Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (11 milliseconds)
English
Persian
frequency alloment
تقسیم فرکانس
frequency division
تقسیم فرکانس
frequency domulipliction
تقسیم فرکانس
frequency distribution
تقسیم فرکانس
Search result with all words
carrier
فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier
حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carriers
فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carriers
حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
base band
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fdm
Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
frequency dividing network
شبکه تقسیم فرکانس
frequency division multilexing
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
trellis coding
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
Other Matches
wobbulator
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonances
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
superheterodyne
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
divisor
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
subdivides
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
sectors
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
instantaneous frequency
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
low frequency
فرکانس کم
line frequency
فرکانس خط
frequencies
فرکانس
frequency
فرکانس
frequence
فرکانس
frequency doubling
دوبلاژ فرکانس
frequency region
ناحیه فرکانس
frequency dependant
تابع فرکانس
frequency departure
انحراف فرکانس
frequency departure
مسیر فرکانس
frequency demodulator
اشکارساز فرکانس
frequency doubler
دوبلور فرکانس
frequency divider
مقسم فرکانس
frequency designation
تعیین فرکانس
frequency deviation
انحراف فرکانس
frequency
فرکانس تناوب
frequency swing
انحراف فرکانس
frequency of oscillations
فرکانس نوسان
frequency discrimination
تشخیص فرکانس
frequency coverage
حیطه فرکانس
frequencies
فرکانس تناوب
frequency distance
فاصله فرکانس
frequency spacing
فاصله فرکانس
line divider
مقسم فرکانس
frequency plan
طرح فرکانس
frequency multiplication
افزایش فرکانس
frequency spectrum
طیف فرکانس
frequency spectrum
بیناب فرکانس
frequency stability
پایداری فرکانس
frequency stabilizer
پایدارکننده فرکانس
frequency standard
استاندارد فرکانس
frequency modulator
مدولاتور فرکانس
frequency modulation
تلفیق فرکانس
frequency separation
جداسازی فرکانس
frequency of infinite attenuation
فرکانس قطب
frequency parameter
پارامتر فرکانس
frequency of resonance
فرکانس رزونانس
frequency recorder
ثبات فرکانس
frequency recorder
ضباط فرکانس
frequency region
حیطه فرکانس
quenching frequency
فرکانس نوسان
frequency regulator
رگولاتور فرکانس
frequency respone
پاسخ فرکانس
frequency modulation
مدولاسیون فرکانس
frequency triplication
تریپلاژ فرکانس
frequency tuning
تنظیم فرکانس
frequency mark
نشانه فرکانس
frequency inversion
برگردان فرکانس
frequency generator
مولد فرکانس
frequency fluctuation
تغییر فرکانس
frequency filter
صافی فرکانس
frequency error
خطای فرکانس
frequency duplicator
دوبلور فرکانس
frequency drift
اختلاف فرکانس
frequency mark
علامت فرکانس
modulation
نوسان فرکانس
frequency modulated
مدوله فرکانس
h.f.
فرکانس بالا
frequency mixture
ترکیب فرکانس
high frequency
فرکانس بالا
frequency mixing
ترکیب فرکانس
frequency medulation
مدولاسیون فرکانس
frequency measurement
سنجش فرکانس
frequency marking
مارکاژ فرکانس
frequency doubling
دو برابرکردن فرکانس
frequency counter
شمارنده فرکانس
k band
باند فرکانس
audio frequency
فرکانس صوتی
double frequency
فرکانس دوبل
frequency changing
تبدیل فرکانس
m.f.
فرکانس متوسط
mains frequency
فرکانس شبکه
maximum frequency
فرکانس حداکثر
back up frequency
فرکانس کمکی
measuring frequency
فرکانس سنجش
audible frequency
فرکانس شنوایی
frequency accuracy
دقت فرکانس
angular frequency
فرکانس زاویهای
p band
باند فرکانس
line frequency
فرکانس شبکه
low frequency
فرکانس پایین
radian frequency
فرکانس زاویهای
frequency determination
تعیین فرکانس
frequency assignment
تعیین فرکانس
frequency allocation
تعیین فرکانس
medium frequency
فرکانس میانه
critical frequency
فرکانس بحرانی
telegraphic frequency
فرکانس تلگرافی
telephone frequency
فرکانس صحبت
carrier frequency
فرکانس حامل
video frequency
فرکانس ویدئو
x band
باند فرکانس
beat frequency
فرکانس ضربان
beat frequency
فرکانس تداخل
reed frequency meter
فرکانس مترانبری
bandwidth
محدودهای از فرکانس ها
radio frequency
فرکانس بالا
modulation frequency
فرکانس مدولاسیون
critical frequency
فرکانس مرزی
natural frequency
فرکانس طبیعی
nominal frequency
فرکانس نامی
picture frequency
فرکانس تصویر
q band
بند فرکانس
radio frequency
فرکانس رادیویی
frequency convertor
مبدل فرکانس
image frequency
فرکانس تصویر
frequency check
کنترل فرکانس
impluse frequency
فرکانس پالس
impluse frequency
فرکانس پولز
impluse frequency
فرکانس ضربان
frequency characteristic
منحنی فرکانس
induction frequency converter
مبدل فرکانس
industrial frequency
فرکانس صنعتی
frequency control
کنترل فرکانس
idle frequency
فرکانس بی باری
i.f.
فرکانس میانی
frequency translation
تبدیل فرکانس
frequency transformation
تبدیل فرکانس
frequency conversion
تبدیل فرکانس
frequency constant
ثابت فرکانس
frequency constancy
ثبات فرکانس
frequency component
اجزای فرکانس
frequency correction
تصحیح فرکانس
frequency comparison
مقایسه فرکانس
frequency changing
تعویض فرکانس
frequency changer
مبدل فرکانس
frequency band
باند فرکانس
frequency analysis
تجزیه فرکانس
intermediate frequency tank circuit
فرکانس میانی
frequency analizer
انالیزور فرکانس
j band
باند فرکانس
frequency blocking
بلوکاژ فرکانس
intermediate frequency
فرکانس میانه
intermediate frequency
فرکانس میانی
input frequency
فرکانس ورودی
input frequency
فرکانس اولیه
low frequency wave
موج فرکانس پایین
frequency doubler
دستگاه دو برابرکننده فرکانس
frequency controller
رگولاتور یا نافم فرکانس
frequency designation
مشخص کردن فرکانس
carrier frequency
فرکانس موج حامل
frequency band compression
تراکم باند فرکانس
first detector
یکسوساز فرکانس بالا
frequecny modulation recording
ثبت تلفیق فرکانس
frequency dividing network
اتصال مقسم فرکانس
frequency divider stage
طبقه مقسم فرکانس
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
frequency band width
پهنای باند فرکانس
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
frequency monitor
دستگاه کنترل فرکانس
frequency multiplier
چند برابرکننده فرکانس
high frequency performance
رفتار فرکانس بالا
hum frequency
فرکانس اغتشاشات صوتی
image band
باند فرکانس تصویر
induction frequency converter
مبدل فرکانس القائی
inductor frequency converter
مبدل فرکانس اندوکتور
infrasonic frequency
فرکانس مادون صوت
intermediate frequency amplification
تقویت فرکانس میانی
intermediate frequency breakdown
شکست فرکانس میانی
intermediate frequency section
مقطع فرکانس میانی
intermediate frequency sensitivity
حساسیت فرکانس میانی
hight frequency current
جریان فرکانس بالا
frequency characteristic
منحنی مشخصه فرکانس
high frequency welding
جوشکاری فرکانس بالا
high frequency resistance
مقاومت فرکانس بالا
high frequency responce
پاسخ فرکانس بالا
high frequency speaker
بلندگوی فرکانس بالا
high frequency telephony
فن تلفن فرکانس بالا
high frequency transformer
مبدل فرکانس بالا
high frequency transistor
ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency transmission
انتقال فرکانس بالا
high frequency tube
لامپ فرکانس بالا
high frequency voltage
ولتاژ فرکانس بالا
intermediate frequency stage
طبقه ی فرکانس میانی
intermediate frequency transformer
مبدل فرکانس میانی
low frequency transformer
ترانسفورماتور فرکانس پایین
low frequency valve
لامپ فرکانس پایین
maximum input frequency
فرکانس ورودی حداکثر
maximum modulating frequency
فرکانس حداکثر مدولاسیون
medium frequency motor
موتور با فرکانس میانی
modulation frequency response
پاسخ فرکانس مدولاسیون
radio frequency biasing
بایاسینگ فرکانس بالا
radio frequency interference
تداخل فرکانس رادیویی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com