes	کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
encipher	تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
encrypt	تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
loader	خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
rifle gun	تفنگ
flint lock	تفنگ
firer	تفنگ
musketry	تفنگ
bottoms	کف تفنگ
bottom	کف تفنگ
guns	تفنگ
shotgun	تفنگ
gun	تفنگ
musketry	تفنگ ها
breech	ته تفنگ
breech loader	تفنگ ته پر
gun butt	ته تفنگ
rifle (rifled bore)	تفنگ
shotguns	تفنگ
breechloader	تفنگ ته پر
rifle	تفنگ
smoothbore	تفنگ
shot line	نخ تفنگ
rifles	تفنگ
cock	چخماق تفنگ
setbacks	لگدزدن تفنگ
cocking	چخماق تفنگ
gun stick	سنبه تفنگ
gun stock	قنداق تفنگ
foresight	مگسک تفنگ
cocks	چخماق تفنگ
setback	لگدزدن تفنگ
gunrack	مقر تفنگ
harquebus	تفنگ شمخال
gunsmithery	تفنگ سازی
firelock	تفنگ فتیلهای
lyle gun	تفنگ لیل
gun smith	تفنگ ساز
gun	تفنگ الکترونی
blowtube	تفنگ بادی
breech loading	پر کردن تفنگ از ته
breechblock	گلنگدن تفنگ
fusee	تفنگ چخماقی
burp gun	تفنگ کوچک
gage	بند تفنگ
needle gun	تفنگ سوزنی
buttstock	قنداق تفنگ
light gun	تفنگ نوری
blowgun	تفنگ بادی
blow gun	تفنگ بادی
manubrium	قبضه تفنگ
guns	تفنگ الکترونی
electron gun	تفنگ الکترونی
matchlock	تفنگ فتیلهای
gun butt	قنداق تفنگ
automatic rifle	تفنگ خودکار
air gun	تفنگ بادی
arquebus	تفنگ قدیمی
gun barrel	لوله تفنگ
muzzle loader	تفنگ سرپر
cleaning rod	سمبه تفنگ
muskets	تفنگ فتیلهای
shotgun	تفنگ ساچمهای
gunners	شکارچی با تفنگ
gunner	شکارچی با تفنگ
air rifle	تفنگ بادی
air rifles	تفنگ بادی
airgun	تفنگ بادی
airguns	تفنگ بادی
riflemen	تفنگ دار
rifleman	تفنگ دار
mousquetaire	تفنگ دار
straps	بند تفنگ
shotgun	تفنگ شکاری
shotguns	تفنگ ساچمهای