English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
output amplifier تقویت کننده خروجی
Other Matches
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
augmentor تقویت کننده
subsidiary تقویت کننده
corroborator تقویت کننده
amplifire تقویت کننده
reinforcer تقویت کننده
boosters تقویت کننده
line repeater تقویت کننده خط
magnifier تقویت کننده
line amplifier تقویت کننده خط
regenerator تقویت کننده
booster تقویت کننده
subsidiaries تقویت کننده
amplifier تقویت کننده
amplifiers تقویت کننده
power amplifier تقویت کننده قدرت
sense amplifier تقویت کننده حسی
relay amplifier تقویت کننده امدادی
light amplifier تقویت کننده ی نور
repeater station مرکز تقویت کننده
audio amplifier تقویت کننده صوتی
video amplifier تقویت کننده تصویری
reinforcing stimulus محرک تقویت کننده
microphone amplifier تقویت کننده میکروفن
energizer تقویت کننده ترمز
tube amplifier تقویت کننده لامپی
operational amplifier تقویت کننده محاسباتی
magnifier تقویت کننده نور
primary reinforcer تقویت کننده نخستین
differential amplifier تقویت کننده تفاضلی
operational amplifier تقویت کننده عملیاتی
preamplifier پیش تقویت کننده
secondary reinforcer تقویت کننده ثانوی
feedback amplifier تقویت کننده فیدبک
main amplifier تقویت کننده اصلی
multiplier دستگاه تقویت کننده
hydraulic booster unit تقویت کننده هیدرولیکی
multiplier تقویت کننده ولتسنج
image intensifier tube تقویت کننده تصویر
telephone repeater تقویت کننده تلفن
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی
z axis amplifier تقویت کننده محور "زد"
intermediate amplifier تقویت کننده میانی
intermediate repeater تقویت کننده میانی
magnetoresistive amplifier تقویت کننده مغناطیسی
amplifire tube لامپ تقویت کننده
amplifying valve لامپ تقویت کننده
transistor تقویت کننده کریستالی
pulse amplifier تقویت کننده پالس
sounder resonator تقویت کننده صدا
transistors تقویت کننده کریستالی
voltage amplifier تقویت کننده ولتاژ
input amplifier تقویت کننده ورودی
terminal repeater تقویت کننده نهایی
fringing groove شیار تقویت کننده
input amplifier تقویت کننده اولیه
sound volume amplifier تقویت کننده شدت صوت
push pull amplifier تقویت کننده پوش- پول
reinforcing نیروی تقویتی تقویت کننده
telephone amplifying tube لامپ تقویت کننده تلفن
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
telephone repeater valve لامپ تقویت کننده تلفنی
low pass amplifier تقویت کننده پایین گذر
low frequency amplifier تقویت کننده فرکانس پایین
generalized reinforcer تقویت کننده تعمیم یافته
backlog ستون فقرات تقویت کننده
intermediate frequency amplifier تقویت کننده فرکانس میانی
frequency selective amplifier تقویت کننده سلکتیو فرکانس
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
intensity amplifier تقویت کننده شدت روشنایی
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
y axis amplifier تقویت کننده محور ایگرگ
high frequency amplifier تقویت کننده فرکانس بالا
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
impluse amplifier تقویت کننده ضربه جریان
backlogs ستون فقرات تقویت کننده
lat machine دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
cascade image intensifier تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
corroborative تایید کننده- موید- تقویت امیز
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
zymosthenic تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
x amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
high fidelity amplifier امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
devices کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
colminator تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
ecl طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
high عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
highs عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
highest عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
fortifications تقویت
abet تقویت
fortification تقویت
reinforcement تقویت
corroboration تقویت
revival تقویت
strengthening تقویت
reinforce تقویت
ampilification تقویت
furtherance تقویت
amplification تقویت
nutrition تقویت
reinforces تقویت
revivals تقویت
strutting تقویت
gains تقویت
boosted تقویت
boosting تقویت
boosts تقویت
gain تقویت
support تقویت
gained تقویت
abetment تقویت
alimentation تقویت
auxesis تقویت
boost تقویت
over protection تقویت
consolidation تقویت
magnification factor تقویت
afforcement تقویت
intensification تقویت
invigoration تقویت
reinforcements تقویت ها
prop تقویت قائم
propped تقویت قائم
reinforces تقویت یکانها
transverse bracing تقویت عرضی
propping تقویت قائم
continuous reinforcement تقویت پیاپی
positive reinforcement تقویت مثبت
critical amplification تقویت بحرانی
reinforces تقویت کردن
reinforce تقویت یکانها
image intensification تقویت تصویر
cross stay تقویت صلیبی
delayed reinforcement تقویت درنگیده
web stiffness تقویت جان
accidental reinforcement تقویت اتفاقی
partial rienforcement تقویت سهمی
verbal reinforcement تقویت کلامی
covert reinforcement تقویت نااشکار
high fidelity amplifier تقویت کنندههای فا
intensified تقویت کردن
intensifies تقویت کردن
sustained تقویت کردن
terminal reinforcement تقویت پایانی
sustain تقویت کردن
augments تقویت کردن
amplification factor ضریب تقویت
trussing تقویت کردن
trusses تقویت کردن
trussed تقویت کردن
truss تقویت کردن
relays تقویت کردن
directive gain تقویت انتن
voltage amplification تقویت ولتاژ
undergird تقویت کردن
augmenting تقویت کردن
armouring میله تقویت
gas amplification تقویت گاز
sustains تقویت کردن
augment تقویت کردن
gas multiplication تقویت گاز
intensify تقویت کردن
intensifying تقویت کردن
relayed تقویت کردن
relay تقویت کردن
alternative reinforcement تقویت متناوب
amplification توسعه تقویت
primary reinforcement تقویت نخستین
differential reinforcement تقویت افتراقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com