English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (4 milliseconds)
English Persian
offer تقدیم
offered تقدیم
offers تقدیم
presentation تقدیم
presentations تقدیم
permutation تقدیم
permutations تقدیم
Other Matches
presentation of credentials تقدیم استوارنامه
phase lead تقدیم فاز
propound تقدیم کردن
propounds تقدیم کردن
rededication تقدیم مجدد
propounding تقدیم کردن
puts تقدیم داشتن
putting تقدیم داشتن
offer تقدیم داشتن
offered تقدیم داشتن
offers تقدیم داشتن
put تقدیم داشتن
hold forth <idiom> تقدیم کردن
yours respectfully با تقدیم احترامات
yours f. با تقدیم احترامات
to offer تقدیم کردن [دادن]
prolepsis تقدیم یا تقدم امری
to bring up تقدیم یا مطرح کردن
proffer تقدیم پیشنهاد کردن
tendering تقدیم کردن پیشنهاد
proffering تقدیم پیشنهاد کردن
proffered تقدیم پیشنهاد کردن
tenderest تقدیم کردن پیشنهاد
proffers تقدیم پیشنهاد کردن
tendered تقدیم کردن پیشنهاد
tender تقدیم کردن پیشنهاد
to pay one's respects to احترامات خود را به ........تقدیم کردن
libation تقدیم شراب به حضور خدایان
libations تقدیم شراب به حضور خدایان
presentative قابل تقدیم درک کردنی
submit تسلیم شدن تقدیم داشتن
submitting تسلیم شدن تقدیم داشتن
submitted تسلیم شدن تقدیم داشتن
submits تسلیم شدن تقدیم داشتن
assessments تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
transposal پس وپیش سازی تقدیم وتاخیر جابجاشدگی
assessment تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
May I offer you a cigarette? اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
to express one's heartfelt قبلا سپاس گزاری کردن تشکرات قلبی خودرا تقدیم کردن
petitioning عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitioned عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petition عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitions عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
demarche بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
adduces اقامه کردن تقدیم کردن
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
proffer تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered تقدیم داشتن عرضه داشتن
adducing اقامه کردن تقدیم کردن
adduced اقامه کردن تقدیم کردن
adduce اقامه کردن تقدیم کردن
proffers تقدیم داشتن عرضه داشتن
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com