Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (20 milliseconds)
English	Persian
request for quotation	تقاضا برای اعلام قیمت
Other Matches
law of demand	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
giffen good	نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
slutsky theorem	براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
demand oriented pricing	قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
issue price	قیمت اعلام شده
declared value	قیمت اعلام شده
declared value	قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات
busiest	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
skimming	محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
applications	تقاضا برای چیز
request for proposal	تقاضا برای پیشنهاد
requested	تقاضا برای چیزی
requests	تقاضا برای چیزی
application	تقاضا برای چیز
request	تقاضا برای چیزی
requesting	تقاضا برای چیزی
money demand	تقاضا برای پول
demand for money	تقاضا برای پول
demanded	تقاضا برای انجام چیزی
demands	تقاضا برای انجام چیزی
demand	تقاضا برای انجام چیزی
transaction demand for money	تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
demanded	تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
invokes	تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoke	تقاضا از کسی برای انجام کاری
demands	تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
invoking	تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoked	تقاضا از کسی برای انجام کاری
demand	تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
call-up	تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call up	تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call-ups	تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
applying	تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply	تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applies	تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
kinked demand curve	و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
speculative demand for money	تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
input/output	سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
mission ready	اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
X series	تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
Do you have nothing to declare?	آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
inquiry	کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiries	کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
early-warning	اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning	اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
layer	بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layers	بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
arc elasticity of demand	عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
spot price	قیمت برای فروش فوری
What is the price per night?	قیمت برای یک شب چقدر است؟
basing point	نقطه مبدا برای قیمت
market value	قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
appeal play	تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
assembler	پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
What is the price per week?	قیمت برای یک هفته چقدر است؟
precautionary demand for money	تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
recommended retail price	قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
What is the price for bed and breakfast?	قیمت برای تخت و صبحانه چقدر است؟
price line pricing	قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
reserve price	قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
alerting service	قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
price support	تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
escape character	ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
tout temps prist	تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
leases	نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease	نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
collusion	برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
white flag	پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
inelastic demand	تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
composite demand	تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
heads up	در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
dock receipt	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
fair trade laws	قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
alert	پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted	پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts	پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
lutine bell	زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
current standard cost	مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing	تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software	نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
enquiry	تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
derived demand	تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
pos	سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
demands	تقاضا کردن تقاضا
demanded	تقاضا کردن تقاضا
demand	تقاضا کردن تقاضا
underprice	قیمت پایین تراز قیمت بازار
shift of a demand curve	انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
STT	نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
point of sale	سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
fourteen points	طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering	سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index	یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price	فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price	اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price	قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price	شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat	در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
asynchronous computer	نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
bears	کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
secure transaction technology	سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
bear	کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
negative acknowledgement	کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
spiral of wages and prices	حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion	حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover	دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
solicitation	تقاضا
suited	تقاضا
suits	تقاضا
prayers	تقاضا
prayer	تقاضا
rogation	تقاضا
requisitions	تقاضا
requisitioning	تقاضا
exigence	تقاضا
requisitioned	تقاضا
suit	تقاضا
importance	تقاضا
requests	تقاضا
demanded	تقاضا
requested	تقاضا
requesting	تقاضا
postulating	تقاضا
postulates	تقاضا
requisition	تقاضا
demand	تقاضا
postulate	تقاضا
postulated	تقاضا
demands	تقاضا
request	تقاضا
air alert warning	اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
kiosk	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks	فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
demand pattern	الگوی تقاضا
demand surface	میزان تقاضا
demandant	تقاضا کننده
demand side	طرف تقاضا
demand function	تابع تقاضا
demand management	مدیریت تقاضا
within three days of demand	در طی سه روز پس از تقاضا
demand schedule	جدول تقاضا
quantity of demand	مقدار تقاضا
demandable	قابل تقاضا
adjure	تقاضا کردن
suing	تقاضا کردن
pleas	تقاضا استدعا
law of demand	قانون تقاضا
demand shift	تغییر تقاضا
requested	تقاضا خواسته
income elasticity of demand	درامدی تقاضا
requesting	تقاضا خواسته
demand shift	انتقال تقاضا
on demand	بنا به تقاضا
demand factors	عوامل تقاضا
demand surface	سطح تقاضا
offer and demand	عرضه و تقاضا
demand shift	جابجائی تقاضا
application	فرم تقاضا
information on demand	اطلاعات با تقاضا
applications	فرم تقاضا
requests	تقاضا خواسته
excess demand	فزونی تقاضا
plea	تقاضا استدعا
requisitioned	تقاضا کردن
sue	تقاضا کردن
supply and demand	عرضه و تقاضا
peak demand	حداکثر تقاضا
demand	تقاضا کردن
request	تقاضا خواسته
requisition	تقاضا کردن
change in demand	تغییر تقاضا
elasticity of demand	کشش تقاضا
peak demand	بیشترین تقاضا
measurement of demand	تخمین تقاضا
applier	تقاضا کننده
requisitioned	چیزمورد تقاضا
demands	تقاضا کردن
requisition	چیزمورد تقاضا
sues	تقاضا کردن
sued	تقاضا کردن
demand elasticity	کشش تقاضا
requisitions	چیزمورد تقاضا
demanded	تقاضا کردن
requisitions	تقاضا کردن
demand curve	منحنی تقاضا
demand factor	ضریب تقاضا
claimed <adj.> <past-p.>	تقاضا شده
demand side	ستون تقاضا
demanded <adj.> <past-p.>	تقاضا شده
asked <adj.> <past-p.>	تقاضا شده
requisitioning	تقاضا کردن
requisitioning	چیزمورد تقاضا

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com