Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English
Persian
colminator
تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
Other Matches
assigner
واگذار کننده انتقال دهنده
assignor
واگذار کننده انتقال دهنده
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
transmitters
انتقال دهنده
grantor
انتقال دهنده
transmitter
انتقال دهنده
alienor
انتقال دهنده
negotiator
انتقال دهنده
transferrer
انتقال دهنده
negotiators
انتقال دهنده
transferor
انتقال دهنده
transporters
انتقال دهنده
transporter
انتقال دهنده
alienator
انتقال دهنده
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transmissivity
نیروی انتقال دهنده
transferor
مصالح انتقال دهنده
transmissive
انتقال دهنده فرستنده
neurotransmitter
انتقال دهنده عصبی
convector
جسم انتقال دهنده گرما
convectors
جسم انتقال دهنده گرما
shaft
محور انتقال دهنده نیرو
shafts
محور انتقال دهنده نیرو
fibre optics
انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
conditioning
اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
subsidiary
تقویت کننده
line amplifier
تقویت کننده خط
regenerator
تقویت کننده
corroborator
تقویت کننده
amplifire
تقویت کننده
line repeater
تقویت کننده خط
augmentor
تقویت کننده
amplifier
تقویت کننده
amplifiers
تقویت کننده
booster
تقویت کننده
boosters
تقویت کننده
reinforcer
تقویت کننده
subsidiaries
تقویت کننده
magnifier
تقویت کننده
voltage amplifier
تقویت کننده ولتاژ
z axis amplifier
تقویت کننده محور "زد"
multiplier
دستگاه تقویت کننده
amplifire tube
لامپ تقویت کننده
amplifying valve
لامپ تقویت کننده
multiplier
تقویت کننده ولتسنج
magnifier
تقویت کننده نور
microphone amplifier
تقویت کننده میکروفن
main amplifier
تقویت کننده اصلی
magnetic amplifier
تقویت کننده مغناطیسی
audio amplifier
تقویت کننده صوتی
tube amplifier
تقویت کننده لامپی
operational amplifier
تقویت کننده محاسباتی
operational amplifier
تقویت کننده عملیاتی
magnetoresistive amplifier
تقویت کننده مغناطیسی
output amplifier
تقویت کننده خروجی
video amplifier
تقویت کننده تصویری
light amplifier
تقویت کننده ی نور
preamplifier
پیش تقویت کننده
fringing groove
شیار تقویت کننده
relay amplifier
تقویت کننده امدادی
input amplifier
تقویت کننده ورودی
input amplifier
تقویت کننده اولیه
repeater station
مرکز تقویت کننده
transistor
تقویت کننده کریستالی
transistors
تقویت کننده کریستالی
terminal repeater
تقویت کننده نهایی
hydraulic booster unit
تقویت کننده هیدرولیکی
differential amplifier
تقویت کننده تفاضلی
telephone repeater
تقویت کننده تلفن
sense amplifier
تقویت کننده حسی
reinforcing stimulus
محرک تقویت کننده
intermediate amplifier
تقویت کننده میانی
secondary reinforcer
تقویت کننده ثانوی
image intensifier tube
تقویت کننده تصویر
primary reinforcer
تقویت کننده نخستین
sounder resonator
تقویت کننده صدا
pulse amplifier
تقویت کننده پالس
feedback amplifier
تقویت کننده فیدبک
energizer
تقویت کننده ترمز
intermediate repeater
تقویت کننده میانی
power amplifier
تقویت کننده قدرت
multiple amplifier
تقویت کننده چند طبقه
y axis amplifier
تقویت کننده محور ایگرگ
multi stage amplifier
تقویت کننده چند طبقه
generalized reinforcer
تقویت کننده تعمیم یافته
magnetic amplifier
تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
x axis amplifier
تقویت کننده محور ایکس
sound volume amplifier
تقویت کننده شدت صوت
telephone amplifying tube
لامپ تقویت کننده تلفن
frequency selective amplifier
تقویت کننده سلکتیو فرکانس
telephone repeater valve
لامپ تقویت کننده تلفنی
backlog
ستون فقرات تقویت کننده
push pull amplifier
تقویت کننده پوش- پول
intermediate frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس میانی
intensity amplifier
تقویت کننده شدت روشنایی
low frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس پایین
low pass amplifier
تقویت کننده پایین گذر
backlogs
ستون فقرات تقویت کننده
high frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس بالا
reinforcing
نیروی تقویتی تقویت کننده
impluse amplifier
تقویت کننده ضربه جریان
cascade image intensifier
تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
y amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
lat machine
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
zymosthenic
تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
x amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
corroborative
تایید کننده- موید- تقویت امیز
high fidelity amplifier
امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
stereophonic
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
incorporator
تشکیل دهنده ترکیب کننده
indicative
خبر دهنده اشاره کننده
emitter
منتشر کننده پس دهنده امواج
promoter
ترقی دهنده ترویج کننده
assentient
قبول کننده رضایت دهنده
intoxicating
کیف دهنده ازخودبیخود کننده
improver
ترقی کننده بهبودی دهنده
truster
نسیه دهنده توکل کننده
tractarian
چاپ کننده ویاانتشار دهنده
promoters
ترقی دهنده ترویج کننده
sanative
علاج کننده بهبودی دهنده
sanatory
علاج کننده بهبودی دهنده
polarizer
متضاد کننده قطبش دهنده
prolonger
تاخیر دهنده طولانی کننده
mover
پیشنهاد کننده تکان دهنده
consummative
تکمیل کننده انجام دهنده
adulterant
پست تر کننده استحاله دهنده
admissive
داخل کننده اجازه دهنده
anti tear strips
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
multiplier
افزایش دهنده چند برابر کننده
abstergent
شستشو دهنده ماده پاک کننده
developers
فاهر کننده عکس توسعه دهنده
developer
فاهر کننده عکس توسعه دهنده
intercurrent
مداخله کننده درمیان چیزهای دیگر رخ دهنده
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
laborsaving
تقلیل دهنده زحمت کارگر صرفه جویی کننده در میزان کار
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
transponder
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
indeterminate change of station
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
transfer
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring
انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
کفچه انتقال چمچمه انتقال
settling rounds
گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
abetment
تقویت
intensification
تقویت
boosted
تقویت
boost
تقویت
reinforcements
تقویت ها
invigoration
تقویت
consolidation
تقویت
abet
تقویت
reinforcement
تقویت
gained
تقویت
strutting
تقویت
corroboration
تقویت
gains
تقویت
magnification factor
تقویت
auxesis
تقویت
support
تقویت
amplification
تقویت
furtherance
تقویت
reinforces
تقویت
nutrition
تقویت
reinforce
تقویت
over protection
تقویت
gain
تقویت
boosting
تقویت
boosts
تقویت
fortifications
تقویت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com