English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
parodies تقلید مسخره امیزکردن
parody تقلید مسخره امیزکردن
Other Matches
travesties تقلید مسخره امیز کردن
travesty تقلید مسخره امیز کردن
overcolour اغراق امیزکردن
gloat نگاه حسرت امیزکردن
gloated نگاه حسرت امیزکردن
fay شوخی توهین امیزکردن
gloats نگاه حسرت امیزکردن
gloating نگاه حسرت امیزکردن
clowns مسخره
clowning مسخره
clowned مسخره
cockeyed مسخره
jeered مسخره
jeers مسخره
zany مسخره
sikt مسخره
loutish مسخره
jeap puddoing مسخره
snash مسخره
hobbyhorse مسخره
jeer مسخره
funny man مسخره
jeering مسخره
clown مسخره
rustic مسخره
harlequin مسخره
dult مسخره
jack pudding مسخره
witticism مسخره
mockery مسخره
skits مسخره
dulte مسخره
farceur مسخره
skit مسخره
witticisms مسخره
illude مسخره کردن
fools دلقک مسخره
fooling دلقک مسخره
to make fun of مسخره کردن
floppies مسخره وار
fooled دلقک مسخره
spoof کلاهبرداری مسخره
satirizing مسخره کردن
satirizes مسخره کردن
imp مسخره کردن
satirized مسخره کردن
satirize مسخره کردن
satirising مسخره کردن
satirises مسخره کردن
satirised مسخره کردن
imps مسخره کردن
burlesque مسخره امیز
antic بی تناسب مسخره
droll مسخره امیز
burlesques مسخره امیز
fool دلقک مسخره
quiz مسخره کردن
floppy مسخره وار
What a ridicrlous idea ! چه حرف مسخره یی !
to make merry over مسخره کردن
ridiculous مسخره امیز
to set at nought مسخره کردن
to smile at مسخره کردن
farcical مسخره امیز
spoofs کلاهبرداری مسخره
fair game مسخره کردنی
quizzes مسخره کردن
punchinello لوده مسخره
imitations تقلید
mimicry تقلید
infringement تقلید
imitation تقلید
infringements تقلید
apery تقلید
fake تقلید
faked تقلید
fakes تقلید
mimesis تقلید
emulation تقلید
imitativeness تقلید
sequacity تقلید
To fool arounk . مسخره بازی درآوردن
to take fun at استهزاکردن مسخره کردن
mowers علف چین مسخره
Don't be ridiculous! خودت را مسخره نکن!
It is ridicrlous . I t is a farce . اصلا" مسخره است
She ridicules every one همه را مسخره می کند
ironies مسخره پنهان سازی
flump مسخره وارراه رفتن
irony مسخره پنهان سازی
To make fun of someone . To poke fun at someone . کسی را مسخره کردن
tolaugh.atany thing استهزاکردن مسخره کردن
fool around خود را مسخره قراردادن
goof around خود را مسخره قراردادن
mower علف چین مسخره
mimetism تقلید استتاری
farce تقلید لودگی
personate تقلید کردن از
mock up تقلید کردن
exemplary شایان تقلید
stereotyped تقلید شده
farces تقلید لودگی
mimesis تقلید واگیری
simulafe تقلید کردن
impressionist تقلید درآور
impressionists تقلید درآور
mimetism تقلید حفافتی
terminal emulation تقلید ترمینالی
take for granted <idiom> تقلید از چیزی
imitability قابلیت تقلید
patterning تقلید کردن
imitable قابل تقلید
imitative of تقلید کننده از
imitatively از روی تقلید
imitativeness استعداد تقلید
hokeypokey تقلید واداواصول
fabricates تقلید کردن
emulates تقلید کردن
emulating <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
simulation تقلید تمارض
mocks تقلید دراوردن
mocking تقلید دراوردن
mocked تقلید دراوردن
mock تقلید دراوردن
emulated تقلید کردن
fabricating تقلید کردن
fabricated تقلید کردن
monkey تقلید دراوردن
monkeys تقلید دراوردن
fabricate تقلید کردن
copyrights چاپ و تقلید
simulations تقلید تمارض
emulate تقلید کردن
copyrights حق چاپ و تقلید
copyright حق چاپ و تقلید
pantomiming <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mimicked تقلید کردن
mimicking <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mimics تقلید کردن
mimed تقلید دراوردن
mimetic وابسته به تقلید
mimic تقلید کردن
mime تقلید دراوردن
pantomime تقلید در اوردن
pantomimes تقلید در اوردن
mimes تقلید دراوردن
miming تقلید دراوردن
burlesques تقلید و هجوکردن
burlesque تقلید و هجوکردن
copyright چاپ و تقلید
To reduce something to the absurd . To make a travesty of something . چیزی را بصورت مسخره درآوردن
befool مسخره کردن گول زدن
to poke fun at any one با شوخی یا مسخره کسیرابستوه اوردن
jape لطیفه زدن مسخره کردن
jeering سخن مسخره امیز گفتن
kidding دست انداختن مسخره کردن
kidded دست انداختن مسخره کردن
jeered سخن مسخره امیز گفتن
jeer سخن مسخره امیز گفتن
jeers سخن مسخره امیز گفتن
kid دست انداختن مسخره کردن
copycat <idiom> تقلید از شخص دیگری
inimitable غیر قابل تقلید
sequacious اهل تقلید تابع
mimesis تقلید هنر از واقعیات
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
burlesque تقلید رقص لخت
burlesques تقلید رقص لخت
birdcall تقلید صدای پرنده
To tease someone. To pull someonelet. کسی را دست انداختن ( مسخره کردن )
Why do you ridicule my suggestion? چرا پیشنهاد مرا مسخره می کنی ؟
That's just ridiculous! این که واقعا مسخره است! [طنز]
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
miming تقلید نمایش بدون گفتگو
it is copyright حق چاپ و تقلید محفوظ است
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
mimes تقلید نمایش بدون گفتگو
mimed تقلید نمایش بدون گفتگو
to copyright حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
mime تقلید نمایش بدون گفتگو
You look ridiculous in that old hat . با این کلاه قدیمی قیافه ات مسخره شده
as if to add insult to injury <idiom> با بیشتر کردن زیان به وسیله تحقیر و مسخره
inimitably چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
simulates تقلید نشان دادن وانمود کردن
onomatopoeic به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
simulate تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulating تقلید نشان دادن وانمود کردن
opera bouffe اپرای خنده دار که تا اندازهای مسخره امیز باشد
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
transvestism تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
Your slander is completely preposterous . تهمت وافترایی که می زنید بکلی مسخره وبی اساس است
cults هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cult هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
soubrette بانویی که درنمایشات نقش فضولباشی ودسیسه کار را بازی میکند مسخره
rub something in <idiom> دست گرفتن (صحبت درموردحرفی که شخص گفته یاکاری کهکرده به مسخره )
transvestite کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
transvestites کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
emulation نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com