English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English Persian
depletion تقلیل درامد ملی
deplete تقلیل درامد ملی
depleted تقلیل درامد ملی
depletes تقلیل درامد ملی
depleting تقلیل درامد ملی
Search result with all words
cost saving درامد حاصل از تقلیل هزینه
Other Matches
disposable personal income درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
reduction تقلیل
reductions تقلیل
cut back تقلیل
reductional تقلیل
diminution تقلیل
reducer تقلیل دهنده
depletable تقلیل یافتنی
reduction ratio ضریب تقلیل
reduction of armamentes تقلیل تسلیحات
reduction coefficient ضریب تقلیل
data reduction تقلیل داده ها
reducible تقلیل پذیر
lessen تقلیل یافتن
deceleration lane خط تقلیل سرعت
weakens تقلیل دادن
weakening تقلیل دادن
weakened تقلیل دادن
weaken تقلیل دادن
lessens تقلیل یافتن
lessening تقلیل یافتن
lessened تقلیل یافتن
depauperate تقلیل یافته
diminish تقلیل یافتن
monetary contraction تقلیل پول
depletion رگ زنی تقلیل
deflation تقلیل قیمتها
cut back تقلیل دادن
reductive تقلیل دهنده
cuts تقلیل دادن
depopulation تقلیل نفوس
reducing تقلیل دادن
reduces تقلیل یافتن
reduces تقلیل دادن
reduce تقلیل یافتن
reduce تقلیل دادن
reducing تقلیل یافتن
diminishes تقلیل یافتن
cut تقلیل دادن
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
scrimp نحیف تقلیل دادن
reduced form فرم تقلیل یافته
deflation تقلیل میزان پول
single reduction تقلیل سرعت تکی
reduction of capital تقلیل سرمایه شرکت
irreducible غیر قابل تقلیل
diminished [قوس تقلیل یافته]
partial reduction coefficient ضریب تقلیل جزئی
diminished : تقلیل یافته کاسته
cut down خلاصه کردن تقلیل دادن
lessen کمتر کردن تقلیل دادن
uncurtailed bars ارماتور بدون تقلیل مقطع
lessening کمتر کردن تقلیل دادن
attenuate تقلیل دادن دقیق شدن
cost reduction تقلیل قیمت تمام شده
attenuated تقلیل دادن دقیق شدن
lessens کمتر کردن تقلیل دادن
lessened کمتر کردن تقلیل دادن
hypothermal وابسته به تقلیل درجه حرارت
attenuating تقلیل دادن دقیق شدن
reductase دیاستازی که موجب تقلیل و حل گردد
diminishing utility قانون تقلیل تمایل به مصرف
attenuates تقلیل دادن دقیق شدن
disrate پست کردن تقلیل رتبه دادن
haplosis تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
laborsaving تقلیل دهنده زحمت کارگر صرفه جویی کننده در میزان کار
betterment خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد
design strength مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
income درامد
returning درامد
prelusion درامد
remunerative پر درامد
return درامد
revenue درامد
makings درامد
emoluments درامد
proceeds درامد
total income درامد کل
emolument درامد
means درامد
returns درامد
gainings درامد
earning درامد
earnings درامد
returned درامد
it wasprologue to the nextmove درامد
admission درامد
comings in درامد
admissions درامد
hatch درامد
total revenue درامد کل
hatched درامد
hatches درامد
it weighed kilogrammes سه کیلوگرم درامد
it scaled kilograms ده کیلوگرم درامد
income leakage کسر درامد
incremental revenue درامد نهائی
marginal income درامد نهائی
marginal revenue درامد نهائی
it proved false دروغ درامد
income per capita درامد سرانه
income leakage نشت درامد
immoral earning درامد نامشروع
illicit earning درامد نامشروع
gross income درامد ناخالص
imputed income درامد ضمنی
flow of income گردش درامد
flow of income جریان درامد
fixed income درامد ثابت
imputed income درامد انتسابی
income analysis تحلیل درامد
income and expenditure درامد و هزینه
income consumption curve منحنی درامد
income determination تعیین درامد
imperial decree درامد نامشروع
per capita income درامد سرانه
stream of income جریان درامد
revenue sources منابع درامد
revenue sharing سهیم در درامد
revenue function تابع درامد
relative income درامد نسبی
psychic income درامد بی دردسر
real income درامد واقعی
present income درامد حال
supplementary income درامد تکمیلی
tax revenue درامد مالیاتی
temporary income درامد موقتی
unremunerative careers مشاغل کم درامد
unearned revenue درامد باداورده
unearned revenue درامد نامکتسب
transitory income درامد انتقالی
transfer income درامد انتقالی
total revenue function تابع درامد کل
total revenue curve منحنی درامد کل
to bring a return درامد دادن
present income درامد جاری
personal income درامد سرانه
national income درامد ملی
municipal revenue درامد شهرداری
money income درامد پولی
median income درامد میانی
median income درامد متوسط
net income درامد خالص
net revenue درامد خالص
personal income درامد شخصی
permanent income درامد دائمی
ordinary income درامد عادی
notional income درامد خیالی
notional income درامد فرضی
nominal income درامد اسمی
mean income درامد متوسط
annual income درامد سالانه
prologues پیش درامد
prologue پیش درامد
broken-down ازپای درامد
broken down ازپای درامد
income taxes مالیات بر درامد
current income درامد جاری
earn درامد داشتن
earned درامد داشتن
earns درامد داشتن
annual earnings درامد سالانه
actual income درامد واقعی
internal revenue درامد داخلی
attachment of earnings توقیف درامد
Inland Revenue درامد داخلی
prelude پیش درامد
average revenue درامد متوسط
distribution of income توزیع درامد
preludes پیش درامد
benefice درامد کلیسایی
means توانائی درامد
income tax مالیات بر درامد
overtures پیش درامد
earnings per share درامد هر سهم
auras پیش درامد
disposable income درامد دریافتی
aura پیش درامد
income distribution توزیع درامد
sinfonia پیش درامد
deferred credits درامد پس افتاده
meanest منابع درامد
economic income درامد اقتصادی
deduction from income کسور درامد
mean منابع درامد
overture پیش درامد
meaner منابع درامد
diminishing utility اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
budgeted حساب درامد وخرج
nonmonetary income درامد غیر پولی
budget حساب درامد وخرج
budgets حساب درامد وخرج
wage income درامد بشکل دستمزد
progressive income tax مالیات بر درامد تصاعدی
surtax مالیات بر درامد اضافی
personal distribution توزیع درامد فردی
national money income درامد ملی پولی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com