English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (2 milliseconds)
English Persian
terminal emulation تقلید ترمینالی
Other Matches
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
asr وسیله یا ترمینالی که میتواند اطلاعات را ارسال و دریافت کند
minimal tree درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
central ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
addressable ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
inquiries ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
branches در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branch در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
inquiry ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
EFTPOS ترمینالی در POS که به یک کامپیوتر مرکزی وصل است که پول را مستقیماگ از حساب مشتری به مغازه منتقل میکند
hand-held کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
ksr ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
apery تقلید
fake تقلید
imitations تقلید
infringements تقلید
emulation تقلید
imitativeness تقلید
infringement تقلید
mimicry تقلید
sequacity تقلید
mimesis تقلید
imitation تقلید
faked تقلید
fakes تقلید
farce تقلید لودگی
imitable قابل تقلید
imitative of تقلید کننده از
imitatively از روی تقلید
emulated تقلید کردن
emulating <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
emulates تقلید کردن
farces تقلید لودگی
mimic تقلید کردن
mimics تقلید کردن
mimicking <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mimetic وابسته به تقلید
mimicked تقلید کردن
stereotyped تقلید شده
burlesques تقلید و هجوکردن
pantomime تقلید در اوردن
burlesque تقلید و هجوکردن
exemplary شایان تقلید
hokeypokey تقلید واداواصول
pantomiming <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
imitability قابلیت تقلید
pantomimes تقلید در اوردن
emulate تقلید کردن
copyright حق چاپ و تقلید
copyright چاپ و تقلید
mimetism تقلید استتاری
miming تقلید دراوردن
mock up تقلید کردن
mimes تقلید دراوردن
mimed تقلید دراوردن
mime تقلید دراوردن
simulafe تقلید کردن
personate تقلید کردن از
copyrights چاپ و تقلید
impressionist تقلید درآور
impressionists تقلید درآور
take for granted <idiom> تقلید از چیزی
patterning تقلید کردن
mimetism تقلید حفافتی
copyrights حق چاپ و تقلید
monkeys تقلید دراوردن
monkey تقلید دراوردن
fabricating تقلید کردن
fabricates تقلید کردن
fabricated تقلید کردن
fabricate تقلید کردن
simulations تقلید تمارض
imitativeness استعداد تقلید
simulation تقلید تمارض
mocked تقلید دراوردن
mimesis تقلید واگیری
mocks تقلید دراوردن
mocking تقلید دراوردن
mock تقلید دراوردن
birdcall تقلید صدای پرنده
mimesis تقلید هنر از واقعیات
copycat <idiom> تقلید از شخص دیگری
sequacious اهل تقلید تابع
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
burlesque تقلید رقص لخت
inimitable غیر قابل تقلید
parodies تقلید مسخره امیزکردن
parody تقلید مسخره امیزکردن
burlesques تقلید رقص لخت
to copyright حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
it is copyright حق چاپ و تقلید محفوظ است
miming تقلید نمایش بدون گفتگو
travesty تقلید مسخره امیز کردن
mimes تقلید نمایش بدون گفتگو
mimed تقلید نمایش بدون گفتگو
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
mime تقلید نمایش بدون گفتگو
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
travesties تقلید مسخره امیز کردن
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
simulating تقلید نشان دادن وانمود کردن
onomatopoeic به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
simulate تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulates تقلید نشان دادن وانمود کردن
inimitably چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
transvestism تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
cults هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cult هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
emulation نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
transvestite کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
echolalia تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
all right reserved هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
transvestites کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
extracode توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
machined یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
rs c استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
simulation عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
positive که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
frostwork نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
AI طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assumes تظاهر کردن تقلید کردن
assume تظاهر کردن تقلید کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com