English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
English Persian
impedance balancing تقارن امپدانس
Other Matches
impedance bridge پل امپدانس
impedance امپدانس
line impedance امپدانس خط
impedance function تابع امپدانس
impedance coupling پیوست امپدانس
impedance corrector مصصح امپدانس
impedance transformer مبدل امپدانس
impedance characteristic مشخصات امپدانس
impedance balancing تعادل امپدانس
impedance converter مبدل امپدانس
high impedance امپدانس بالا
generator impedance امپدانس ژنراتور
impedance protection حفافت امپدانس
impedance irregularity غیریکنواختی امپدانس
output impedance امپدانس خروجی
internal impedance امپدانس داخلی
input impedance امپدانس ورودی
impedance transformation تبدیل امپدانس
impedance relay رله ی امپدانس
impedance ratio نسبت امپدانس
impedance of grid امپدانس شبکه
image impedance امپدانس تصویر
impedance meter امپدانس متر
impedance matrix ماتریس امپدانس
zener impedance امپدانس زنر
coupling impedance امپدانس تزویج
impedance comparator تطبیق دهنده امپدانس
impedance transforming filter صافی تبدیل امپدانس
low impedance input ورودی اولیه با امپدانس کم
impedance feedback پیوست برگشت امپدانس
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance unbalance finder دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
high input impedance circuit مدار با امپدانس ورودی زیاد
impedance مقاومت جریان متناوب امپدانس
impedance unbalance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
synchronization تقارن
simultaneeity تقارن
isochronism تقارن
polarities تقارن
synmetry تقارن
polarity تقارن
symmetrization تقارن
parallelism تقارن
symmetry تقارن
skewness عدم تقارن
mirror symmerty تقارن ایینهای
plane of symmetry صفحه تقارن
plane of symmetry سطح تقارن
Symmetry تقارن [ریاضی]
geometrical <adj.> تقارن در طرح
symmetry point نقطه تقارن
rotational symmetry تقارن چرخشی
point of symmetry نقطه تقارن
symmetry element عنصر تقارن
symmetry group گروه تقارن
symmetry lines خطوط تقارن
symmetry number عدد تقارن
symmetry operation عمل تقارن
symmetry plane صفحه تقارن
synchrony انطباق تقارن
transational symmerty تقارن انتقالی
zygomorphic دارای تقارن
pseudosymmetry شبه تقارن
axis of symmery محور تقارن
asymmetric system دستگاه بی تقارن
asymmetric substance جسم بی تقارن
asymmetrical conductivity برقرسانایی بی تقارن
symmerty center مرکز تقارن
center of symmerty مرکز تقارن
asymmetric carbon کربن بی تقارن
asymmetric molecule مولکول بی تقارن
axis of symmetry محور تقارن
isodimorphism تقارن دو شکلی
symmetry axis محور تقارن
asymmetry عدم تقارن
asymmetric top فرفرهای بی تقارن
positive skewness عدم تقارن مثبت
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
time average symmetry تقارن میانگین زمانی
alternating axis of symmerty محور تقارن متناوب
actinomorphous دارای تقارن شعاعی
blemish [mistake] عدم تقارن در بافت
actinomorphic دارای تقارن شعاعی
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
eurythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
isochronism ایجاد تقارن همزمانی
eurhythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
conservation of orbital symmerty بقای تقارن اوربیتال
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
axis محور تقارن مهره اسه
anomalous weave بی نظمی و عدم تقارن در بافت
anomal design طرح شلوغ و بدون تقارن
incommensurability عدم تقارن سنجش ناپذیری
symmetry allowed reaction واکنش مجاز از لحاظ تقارن
asymmetric local deformation تغییر شکل موضعی بی تقارن
parametron عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
isodimorphism تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
angle og sideship زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
choke impedance امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com