English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
intermediate frequency amplifier تقویت کننده فرکانس میانی
Other Matches
intermediate frequency amplification تقویت فرکانس میانی
intermediate repeater تقویت کننده میانی
intermediate amplifier تقویت کننده میانی
frequency selective amplifier تقویت کننده سلکتیو فرکانس
high frequency amplifier تقویت کننده فرکانس بالا
low frequency amplifier تقویت کننده فرکانس پایین
intermediate frequency tank circuit فرکانس میانی
i.f. فرکانس میانی
intermediate frequency فرکانس میانی
intermediate frequency section مقطع فرکانس میانی
intermediate frequency breakdown شکست فرکانس میانی
intermediate frequency sensitivity حساسیت فرکانس میانی
intermediate frequency transformer مبدل فرکانس میانی
medium frequency motor موتور با فرکانس میانی
intermediate frequency stage طبقه ی فرکانس میانی
intermediate frequency band filter صافی باند فرکانس میانی
high frequency amplification تقویت فرکانس بالا
high frequency current gain تقویت جریان فرکانس بالا
low frequency current gain تقویت جریان فرکانس پایین
high frequency amplification stag طبقه تقویت فرکانس بالا
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
line amplifier تقویت کننده خط
magnifier تقویت کننده
boosters تقویت کننده
subsidiary تقویت کننده
subsidiaries تقویت کننده
corroborator تقویت کننده
augmentor تقویت کننده
booster تقویت کننده
amplifier تقویت کننده
reinforcer تقویت کننده
amplifire تقویت کننده
regenerator تقویت کننده
amplifiers تقویت کننده
line repeater تقویت کننده خط
amplifire tube لامپ تقویت کننده
pulse amplifier تقویت کننده پالس
light amplifier تقویت کننده ی نور
differential amplifier تقویت کننده تفاضلی
microphone amplifier تقویت کننده میکروفن
primary reinforcer تقویت کننده نخستین
repeater station مرکز تقویت کننده
relay amplifier تقویت کننده امدادی
preamplifier پیش تقویت کننده
sounder resonator تقویت کننده صدا
image intensifier tube تقویت کننده تصویر
amplifying valve لامپ تقویت کننده
z axis amplifier تقویت کننده محور "زد"
tube amplifier تقویت کننده لامپی
reinforcing stimulus محرک تقویت کننده
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی
magnetoresistive amplifier تقویت کننده مغناطیسی
magnifier تقویت کننده نور
fringing groove شیار تقویت کننده
input amplifier تقویت کننده ورودی
input amplifier تقویت کننده اولیه
main amplifier تقویت کننده اصلی
transistors تقویت کننده کریستالی
transistor تقویت کننده کریستالی
energizer تقویت کننده ترمز
sense amplifier تقویت کننده حسی
voltage amplifier تقویت کننده ولتاژ
feedback amplifier تقویت کننده فیدبک
secondary reinforcer تقویت کننده ثانوی
video amplifier تقویت کننده تصویری
operational amplifier تقویت کننده محاسباتی
power amplifier تقویت کننده قدرت
audio amplifier تقویت کننده صوتی
multiplier دستگاه تقویت کننده
operational amplifier تقویت کننده عملیاتی
multiplier تقویت کننده ولتسنج
output amplifier تقویت کننده خروجی
terminal repeater تقویت کننده نهایی
telephone repeater تقویت کننده تلفن
hydraulic booster unit تقویت کننده هیدرولیکی
frequency synthesizer ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
low pass amplifier تقویت کننده پایین گذر
generalized reinforcer تقویت کننده تعمیم یافته
backlog ستون فقرات تقویت کننده
push pull amplifier تقویت کننده پوش- پول
telephone amplifying tube لامپ تقویت کننده تلفن
impluse amplifier تقویت کننده ضربه جریان
y axis amplifier تقویت کننده محور ایگرگ
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
intensity amplifier تقویت کننده شدت روشنایی
reinforcing نیروی تقویتی تقویت کننده
telephone repeater valve لامپ تقویت کننده تلفنی
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
sound volume amplifier تقویت کننده شدت صوت
backlogs ستون فقرات تقویت کننده
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
lat machine دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
zymosthenic تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
x amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
cascade image intensifier تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
corroborative تایید کننده- موید- تقویت امیز
high fidelity amplifier امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
wobbulator تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonances وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
colminator تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
mesial میانی
mesal میانی
mesail میانی
centrical میانی
center land خط میانی
centric میانی
midline خط میانی
medial میانی
mesne میانی
medium میانی
median میانی
mediums میانی
mediating میانی
inmost میانی
innermost میانی
center back بک میانی
middle deck پل میانی
mediates میانی
mediated میانی
mediate میانی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
intermediate phase فاز میانی
interconnection اتصال میانی
intermediate plate صفحه میانی
middle layer قشر میانی
intermediate oscillation نوسان میانی
intermediate office مرکز میانی
intermediate link حلقه میانی
interphase فاز میانی
hogging تنش میانی
ridge rope سیم میانی
median سکوی میانی
midpoints نقطه میانی
intermediate zone ناحیه ی میانی
intermediate transmitter فرستنده میانی
intermediate points جهات میانی
intermediate terminal ترمینال میانی
intermediate fuse فیوز میانی
midpoint نقطه میانی
mid- میانی وسطی
center stripe خط میانی زمین
center wing بال میانی
center section بال میانی
middle میانی وسطی
middles میانی وسطی
center line خط میانی زمین
intermediate طبقه میانی
center circle دایره میانی
lower boom بوم میانی
lower boom تیرک میانی
buffer حافظه میانی
intermediate field میدان میانی
intermediate image تصویر میانی
mid میانی وسطی
intermediate layer لایه میانی
neutral conductor سیم میانی
intermediate anneal التهاب میانی
neutral wire سیم میانی
halfback بازیگر میانی
central strip نوار میانی
central reserve سکوی میانی
intermediate contact کنتاکت میانی
intermediate distribution frame مقسم میانی
midfield line خط میانی زمین
intermediate عضو میانی
middle fraction پاره میانی
tun dish throught پاتیل میانی
meddled میانی وسطی
middle fraction جزء میانی
midsection قطعه میانی
middle insomnia بیخوابی میانی
meddle میانی وسطی
middle part قسمت میانی
tympanum گوش میانی
mesencephalon مغز میانی
cut splice پیوند میانی
dorsomedial پشتی- میانی
median income درامد میانی
drop keel تیغه میانی
middle ear گوش میانی
meddles میانی وسطی
interband باند میانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com