English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English Persian
input amplifier تقویت کننده ورودی
Search result with all words
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
Other Matches
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
amplifire تقویت کننده
boosters تقویت کننده
augmentor تقویت کننده
regenerator تقویت کننده
reinforcer تقویت کننده
line amplifier تقویت کننده خط
booster تقویت کننده
line repeater تقویت کننده خط
amplifiers تقویت کننده
subsidiary تقویت کننده
subsidiaries تقویت کننده
amplifier تقویت کننده
corroborator تقویت کننده
magnifier تقویت کننده
multiplier دستگاه تقویت کننده
transistor تقویت کننده کریستالی
repeater station مرکز تقویت کننده
z axis amplifier تقویت کننده محور "زد"
energizer تقویت کننده ترمز
microphone amplifier تقویت کننده میکروفن
main amplifier تقویت کننده اصلی
primary reinforcer تقویت کننده نخستین
transistors تقویت کننده کریستالی
differential amplifier تقویت کننده تفاضلی
relay amplifier تقویت کننده امدادی
hydraulic booster unit تقویت کننده هیدرولیکی
amplifying valve لامپ تقویت کننده
amplifire tube لامپ تقویت کننده
multiplier تقویت کننده ولتسنج
operational amplifier تقویت کننده عملیاتی
audio amplifier تقویت کننده صوتی
output amplifier تقویت کننده خروجی
telephone repeater تقویت کننده تلفن
operational amplifier تقویت کننده محاسباتی
image intensifier tube تقویت کننده تصویر
reinforcing stimulus محرک تقویت کننده
pulse amplifier تقویت کننده پالس
video amplifier تقویت کننده تصویری
terminal repeater تقویت کننده نهایی
tube amplifier تقویت کننده لامپی
fringing groove شیار تقویت کننده
voltage amplifier تقویت کننده ولتاژ
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی
preamplifier پیش تقویت کننده
sense amplifier تقویت کننده حسی
light amplifier تقویت کننده ی نور
sounder resonator تقویت کننده صدا
secondary reinforcer تقویت کننده ثانوی
power amplifier تقویت کننده قدرت
magnifier تقویت کننده نور
magnetoresistive amplifier تقویت کننده مغناطیسی
intermediate repeater تقویت کننده میانی
intermediate amplifier تقویت کننده میانی
input amplifier تقویت کننده اولیه
feedback amplifier تقویت کننده فیدبک
telephone repeater valve لامپ تقویت کننده تلفنی
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
high frequency amplifier تقویت کننده فرکانس بالا
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
sound volume amplifier تقویت کننده شدت صوت
frequency selective amplifier تقویت کننده سلکتیو فرکانس
telephone amplifying tube لامپ تقویت کننده تلفن
intermediate frequency amplifier تقویت کننده فرکانس میانی
push pull amplifier تقویت کننده پوش- پول
impluse amplifier تقویت کننده ضربه جریان
intensity amplifier تقویت کننده شدت روشنایی
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
y axis amplifier تقویت کننده محور ایگرگ
low pass amplifier تقویت کننده پایین گذر
generalized reinforcer تقویت کننده تعمیم یافته
low frequency amplifier تقویت کننده فرکانس پایین
backlogs ستون فقرات تقویت کننده
backlog ستون فقرات تقویت کننده
reinforcing نیروی تقویتی تقویت کننده
zymosthenic تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
corroborative تایید کننده- موید- تقویت امیز
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
cascade image intensifier تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
lat machine دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
x amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
high fidelity amplifier امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
input limiter محدود کننده ورودی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
inlet guide vane تیغههای خنک کننده جریان ورودی
enter کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
entered کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
enters کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
return کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
returned کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
colminator تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
devices کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
carried وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carrying وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carry وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carries وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
cascade carry وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
dac مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
inputted 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted توان ورودی ورودی
input توان ورودی ورودی
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
reinforcements تقویت ها
afforcement تقویت
revival تقویت
magnification factor تقویت
revivals تقویت
invigoration تقویت
consolidation تقویت
support تقویت
over protection تقویت
ampilification تقویت
reinforcement تقویت
boosts تقویت
alimentation تقویت
boost تقویت
corroboration تقویت
strutting تقویت
strengthening تقویت
furtherance تقویت
amplification تقویت
gain تقویت
auxesis تقویت
boosting تقویت
gains تقویت
boosted تقویت
gained تقویت
abet تقویت
intensification تقویت
abetment تقویت
fortifications تقویت
fortification تقویت
reinforces تقویت
nutrition تقویت
reinforce تقویت
amplification توسعه تقویت
armor تقویت کردن
relay تقویت کردن
relayed تقویت کردن
relays تقویت کردن
reconditioning تقویت روکش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com