Dictiornary-Farsi | تلفیق و تفکیک کننده درونی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (16 milliseconds)

English	Persian
internal modem	تلفیق و تفکیک کننده درونی


Other Matches

modem	تلفیق و تفکیک کننده
external modem	تلفیق و تفکیک کننده برونی
hayes compatible modem	تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
modulator demodulator	تلفیق کننده- تفکیک کننده
rs c	استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
modulator	تلفیق کننده
schematist	تلفیق کننده
collator	تلفیق کننده
frequency synthesizer	ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
syncretic	تلفیق کننده عقاید مختلف
discriminant	تفکیک کننده جدا کننده
internal furnace	کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
farraginous	تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
diacritic	تفکیک کننده
demodulator	تفکیک کننده
discriminator	تفکیک کننده
separator	تفکیک کننده
diacritical	تفکیک کننده
resolving agent	عامل تفکیک کننده
oscillator	تفکیک کننده امواج اشکارساز
discriminating circuit	مدار تفکیک کننده مین
auscultator	گوش کننده صداهای درونی بدن
dynamically	نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic	نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
part	تفکیک کردن تفکیک شدن
collates	تلفیق
syncretism	تلفیق
patching together	تلفیق
synthesis	تلفیق
collated	تلفیق
modulation	تلفیق
syntheses	تلفیق
reconciliation	تلفیق
collating	تلفیق
collate	تلفیق
amplitude modulation	تلفیق دامنهای
modulation frequency	بسامد تلفیق
fm	تلفیق بسامدی
pulse modulation	تلفیق تپشی
frequency modulation	تلفیق بسامدی
PM	تلفیق فازی
PM	تلفیق مرحلهای
reconcilable	قابل تلفیق
phase modulation	تلفیق فازی
collated	تلفیق کردن
collates	تلفیق کردن
incorporation	پیوستگی تلفیق
collating	تلفیق کردن
conflating	تلفیق کردن
collate	تلفیق کردن
compilations	تلفیق همگردانی
compilation	تلفیق همگردانی
conflates	تلفیق کردن
conflated	تلفیق کردن
frequency modulation	تلفیق فرکانس
conflate	تلفیق کردن
pulse code modulation	تلفیق رمز تپشی
am	تلفیق دامنهای odulation
low level modulation	تلفیق سطح پایین
frequecny modulation recording	ثبت تلفیق فرکانس
collating sequence	توالی ترتیب رشته تلفیق
assimilates	تلفیق کردن همانند ساختن
assimilate	تلفیق کردن همانند ساختن
assimilated	تلفیق کردن همانند ساختن
assimilating	تلفیق کردن همانند ساختن
conflation	ترکیب دوعبارت بایکدیگر تلفیق
schematism	تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
modified frequency modulation recording	ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
mfm	ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
pcm	تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
Lous quinze	[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
purpurin	رنگ ارغوان یا قرمز [که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
innermost	درونی
indoor	درونی
intrinsic	درونی
in	:درونی
in	درونی
in-	:درونی
in-	درونی
infelt	درونی
intestine	درونی
subjective	درونی
inner	درونی
civil	درونی
insides	درونی
interiors	درونی
interior	درونی
tumble home	خم درونی
inward	درونی
intestines	درونی
internal	درونی
endogenous	درونی
inside	درونی
inmost	درونی
secernment	تفکیک
disintegration	تفکیک
disjunction	تفکیک
removal	تفکیک
separations	تفکیک
demodulation	تفکیک
separation	تفکیک
denotation	تفکیک
dissociation	تفکیک
breakdown	تفکیک
breakdowns	تفکیک
segregation	تفکیک
resolutions	تفکیک
break down	تفکیک
severance	تفکیک
separating	تفکیک
differentiation	تفکیک
analysis	تفکیک
parting	تفکیک
resolution	تفکیک
partings	تفکیک
breaks	تفکیک
secession	تفکیک
break	تفکیک
subjectivity	درونی بودن
esoteric	رمزی درونی
the inner layer	لایه درونی
the inner layer	چینه درونی
interoceptor	گیرنده درونی
in-fighting	کشمکش درونی
internalization	درونی ساختن
pectoral	صدری درونی
archivolt	قوس درونی
enteroceptor	گیرنده درونی
indoor	درونی داخلی
cooptation	انتخاب درونی
endocardium	پرده درونی دل
pore pressure	فشار درونی
entophyte	انگل درونی
pectorals	صدری درونی
endogenous event	رویداد درونی
endophasia	تکلم درونی
indravgnt	جریان درونی
ductless gland	غده درونی
aula	حیاط درونی
internal consistency	هماهنگی درونی
endoderm	پرده درونی
internality	درونی بودن
interiority	درونی بودن
internal inhibition	بازداری درونی
internal command	فرمان درونی
internal conversion	تبدیل درونی
interior	درونی درون
internal energy	انرژی درونی
dynamic	نیروی درونی
dynamically	نیروی درونی
intrados	قوس درونی
internal font	فونت درونی
internal force	نیروی درونی
internal friction	اصطکاک درونی
internal friction	سایش درونی
interpolations	براورد درونی
interpolation	براورد درونی
interior affairs	کارهای درونی
bal badak	تیغ درونی پا
internal work	کار درونی
inner speech	گفتار درونی
inner shell electron	الکترون درونی
inner loop	حلقه درونی
inmost thoughts	اندیشههای درونی
internal vibrator	لرزاننده درونی
loggia	ایوان درونی
intercorrelation	وابستگی درونی
logarithmic viscosity number	گرانروی درونی
inherent viscosity	گرانروی درونی
ingrowth	رویش درونی
inflow	ریزش درونی
interflow	جریان اب درونی
intrados springing line	پاطاق درونی
internal pressure	فشار درونی
internal phase	فاز درونی
springing of soffit	پاطاق درونی
internal temperature	دمای درونی
spring of intrados	پاطاق درونی
internal secretion	ترشح درونی
interiors	درونی درون
intrinsic approach	رهیافت درونی
internalized	درونی کردن
internalizes	درونی کردن
internalised	درونی کردن
internalises	درونی کردن
internalising	درونی کردن
innate	درونی چسبنده
internalize	درونی کردن
intrinsic motivation	انگیزش درونی
internal reflection	انعکاس درونی
internalizing	درونی کردن
collator	ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
severable	تفکیک پذیر
degree of dissociation	درجه تفکیک
low resolution	تفکیک پایین
disjunct	وجه تفکیک
self dissociation	خود تفکیک
detachable bottom	کف قابل تفکیک
separability	تفکیک پذیری
resolutions	تفکیک پذیری