English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (16 milliseconds)
English Persian
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
Search result with all words
demodulator تفکیک کننده
diacritic تفکیک کننده
diacritical تفکیک کننده
discriminating circuit مدار تفکیک کننده مین
discriminator تفکیک کننده
external modem تلفیق و تفکیک کننده برونی
hayes compatible modem تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
internal modem تلفیق و تفکیک کننده درونی
modem تلفیق و تفکیک کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
oscillator تفکیک کننده امواج اشکارساز
resolving agent عامل تفکیک کننده
rs c استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
separator تفکیک کننده
Other Matches
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
toasters سرخ کننده برشته کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
part تفکیک کردن تفکیک شدن
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
deflective کج کننده
fillet پر کننده
jaberer پچ پچ کننده
ear-splitting کر کننده
mumbler من من کننده
filleted پر کننده
commulator یک سو کننده
hoppers لی لی کننده
hopper لی لی کننده
crepitant خش خش کننده
surfy کف کننده
crusher له کننده
renunciant کننده
renunciant رد کننده
thinner کم کننده
refutatory رد کننده
filleting پر کننده
swooner غش کننده
mitigatory کم کننده
mitigative کم کننده
fillets پر کننده
skittish رم کننده
spurner رد کننده
squasher له کننده
squelcher له کننده
abjurer or abjuror کننده
syncopator غش کننده
rebutter رد کننده
refuser رد کننده
mauler له کننده
fizzy کف کننده
repudiationist رد کننده
refutative رد کننده
solver حل کننده
benders خم کننده
doer کننده
bender خم کننده
doers کننده
trackers پی کننده
filler پر کننده
tracker پی کننده
bidder کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
attenuant اب کننده
prater پچ پچ کننده
prattfall پچ پچ کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
percutient دق کننده
fillers پر کننده
bandwidth یچ کننده
bidders کننده
solvent اب کننده
whisperer پچ پچ کننده
catterer پچ پچ کننده
noncommittal رد کننده
deletive حک کننده
fluxing oil اب کننده
solvents اب کننده
puffer پف کننده
attacking تک کننده
sensor حس کننده
asphyxiant خفه کننده
admirers تحسین کننده
admirer تحسین کننده
registrant ثبت کننده
aspirer ارزو کننده
promenader گردش کننده
assignor واگذار کننده
refrigerent خنک کننده
assimilative همجنس کننده
announcers اعلان کننده
announcer اعلان کننده
assertor افهار کننده
assimilator جذب کننده
asserter افهار کننده
assertor ادعا کننده
promenader تفریح کننده
propagator تکثیر کننده
prophesier پیشگویی کننده
propitiable ارام کننده
abandoner ترک کننده
refringent منکسر کننده
refresher تازه کننده
abhorrer تنفر کننده
propitiator دلجویی کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com