English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (36 milliseconds)
English Persian
tender تقدیم کردن پیشنهاد
tendered تقدیم کردن پیشنهاد
tenderest تقدیم کردن پیشنهاد
tendering تقدیم کردن پیشنهاد
Search result with all words
proffer تقدیم پیشنهاد کردن
proffered تقدیم پیشنهاد کردن
proffering تقدیم پیشنهاد کردن
proffers تقدیم پیشنهاد کردن
Other Matches
hold forth <idiom> تقدیم کردن
propound تقدیم کردن
propounding تقدیم کردن
propounds تقدیم کردن
offered پیشنهاد کردن پیشنهاد
offer پیشنهاد کردن پیشنهاد
offers پیشنهاد کردن پیشنهاد
to offer تقدیم کردن [دادن]
to bring up تقدیم یا مطرح کردن
to express one's heartfelt قبلا سپاس گزاری کردن تشکرات قلبی خودرا تقدیم کردن
to pay one's respects to احترامات خود را به ........تقدیم کردن
they rejected his proposition پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
adducing اقامه کردن تقدیم کردن
adduces اقامه کردن تقدیم کردن
adduced اقامه کردن تقدیم کردن
adduce اقامه کردن تقدیم کردن
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
project پیشنهاد کردن
recommend پیشنهاد کردن
recommending پیشنهاد کردن
suggested پیشنهاد کردن
advancing پیشنهاد کردن
recommends پیشنهاد کردن
suggest پیشنهاد کردن
propounding پیشنهاد کردن
suggesting پیشنهاد کردن
projects پیشنهاد کردن
projected پیشنهاد کردن
advance پیشنهاد کردن
suggests پیشنهاد کردن
propose پیشنهاد کردن
proposed پیشنهاد کردن
proposes پیشنهاد کردن
proposing پیشنهاد کردن
to make overtures پیشنهاد کردن
bids پیشنهاد کردن
offered پیشنهاد کردن
bid پیشنهاد کردن
offers پیشنهاد کردن
offer پیشنهاد کردن
propounds پیشنهاد کردن
propound پیشنهاد کردن
to make a motion پیشنهاد کردن بر ان شدن
bidding پیشنهاد مزایده کردن
projects طرح یا پیشنهاد کردن
project طرح یا پیشنهاد کردن
projected طرح یا پیشنهاد کردن
to hold out the olive branch <idiom> [پیشنهاد آشتی کردن]
to pop the question پیشنهاد عروسی کردن
propositioned پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
propositioning پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
propositions پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
proposition پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
propounding پیشنهاد کردن ارائه دادن
propound پیشنهاد کردن ارائه دادن
moves پیشنهاد کردن تغییر مکان
move پیشنهاد کردن تغییر مکان
bids پیشنهاد کردن توپ زدن
moved پیشنهاد کردن تغییر مکان
put in تقاضا کردن پیشنهاد دادن
bid پیشنهاد کردن توپ زدن
propone پیشنهاد کردن ارائه دادن
propounds پیشنهاد کردن ارائه دادن
hold forth پیشنهاد کردن انتظار داشتن
[Could I] give you a lift? [colloquial] به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
to offer somebody a lift به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
permutation تقدیم
presentation تقدیم
permutations تقدیم
offers تقدیم
offered تقدیم
presentations تقدیم
offer تقدیم
offer تقدیم داشتن
put تقدیم داشتن
putting تقدیم داشتن
yours f. با تقدیم احترامات
rededication تقدیم مجدد
phase lead تقدیم فاز
puts تقدیم داشتن
offers تقدیم داشتن
presentation of credentials تقدیم استوارنامه
yours respectfully با تقدیم احترامات
offered تقدیم داشتن
prolepsis تقدیم یا تقدم امری
presentative قابل تقدیم درک کردنی
libations تقدیم شراب به حضور خدایان
submit تسلیم شدن تقدیم داشتن
submits تسلیم شدن تقدیم داشتن
submitting تسلیم شدن تقدیم داشتن
submitted تسلیم شدن تقدیم داشتن
libation تقدیم شراب به حضور خدایان
transposal پس وپیش سازی تقدیم وتاخیر جابجاشدگی
assessment تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessments تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
May I offer you a cigarette? اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
proposals پیشنهاد
bid پیشنهاد
motioned پیشنهاد
overture پیشنهاد
recommendation پیشنهاد
recommendations پیشنهاد
motions پیشنهاد
proposal پیشنهاد
motioning پیشنهاد
bids پیشنهاد
offers پیشنهاد
proposition پیشنهاد
propositioned پیشنهاد
propositioning پیشنهاد
bidder پیشنهاد
bidders پیشنهاد
offered پیشنهاد
propositions پیشنهاد
suggestion پیشنهاد
tender پیشنهاد
tendered پیشنهاد
tenderest پیشنهاد
tendering پیشنهاد
proffer پیشنهاد
proffered پیشنهاد
proffering پیشنهاد
proffers پیشنهاد
suggestions پیشنهاد
pleas پیشنهاد
plea پیشنهاد
overtures پیشنهاد ها
proposals پیشنهاد ها
offers پیشنهاد ها
applications پیشنهاد ها
overture پیشنهاد
motion [politic] پیشنهاد
proposal پیشنهاد
offer پیشنهاد
application پیشنهاد
overtures پیشنهاد
motion پیشنهاد
purposes پیشنهاد
purpose پیشنهاد
offer پیشنهاد
petitioned عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitioning عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petition عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitions عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
bids پیشنهاد دادن
bid پیشنهاد دادن
peace offerings پیشنهاد صلح
suggester پیشنهاد دهنده
projects پیشنهاد پلان
bid پیشنهاد خرید
bid پیشنهاد حراج
counterbid پیشنهاد متقابل
counter offer پیشنهاد متقابل
bids پیشنهاد مناقصه
bids پیشنهاد حراج
bids پیشنهاد خرید
bids پیشنهاد مزایده
bid پیشنهاد مزایده
propositions گزاره پیشنهاد
proposer پیشنهاد کننده
offer curve منحنی پیشنهاد
recommendations نامه پیشنهاد
suggestible پیشنهاد کردنی
offer to purchase پیشنهاد خرید
mover پیشنهاد دهنده
recommendation نامه پیشنهاد
proposal of marriage پیشنهاد عروسی
offerer پیشنهاد دهنده
offeror پیشنهاد دهنده
proposition گزاره پیشنهاد
propositioned گزاره پیشنهاد
proposal form فرم پیشنهاد
bid پیشنهاد مناقصه
propositioning گزاره پیشنهاد
propounder پیشنهاد دهنده
peace offering پیشنهاد صلح
overbid پیشنهاد زیادتر
tender پیشنهاد دادن
firm offer پیشنهاد قطعی
bidders پیشنهاد کننده
suggestions پیشنهاد القاء
bidder پیشنهاد دهنده
bidder پیشنهاد کننده
firm offer پیشنهاد ثابت
tendered پیشنهاد دادن
tenderest پیشنهاد دادن
bidders پیشنهاد دهنده
tendering پیشنهاد دادن
acceptance تصویب یک پیشنهاد
acceptance of offer قبولی پیشنهاد
acceptance of offer پذیرش پیشنهاد
project پیشنهاد پلان
acceptances تصویب یک پیشنهاد
tendering form ورقه پیشنهاد
tenderer پیشنهاد دهنده
projected پیشنهاد پلان
suggestion پیشنهاد القاء
tendered پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
offer to purchase پیشنهاد جهت خرید
tenderest پیشنهاد ادای دین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com