English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (8 milliseconds)
English Persian
calendar تقویم ورزشی
calendars تقویم ورزشی
Other Matches
sportscaster برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscast برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
gregorian calendar تقویم یا گاهنامه گریگوری تقویم مسیحی
almanac تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs تقویم سالیانه تقویم نجومی
athletic ورزشی
agonistic ورزشی
sporty ورزشی
sports medicine طب ورزشی
gymnastical ورزشی
calendars تقویم
calender تقویم
ratings تقویم
desktop تقویم
valuations تقویم
calendar تقویم
evaluation تقویم
evaluations تقویم
rating تقویم
appraisal تقویم
appraisals تقویم
valuation تقویم
sweets عرقگیر ورزشی
sweetsuit عرقگیر ورزشی
jersey پیراهن ورزشی
hot-air balloons بالن ورزشی
hot-air balloon بالن ورزشی
hot air balloon بالن ورزشی
jerseys پیراهن ورزشی
sport skill مهارت ورزشی
sports facility تاسیسات ورزشی
indian club میل ورزشی
color تفسیر ورزشی
physical exercise تمرین ورزشی
gymnasium مجموعه ورزشی
gymnasiums مجموعه ورزشی
wheel اتحادیه ورزشی
wheeling اتحادیه ورزشی
wheels اتحادیه ورزشی
aerostat بالون ورزشی
athletic trainer پزشکیار ورزشی
club sport باشگاه ورزشی
coliseum استادیوم ورزشی
game مسابقههای ورزشی
dumbbell اسباب ورزشی
dumbbells اسباب ورزشی
assessing تقویم کردن
assess تقویم کردن
valuing تقویم کردن
values تقویم کردن
value تقویم کردن
julain date تقویم ژولین
information processing تقویم اخبار
address calendar تقویم نجومی
ephermeris تقویم نجومی
appraisable قابل تقویم
ephemeris تقویم نجومی
assesses تقویم کردن
air almanac تقویم هوانوردی
apprising تقویم کردن
evaluate تقویم کردن
assessment تقویم براورد
estimate تخمین تقویم
assessments تقویم براورد
estimating تخمین تقویم
estimates تخمین تقویم
estimated تخمین تقویم
assessed تقویم کردن
apprises تقویم کردن
apprise تقویم کردن
evaluated تقویم کردن
almanach تقویم نجومی
evaluates تقویم کردن
appraiser تقویم کننده
evaluating تقویم کردن
ballets رقص ورزشی و هنری
athletic training room اطاق پزشکی- ورزشی
gymkhana ورزشگاه باشگاه ورزشی
launched قایق ورزشی و صیادی
gymkhanas ورزشگاه باشگاه ورزشی
ballet رقص ورزشی و هنری
launching قایق ورزشی و صیادی
launches قایق ورزشی و صیادی
sportswriter وقایع نگار ورزشی
player هنرپیشه بازیکن ورزشی
hosts تهیه تسهیلات ورزشی
hosting تهیه تسهیلات ورزشی
hosted تهیه تسهیلات ورزشی
host تهیه تسهیلات ورزشی
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
launch قایق ورزشی و صیادی
country clubs باشگاه ورزشی وتفریحی
country club باشگاه ورزشی وتفریحی
estimations پیش بینی تقویم
estimation پیش بینی تقویم
assessable قابل ارزیابی یا تقویم
appraisal تقویم ارزیابی کردن
appraisement تقویم و ارزیابی مال
kalendar تقویم گاه نما
anno hegirae مطابق تقویم هجری
misvalue اشتباها تقویم کردن
clock calendar board تخته ساعت / تقویم
appraisals تقویم ارزیابی کردن
misestimate بناحق تقویم کردن
sportive سرگرم تفریح وورزش ورزشی
sport shirt پیراهن یقه باز ورزشی
marathons یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
marathon یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
coaches رهبری عملیات ورزشی را کردن
league هم پیمان شدن گروه ورزشی
coached رهبری عملیات ورزشی را کردن
cleat میخ ته کفشهای ورزشی گوه
leagues هم پیمان شدن گروه ورزشی
coach رهبری عملیات ورزشی را کردن
appraising تقویم کردن تخمین زدن
the house was highly rated خانه رازیاد تقویم کردند
appraised تقویم کردن تخمین زدن
ratable مشمول مالیات قابل تقویم
ratable قابل تقویم مشمول مالیات
rateable مشمول مالیات قابل تقویم
appraises تقویم کردن تخمین زدن
September نهمین ماه تقویم مسیحی
evaluation ارزیابی کردن تقویم اخبار
appraise تقویم کردن تخمین زدن
evaluations ارزیابی کردن تقویم اخبار
spikes یک جفت کفش ورزشی میخ دار
to show somebody up [in a competition] کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
featuring مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
features مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
feature مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
to show somebody up [in a competition] از کسی جلو زدن [در مسابقه ورزشی]
featured مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
assessment تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
assessments تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
Persian [Iranian ] calendar گاه شماری ایرانی [تقویم فارسی]
undervaluation تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
jayvee عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
pythiad دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
synthesis استنتاج تفسیر و تقویم اخبار در کسب اطلاعات
syntheses استنتاج تفسیر و تقویم اخبار در کسب اطلاعات
appraise تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
blazer نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
wrong-foot باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
bloomer شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
head stock راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
blazers نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
minor league دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
sidekicks تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekick تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
personal امکان نرم افزاری که تاریخ روزانه کاربر را مدیریت و ذخیره میکند مثل تقویم
tailgate party [American E] پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
entry نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل
Schedule+ برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
Ivy League نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
workgroup برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
bleacher کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
evaluating تقویم کردن قیمت کردن
evaluates تقویم کردن قیمت کردن
evaluated تقویم کردن قیمت کردن
evaluate تقویم کردن قیمت کردن
processes تقویم کردن تولید کردن
process تقویم کردن تولید کردن
calender year سال کامل تقویم یک سال
action agent مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com