Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
English
Persian
fm
تلفیق بسامدی
frequency modulation
تلفیق بسامدی
Other Matches
infrequency
نا بسامدی
frequency analysis
تحلیل بسامدی
frequency response
واکنش بسامدی
fm , f.m.
تحمیل بسامدی
tone deafness
کری بسامدی
frequency modulation
تحمیل بسامدی
frequency distortion
اغتشاش بسامدی
f m cyclotron
سیکلوترون تحمیل بسامدی
frequency modulated cyclotron
سیکلوترون تحمیل بسامدی
synchrocyclotron
سیکلوترون تحمیل بسامدی
collate
تلفیق
patching together
تلفیق
reconciliation
تلفیق
collating
تلفیق
collated
تلفیق
synthesis
تلفیق
syntheses
تلفیق
modulation
تلفیق
collates
تلفیق
syncretism
تلفیق
conflating
تلفیق کردن
phase modulation
تلفیق فازی
conflates
تلفیق کردن
conflate
تلفیق کردن
schematist
تلفیق کننده
conflated
تلفیق کردن
reconcilable
قابل تلفیق
pulse modulation
تلفیق تپشی
modulation frequency
بسامد تلفیق
modulator
تلفیق کننده
frequency modulation
تلفیق فرکانس
collator
تلفیق کننده
PM
تلفیق مرحلهای
PM
تلفیق فازی
incorporation
پیوستگی تلفیق
amplitude modulation
تلفیق دامنهای
collating
تلفیق کردن
compilation
تلفیق همگردانی
collates
تلفیق کردن
compilations
تلفیق همگردانی
collated
تلفیق کردن
collate
تلفیق کردن
pulse code modulation
تلفیق رمز تپشی
am
تلفیق دامنهای odulation
frequecny modulation recording
ثبت تلفیق فرکانس
modem
تلفیق و تفکیک کننده
low level modulation
تلفیق سطح پایین
modified frequency modulation recording
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
assimilates
تلفیق کردن همانند ساختن
syncretic
تلفیق کننده عقاید مختلف
assimilating
تلفیق کردن همانند ساختن
schematism
تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
assimilate
تلفیق کردن همانند ساختن
external modem
تلفیق و تفکیک کننده برونی
conflation
ترکیب دوعبارت بایکدیگر تلفیق
collating sequence
توالی ترتیب رشته تلفیق
frequency synthesizer
ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
internal modem
تلفیق و تفکیک کننده درونی
mfm
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
assimilated
تلفیق کردن همانند ساختن
hayes compatible modem
تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
farraginous
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
pcm
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
Lous quinze
[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
purpurin
رنگ ارغوان یا قرمز
[که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
collator
ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com