Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English
Persian
PM
تلفیق مرحلهای
Other Matches
step restart
شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
single step
تک مرحلهای
phasic
مرحلهای
multi stage
چند مرحلهای
stepwise polymerization
بسپارش مرحلهای
phases
مرحلهای کردن
stepwise regression
رگرسیون مرحلهای
multistage
چند مرحلهای
two stage experiment
ازمایش دو مرحلهای
step reaction polymerization
بسپارش مرحلهای
phased
مرحلهای کردن
step polymerization
بسپارش مرحلهای
phase
مرحلهای کردن
step growth polymerization
بسپارش مرحلهای
sequential color television
تلویزیون رنگی مرحلهای
phasic stretch reflex
بازتاب کشش مرحلهای
sequence curcuit
مدار چند مرحلهای
stepwise formation constant
ثابت تشکیل مرحلهای
multi stage experiment
ازمایش چند مرحلهای
two stage sampling
نمونه گیری دو مرحلهای
multi stage production
تولید چند مرحلهای
polyphase sort
جور کردن چند مرحلهای
dashed
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
one pass assambler
همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
multilevel addressing
ادرس دهی چند مرحلهای
multi stage sampling
نمونه گیری چند مرحلهای
stage race
مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
dash
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashes
مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
phaseout
توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
collate
تلفیق
syncretism
تلفیق
patching together
تلفیق
synthesis
تلفیق
syntheses
تلفیق
collated
تلفیق
modulation
تلفیق
reconciliation
تلفیق
collates
تلفیق
collating
تلفیق
point race
مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
conflating
تلفیق کردن
conflates
تلفیق کردن
modulator
تلفیق کننده
conflated
تلفیق کردن
reconcilable
قابل تلفیق
phase modulation
تلفیق فازی
conflate
تلفیق کردن
schematist
تلفیق کننده
modulation frequency
بسامد تلفیق
fm
تلفیق بسامدی
collates
تلفیق کردن
frequency modulation
تلفیق بسامدی
collating
تلفیق کردن
frequency modulation
تلفیق فرکانس
collate
تلفیق کردن
PM
تلفیق فازی
amplitude modulation
تلفیق دامنهای
collated
تلفیق کردن
compilation
تلفیق همگردانی
compilations
تلفیق همگردانی
pulse modulation
تلفیق تپشی
collator
تلفیق کننده
incorporation
پیوستگی تلفیق
thor
نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
am
تلفیق دامنهای odulation
pulse code modulation
تلفیق رمز تپشی
frequecny modulation recording
ثبت تلفیق فرکانس
modem
تلفیق و تفکیک کننده
low level modulation
تلفیق سطح پایین
assimilate
تلفیق کردن همانند ساختن
assimilates
تلفیق کردن همانند ساختن
syncretic
تلفیق کننده عقاید مختلف
assimilating
تلفیق کردن همانند ساختن
mfm
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
schematism
تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
frequency synthesizer
ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
internal modem
تلفیق و تفکیک کننده درونی
external modem
تلفیق و تفکیک کننده برونی
conflation
ترکیب دوعبارت بایکدیگر تلفیق
assimilated
تلفیق کردن همانند ساختن
collating sequence
توالی ترتیب رشته تلفیق
modified frequency modulation recording
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
minuteman
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
homing phase
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
hayes compatible modem
تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
three stage least squares method
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
binding time
زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
syntax
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
one for one
مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
farraginous
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
pcm
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
Lous quinze
[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
purpurin
رنگ ارغوان یا قرمز
[که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
stage payments
پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
collator
ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
lexical analysis
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com