Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 241 (5 milliseconds)
English
Persian
application
تقاضا برای چیز
applications
تقاضا برای چیز
Search result with all words
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand
تقاضا برای انجام چیزی
demanded
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demanded
تقاضا برای انجام چیزی
demands
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demands
تقاضا برای انجام چیزی
layer
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layers
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
applies
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
request
تقاضا برای چیزی
requested
تقاضا برای چیزی
requesting
تقاضا برای چیزی
requests
تقاضا برای چیزی
inquiries
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiry
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
invoke
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoked
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invokes
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoking
تقاضا از کسی برای انجام کاری
call up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call-up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call-ups
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
demand for money
تقاضا برای پول
money demand
تقاضا برای پول
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
inelastic demand
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
input/output
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
precautionary demand for money
تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
request for proposal
تقاضا برای پیشنهاد
request for quotation
تقاضا برای اعلام قیمت
slutsky theorem
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
transaction demand for money
تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
X series
تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
Other Matches
arc elasticity of demand
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
demand
تقاضا کردن تقاضا
demands
تقاضا کردن تقاضا
demanded
تقاضا کردن تقاضا
shift of a demand curve
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
prayer
تقاضا
requesting
تقاضا
requisition
تقاضا
request
تقاضا
requested
تقاضا
demand
تقاضا
prayers
تقاضا
demands
تقاضا
suit
تقاضا
suited
تقاضا
suits
تقاضا
demanded
تقاضا
postulates
تقاضا
exigence
تقاضا
requests
تقاضا
importance
تقاضا
postulating
تقاضا
postulate
تقاضا
postulated
تقاضا
requisitioning
تقاضا
rogation
تقاضا
solicitation
تقاضا
requisitions
تقاضا
requisitioned
تقاضا
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
excess demand
فزونی تقاضا
requirement
تقاضا احتیاج
information on demand
اطلاعات با تقاضا
pleas
تقاضا استدعا
plea
تقاضا استدعا
demand curve
منحنی تقاضا
demand elasticity
کشش تقاضا
supply and demand
عرضه و تقاضا
demand factor
ضریب تقاضا
peak demand
حداکثر تقاضا
demand factors
عوامل تقاضا
quantity of demand
مقدار تقاضا
demand side
ستون تقاضا
demandant
تقاضا کننده
demand shift
تغییر تقاضا
demand shift
انتقال تقاضا
demand shift
جابجائی تقاضا
demand schedule
جدول تقاضا
demand pattern
الگوی تقاضا
requests
تقاضا خواسته
demanded
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
claimed
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
asked
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
demand function
تابع تقاضا
requesting
تقاضا خواسته
demand side
طرف تقاضا
within three days of demand
در طی سه روز پس از تقاضا
elasticity of demand
کشش تقاضا
peak demand
بیشترین تقاضا
requested
تقاضا خواسته
applications
فرم تقاضا
application
فرم تقاضا
demandable
قابل تقاضا
demand surface
میزان تقاضا
demand surface
سطح تقاضا
demand management
مدیریت تقاضا
requisition
چیزمورد تقاضا
adjure
تقاضا کردن
requisitions
چیزمورد تقاضا
offer and demand
عرضه و تقاضا
requisitions
تقاضا کردن
demanded
تقاضا کردن
requisitioning
تقاضا کردن
demand
تقاضا کردن
requisitioning
چیزمورد تقاضا
applier
تقاضا کننده
requisitioned
تقاضا کردن
sues
تقاضا کردن
sued
تقاضا کردن
requisition
تقاضا کردن
sue
تقاضا کردن
on demand
بنا به تقاضا
suing
تقاضا کردن
change in demand
تغییر تقاضا
law of demand
قانون تقاضا
income elasticity of demand
درامدی تقاضا
measurement of demand
تخمین تقاضا
requisitioned
چیزمورد تقاضا
demands
تقاضا کردن
request
تقاضا خواسته
cross elasticity of demand
کشش متقاطع تقاضا
law of supply and demand
قانون عرضه و تقاضا
indenting
تقاضا یاسفارش جنس
price elasticity of demand
کشش قیمتی تقاضا
quantity demanded
مقدار تقاضا شده
solicit
درخواست یا تقاضا کردن از
applicants
تقاضا کننده طالب
applicant
تقاضا کننده طالب
solicited
درخواست یا تقاضا کردن از
soliciting
درخواست یا تقاضا کردن از
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
requesting unit
یکان تقاضا کننده
solicits
درخواست یا تقاضا کردن از
arc elasticity of demand
کشش کمانی تقاضا
registrant
تقاضا ثبت کننده
demand paging
صفحه بندی تقاضا
send away for something
<idiom>
تقاضا نامه نوشتن
demand
مطالبه تقاضا کردن
indents
تقاضا یاسفارش جنس
gluts
عرضه بیش از تقاضا
supply and demand law
قانون عرضه و تقاضا
demanded
مطالبه تقاضا کردن
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
on demand
به در خواست به مجرد تقاضا
demands
مطالبه تقاضا کردن
adjure
به اصرار تقاضا کردن
glut
عرضه بیش از تقاضا
stock requisition
تقاضا جهت کالا
indent
تقاضا یاسفارش جنس
demand forecast
پیش بینی تقاضا
excess demand
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand inflation
تورم ناشی از مازاد تقاضا
demand
[of]
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
overloaded
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overload
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
put in
تقاضا کردن پیشنهاد دادن
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
demand pull inflation
تورم ناشی از فشار تقاضا
infinitely elastic demand curve
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
overloads
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
demand oriented pricing
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
obtrude
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruding
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrudes
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
Application may be filed by ...
مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
clamor
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
obtruded
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
clamours
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamour
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
to invite somebody to do something
از کسی تقاضا انجام کاری را کردن
clamouring
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamoured
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
demand factors
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
income elasticity of demand
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
assemble capital stock
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com