Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
intensity amplifier
تقویت کننده شدت روشنایی
Other Matches
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
flares
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flare
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
line amplifier
تقویت کننده خط
booster
تقویت کننده
augmentor
تقویت کننده
amplifire
تقویت کننده
subsidiary
تقویت کننده
regenerator
تقویت کننده
reinforcer
تقویت کننده
corroborator
تقویت کننده
subsidiaries
تقویت کننده
line repeater
تقویت کننده خط
magnifier
تقویت کننده
amplifiers
تقویت کننده
boosters
تقویت کننده
amplifier
تقویت کننده
pulse amplifier
تقویت کننده پالس
energizer
تقویت کننده ترمز
intermediate repeater
تقویت کننده میانی
intermediate amplifier
تقویت کننده میانی
light amplifier
تقویت کننده ی نور
output amplifier
تقویت کننده خروجی
multiplier
دستگاه تقویت کننده
multiplier
تقویت کننده ولتسنج
image intensifier tube
تقویت کننده تصویر
operational amplifier
تقویت کننده محاسباتی
operational amplifier
تقویت کننده عملیاتی
sense amplifier
تقویت کننده حسی
terminal repeater
تقویت کننده نهایی
differential amplifier
تقویت کننده تفاضلی
power amplifier
تقویت کننده قدرت
preamplifier
پیش تقویت کننده
hydraulic booster unit
تقویت کننده هیدرولیکی
telephone repeater
تقویت کننده تلفن
relay amplifier
تقویت کننده امدادی
primary reinforcer
تقویت کننده نخستین
reinforcing stimulus
محرک تقویت کننده
z axis amplifier
تقویت کننده محور "زد"
input amplifier
تقویت کننده اولیه
input amplifier
تقویت کننده ورودی
main amplifier
تقویت کننده اصلی
audio amplifier
تقویت کننده صوتی
magnetic amplifier
تقویت کننده مغناطیسی
voltage amplifier
تقویت کننده ولتاژ
tube amplifier
تقویت کننده لامپی
magnetoresistive amplifier
تقویت کننده مغناطیسی
feedback amplifier
تقویت کننده فیدبک
fringing groove
شیار تقویت کننده
magnifier
تقویت کننده نور
video amplifier
تقویت کننده تصویری
transistor
تقویت کننده کریستالی
transistors
تقویت کننده کریستالی
sounder resonator
تقویت کننده صدا
amplifire tube
لامپ تقویت کننده
repeater station
مرکز تقویت کننده
amplifying valve
لامپ تقویت کننده
microphone amplifier
تقویت کننده میکروفن
secondary reinforcer
تقویت کننده ثانوی
low frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس پایین
sound volume amplifier
تقویت کننده شدت صوت
impluse amplifier
تقویت کننده ضربه جریان
telephone repeater valve
لامپ تقویت کننده تلفنی
multiple amplifier
تقویت کننده چند طبقه
generalized reinforcer
تقویت کننده تعمیم یافته
intermediate frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس میانی
telephone amplifying tube
لامپ تقویت کننده تلفن
push pull amplifier
تقویت کننده پوش- پول
magnetic amplifier
تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
low pass amplifier
تقویت کننده پایین گذر
frequency selective amplifier
تقویت کننده سلکتیو فرکانس
multi stage amplifier
تقویت کننده چند طبقه
high frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس بالا
y axis amplifier
تقویت کننده محور ایگرگ
backlogs
ستون فقرات تقویت کننده
backlog
ستون فقرات تقویت کننده
reinforcing
نیروی تقویتی تقویت کننده
x axis amplifier
تقویت کننده محور ایکس
x amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
y amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
cascade image intensifier
تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
corroborative
تایید کننده- موید- تقویت امیز
zymosthenic
تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
lat machine
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
stereophonic
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
high fidelity amplifier
امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
iceblink
روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light
روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
anti tear strips
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
colminator
تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
transponder
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
coordinated illumination
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
luminosity
روشنایی
lightness
روشنایی
lighted
روشنایی
lighting
روشنایی
luminance
روشنایی
clearness
روشنایی
electric lighting
روشنایی
peep
روشنایی کم
lightest
روشنایی
peeped
روشنایی کم
illuminations
روشنایی
peeps
روشنایی کم
illumination
روشنایی
luminouity
روشنایی
light
روشنایی
night light
روشنایی شب
peeping
روشنایی کم
rushlight
روشنایی کم
illuminating aperture
روزنه روشنایی
glimmer
روشنایی ضعیف
glimmered
روشنایی ضعیف
decorative ligthing
روشنایی تزیینی
flashes
روشنایی مختصر
flash
روشنایی مختصر
flashed
روشنایی مختصر
photology
دانش روشنایی
direct lighting
روشنایی مستقیم
phot
واحد روشنایی
illumination
شدت روشنایی
phosphorescence
روشنایی شب تابی
illuminations
شدت روشنایی
photometer
روشنایی سنج
glimmers
روشنایی ضعیف
ray
روشنایی تشعشع
illuminating engineering
تکنیک روشنایی
illuminating fixture
لوازم روشنایی
illuminating gas
گاز روشنایی
sustained illumination
روشنایی مداوم
sustained illumination
روشنایی پایدار
glares
روشنایی زننده
glared
روشنایی زننده
glare
روشنایی زننده
illumination method
روش روشنایی
illumination method
سبک روشنایی
illuminator
دستگاه روشنایی
illuminator
وسیله روشنایی
image brightness
روشنایی تصویر
incandescent lamp
لامپ روشنایی
illuminating system
سیستم روشنایی
illuminating engineering
مهندسی روشنایی
illuminating device
تجهیزات روشنایی
search light illumination
روشنایی با نورافکن
constant luminance
روشنایی ثابت
illumination change
تعویض روشنایی
street lighting
روشنایی خیابان
indirect lighting
روشنایی غیرمستقیم
continuous illumination
روشنایی مداوم
illumniation aperture
روزنه روشنایی
gaslight
روشنایی گاز
illuminance
شدت روشنایی
candlelight
روشنایی شمع
loomed
هاله روشنایی
looming
هاله روشنایی
country life
زندگی روشنایی
looms
هاله روشنایی
illuminating beam
پرتو روشنایی
lighting engineering
مهندسی روشنایی
light fluctuation
نوسان روشنایی
fluorescent light
روشنایی فلورسنت
ligting conditions
نسبتهای روشنایی
optics
علم روشنایی
light control
کنترل روشنایی
light conditions
نسبتهای روشنایی
lighting control
کنترل روشنایی
light brightness control
کنترل روشنایی
earth light
روشنایی خاکستری
light adaptation
انطباق با روشنایی
glimmerings
روشنایی ضعیف
loom
هاله روشنایی
luminance channel
کانال روشنایی
luminance decay
کم شدن روشنایی
glimmering
روشنایی ضعیف
luminous efficiency
ضریب روشنایی
emergency lighting
روشنایی اضطراری
ceiling light
روشنایی سقفی
lighting unit
واحد روشنایی
lighting transformer
مبدل روشنایی
lighting engineering
تکنیک روشنایی
lighting effect
اثر روشنایی
brightness control
پیچ روشنایی
lighting feeder
تهیه روشنایی
brightness signal
پیام روشنایی
lighting line
سیم روشنایی
lighting outlet
خروجی روشنایی
lighting plant
تاسیسات روشنایی
light point
منبع روشنایی
light meter
روشنایی سنج
electric light
روشنایی برقی
lighting scheme
ترتیب روشنایی
lighting set
دستگاه روشنایی
lighting source
منبع روشنایی
lighting switch
کلید روشنایی
light gap
فاصله روشنایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com