Total search result: 202 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
They were all dreesd in black. |
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند |
|
|
Search result with all words |
|
They were dressed all in black. |
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند |
Other Matches |
|
There they were in all their finery. |
آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند. |
They were all alike. |
همه آنها یکی بودند. |
sables |
رنگ سیاه لباس سیاه |
sable |
رنگ سیاه لباس سیاه |
habilitate |
لباس پوشیده |
robed in bleck |
سیاه پوشیده |
he is thinly dressed |
کم لباس پوشیده است |
dressed up to the nines |
با دقت لباس پوشیده |
he wears black |
سیاه پوشیده است |
he is thinly dressed |
لباس نازک پوشیده است |
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. |
خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند. |
corset cover |
لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش |
hazarded |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
hazarding |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
hazards |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
tabled |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
tables |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
table |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
hazard |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
tabling |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
ping |
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها |
pinging |
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها |
pings |
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها |
pinged |
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها |
port |
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد |
to dress [put on your clothes or particular clothes] |
لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی] |
inverts |
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند |
invert |
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند |
inverting |
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند |
coincidence function |
پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند |
salami technique |
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است |
of an unknown parentage |
پوشیده تبار پوشیده گهر |
groupware |
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است |
managers |
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند |
manager |
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند |
regenerated |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
regenerate |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
regenerating |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
regenerates |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
basalt |
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه |
motley |
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه |
silhouettes |
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن |
silhouette |
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن |
hang out |
پهن کردن لباس [روی بند لباس] |
melanin |
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست |
life jacket |
لباس نجات لباس چوب پنبهای |
crape |
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن |
snow capped |
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده |
bold face |
طرح سیاه حرف سیاه |
ethiops |
سیاب سیاه جیوه سیاه |
black hole |
حفره سیاه چاله سیاه |
black holes |
حفره سیاه چاله سیاه |
smutted whcat |
گندم سیاه یا زنگ سیاه |
lost cluster |
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست |
they were filfty at the outsid |
پنجاه تن بودند |
that woman was in keeping |
ان زن رانشانده بودند |
we were |
ایشان بودند ما بودیم |
beta software |
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد |
terminate |
تمام شدن تمام کردن |
terminated |
تمام شدن تمام کردن |
terminates |
تمام شدن تمام کردن |
they attended the king |
ایشان درخدمت پادشاه بودند |
he was meant for a soldier |
او برای سربازی در نظرگرفته بودند |
Those who attended the meeting. |
کسانیکه در جلسه حاضر بودند |
Burglars have broken in. |
دزد ها [با زور] آمده بودند تو. |
the price was not reasonable |
بهای گزافی بران گذاشته بودند |
The jewels were laid out beautifully. |
جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند |
She did not show any interest in my problems, let alone help me. |
مشکلاتم برای او [زن] بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من. |
The waves were mountain - high . |
موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند ) |
therianthropic |
وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند |
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. |
بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند. |
the boxes were nested |
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند |
The soldier had been blinded in the war . |
چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند |
the room was seated for 00 |
جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند |
to be too poor to afford a telephone line |
بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند. |
reveal |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
The people wondered how the contraption worked. |
مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد. |
revealed |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
reveals |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
anti federalist |
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند |
black body radiation |
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه |
self- |
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند |
minuteman |
داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند |
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions. |
زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند. |
eyestrings |
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد |
blasts |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
blast |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
fall back |
شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند |
paper white monitor |
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه |
physiocrats |
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است |
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? |
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟ |
puritans |
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند |
puritan |
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند |
steam irons |
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی |
steam iron |
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی |
shaded |
پوشیده |
overcast |
پوشیده |
defilade |
پوشیده |
privates |
پوشیده |
feathered |
پوشیده |
furry |
خز پوشیده |
recondite |
پوشیده |
latent |
پوشیده |
crypto |
پوشیده |
occult |
پوشیده |
crested |
پوشیده |
impenetrable |
پوشیده |
furriest |
خز پوشیده |
covert |
پوشیده |
private |
پوشیده |
florid |
پوشیده از گل |
painted |
پوشیده |
dressed |
پوشیده |
inapparent |
پوشیده |
larvated |
پوشیده |
veiled |
پوشیده |
uniforms |
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل |
uniform |
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل |
adobe type manager |
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است |
raster |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
verrucose |
پوشیده از گندمه |
plumbeous |
پوشیده از سرب |
surmounted with snow |
پوشیده از برف |
solvated |
حلال پوشیده |
mystic sense |
معنی پوشیده |
kerchiefed or chift |
بادستمال پوشیده |
cryptogenous |
پوشیده سبب |
shrubby |
پوشیده از بوته |
cloudy |
پوشیده از ابر |
acloud |
پوشیده از ابر |
rolling country |
زمین پوشیده |
covered space |
فضای پوشیده |
indoor swimming pool |
استخر سر پوشیده |
storehouses |
انبار سر پوشیده |
beetle |
پوشیده شدن |
armor basis |
پوشیده با زره |
storehouse |
انبار سر پوشیده |
latent defect |
نقض پوشیده |
covered space |
فضای سر پوشیده |
grassy |
پوشیده از چمن |
ivied |
پوشیده از پاپیتال |
cryptonimous |
پوشیده نام |
cryptonym |
نام پوشیده |
icier |
پوشیده از یخ بسیارسرد |
beetles |
پوشیده شدن |
snow clad |
برف پوشیده |
defiladed area |
منطقه پوشیده |
bosky |
پوشیده ازبیشه |
cryptical |
پوشیده مرموز |
efflorescent |
پوشیده ازگرداملاح |
snowy |
پوشیده از برف |
shod |
کفش پوشیده |
uncovered |
غیر پوشیده |
masked epilepsy |
صرع پوشیده |
masked depression |
افسردگی پوشیده |
icy |
پوشیده از یخ بسیارسرد |
scanned image |
تصویر پوشیده |
blotchy |
پوشیده از لکه |
verrucous |
پوشیده از گندمه |
secrets |
اسرارامیز پوشیده |
secret |
اسرارامیز پوشیده |
iciest |
پوشیده از یخ بسیارسرد |
enclosed bridge |
پل فرماندهی سر پوشیده |
covered position |
موضع پوشیده |
covered approach |
مسیر پوشیده |
stubbly |
پوشیده از کاهبن |
covert |
پوشیده پوشپر |
bosky |
پوشیده از بوته |
panoplied |
زره پوشیده از سر تا پا |
scurvy |
پوشیده از شوره |
glace |
پوشیده ازشکر |
overgrown with plants |
پوشیده از گیاه |
concealed |
پوشیده شده |
feathery |
پوشیده ازپر |
sadly dressed |
جامه غم پوشیده |
asynchronous |
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند |
occultly |
بطور پوشیده یا پنهان |
dressed in scarlet |
جامه سرخ پوشیده |
solvated proton |
پروتون حلال پوشیده |
woolskin |
پوست پوشیده ازپشم |
pruinose |
پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله |
incog |
پوشیده بانام عوضی |
in mourning |
جامه ماتم پوشیده |
covered approach |
راه نفوذی پوشیده |
scutate |
پوشیده از فلسهای بزرگ |
woody |
چوبی پوشیده از چوب |
smudgy |
پوشیده از کثافت یا گل و غیره |
clarence |
درشکه چهارچرخه پوشیده |
rich clad |
جامه فاخر پوشیده |
bushed |
ازبوته پوشیده شده |
smudgiest |
پوشیده از کثافت یا گل و غیره |
smudgier |
پوشیده از کثافت یا گل و غیره |
ermined |
جامه قاقم پوشیده |
frosted |
پوشیده ازشبنم یخ زده |
heavily overcast |
ابری پوشیده [ هواشناسی] |
tussocky |
پوشیده ازکلاله مو یا علف |
reconditely |
بطور پوشیده یا عمیق |
hiddenly |
بطور پوشیده و مکتوم |
woolfell |
پوست پوشیده ازپشم |
gesso |
سطح پوشیده از بتونه |