Dictiornary-Farsi | تلفن فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (2 milliseconds)

English	Persian
extension	تلفن فرعی
extensions	تلفن فرعی
extension telephone	تلفن فرعی


Search result with all words

telephone extension set	دستگاه تلفن فرعی
phone extension	شماره تلفن فرعی [مخابرات]
Other Matches

ani	سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howler	صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers	صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
acoustic coupler	وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
magneto exchange	مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
private automatic branch exchange	یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
telephony	مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
telephone booth	کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths	کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler	وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
modem	وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
phoning	تلفن تلفن زدن
phone	تلفن تلفن زدن
phones	تلفن تلفن زدن
phoned	تلفن تلفن زدن
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
calling dial	صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
telephone operation	طرز کار تلفن کار تلفن
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
half deck	پل فرعی
tributaries	فرعی
tributary	فرعی
extrinsic	فرعی
branch line	خط فرعی
accessorial	فرعی
second class	فرعی
subalterns	فرعی
subaltern	فرعی
ancillary	فرعی
sub dam	سد فرعی
subsidiaries	فرعی
subsidiary	فرعی
adjunct	فرعی
accessory	فرعی
by	فرعی
minor	فرعی
secondary	فرعی
inferior	فرعی
inferiors	فرعی
petty	فرعی
lateral	فرعی
adjuncts	فرعی
derivatives	فرعی
derivative	فرعی
incidents	فرعی
incident	فرعی
branch lines	خط فرعی
secondary effect	اثر فرعی
spillover effect	اثر فرعی
min	فرعی
succursal	فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
by-effect	اثر فرعی
byeffect	اثر فرعی
appendages	دستگاه فرعی
wayside	ایستگاه فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
secondary position	موضع فرعی
sideshow	نمایش فرعی
sideshows	نمایش فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
appendage	دستگاه فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
inset	نقشه فرعی
insets	نقشه فرعی
side issue	موضوع فرعی
side issue	مسئله فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
side issues	موضوع فرعی
side issues	مسئله فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
byways	راه فرعی
episode	داستان فرعی
bypath	جاده فرعی
backway	جاده فرعی
avocation	کار فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی
tine	شاخ فرعی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
token money	پول فرعی
an off street	کوچه فرعی
affluent	رود فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
alternate position	موضع فرعی
accessory substances	مواد فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
accessory nerve	عصب فرعی
byway	راه فرعی
episodes	داستان فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
annex	شعبه فرعی
bypassed	مسیر فرعی
bypasses	مسیر فرعی
bypassing	مسیر فرعی
lay-shaft	میله فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
annexe	ساختمان فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
bypass	مسیر فرعی
side-effects	اثر فرعی
side-effect	اثر فرعی
annexes	شعبه فرعی
annexing	شعبه فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
subsidiary	متمم فرعی
extension	شماره فرعی
side effect	اثر فرعی
corollary	نتیجه فرعی
subsection	قسمت فرعی
by-products	محصول فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subsections	قسمت فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
adjunct	صفت فرعی
DIVERSION	راه فرعی
adjuncts	صفت فرعی
by-product	محصول فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
probative	حقایق فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
quadrantal points	جهات فرعی
radicle	فرعی نازک
subgenus	جنس فرعی
retort tar	قطران فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
second fiddle	شخص فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
subgenus	تیره فرعی
municipal road	راه فرعی
lay shaft	میله فرعی
link road	راه فرعی
subinterval	فاصله فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor elements	عناصر فرعی
minor league	لیگ فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subclass	شعبه فرعی
stop street	خیابان فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
subclass	طبقه فرعی
sub network	شبکه فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub station	پست فرعی
underplot	داستان فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subfamily	تیره فرعی
side dish	غذاهای فرعی
side effects	اثرات فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side show	نمایش فرعی
side show	موضوع فرعی
sidepiece	چیز فرعی
sideway	فرعی از پهلو
slave station	ایستگاه فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
spur track	جاده فرعی
by product	فراورده فرعی
by product	محصول فرعی
by product	نتیجه فرعی
by product material	فراورده فرعی
by way	راه فرعی
by work	کار فرعی
byname	اسم فرعی
by path	جاده فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
bracteole	برگچه فرعی
by election	انتخابات فرعی
bye election	انتخابات فرعی
by lane	کوچه فرعی
by pass	لوله فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
sugroup	دسته فرعی
byroad	جاده فرعی
rootlet	ریشه فرعی
colonnette	ستون فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
dog leg	شاخه فرعی
substation	ایستگاه فرعی
suborder	راسته فرعی
submenu	منوی فرعی
floor jack	اهرم فرعی
subspace	فضای فرعی
incidental effect	اثر فرعی
incidentals	اقلام فرعی
diverticulum	جاده فرعی
consequent pole	قطب فرعی