English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
full mouthed تمام دندان
fullmouthed تمام دندان
Other Matches
tusk دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth whitening سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dentin عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentine عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth bleaching سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration ترمیم دندان [دندان پزشکی]
dental filling ترمیم دندان [دندان پزشکی]
gam دندان گراز یا دندان کج دهان
dental caries پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
odontalgia دندان درد [دندان پزشکی]
caries پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
toothaches دندان درد ها [دندان پزشکی]
toothache {sg} دندان درد [دندان پزشکی]
odontogenic pain دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain دندان درد [دندان پزشکی]
odontodynia دندان درد [دندان پزشکی]
dentalgia دندان درد [دندان پزشکی]
toothache دندان درد [دندان پزشکی]
tooth pain دندان درد [دندان پزشکی]
dental filling پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration پرکردن دندان [دندان پزشکی]
cavities پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth decay پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental decay [Caries dentium] پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
pain in tooth دندان درد [دندان پزشکی]
odontology دندان شناسی دندان پزشکی
tooth pick خلال دندان دندان کاو
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminate تمام شدن تمام کردن
terminated تمام شدن تمام کردن
terminates تمام شدن تمام کردن
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
panoramas تمام نما اینه تمام نما
panorama تمام نما اینه تمام نما
gam دندان
curvidentate کج دندان
tooth دندان
fangless بی دندان
toothsome دندان مز
toothless بی دندان
dessert دندان مز
desserts دندان مز
edentulous بی دندان
grinned دندان نمایی
grinning دندان نمایی
odontic وابسته به دندان
prothesis دندان یا عضومصنوعی
pontic دندان مصنوعی
toothpowder پودر دندان
toothpowders گرد دندان
greediest دندان گرد
pickers خلال دندان
greedy دندان گرد
molar دندان اسیاب
odontalgia دندان درد
odontiasis دندان در اوری
picker خلال دندان
toothpowders پودر دندان
odontitis اماس دندان
odontology مبحث دندان
permanent tooth دندان دائمی
toothpowder گرد دندان
odontologist دندان شناس
odontoid مانند دندان
grinders دندان اسیاب
grinder دندان اسیاب
practitioner دندان پزشک
practitioners دندان پزشک
pick خلال دندان
odontography شرح دندان
picks خلال دندان
odontoma ورم دندان
odontogeny پیدایش دندان
greedier دندان گرد
peg tooth دندان ناب
odontocete دندان دار
grins دندان نمایی
toothpick دندان کاو
teeth of armature دندان ارمیچر
teeth grinding دندان قرچه
ivory دندان فیل
crown تاج دندان
crowns تاج دندان
snaggletooth دندان بی قاعده
snaggletooth دندان بد شکل
wisdom tooth دندان عقل
tooth paste خمیر دندان
the crown of the teeth دندان بیرونی
To pull out ( extract ) atooth . دندان کشیدن
toothbrushes مسواک دندان
toothpick خلال دندان
toothpicks خلال دندان
toothpicks دندان کاو
cutter دندان پیش
cutters دندان پیش
To have a tooth fI'lled. دندان پر کردن
toothpaste خمیر دندان
toothpastes خمیر دندان
toothbrush مسواک دندان
sharp toothed تیز دندان
sharp fanged تیز دندان
pyorrhoea چرک دندان
pyorrhea چرک دندان
grin دندان نمایی
pecks دندان زدن
teethe دندان در اوردن
teethed دندان در اوردن
teethes دندان در اوردن
teething دندان دراوردن
pecking دندان زدن
pecked دندان زدن
wisdom teeth دندان عقل
sectorial دندان اسیاب
saber toothed دندان شمشیری
tartar باره دندان
tartars باره دندان
pyorrhoea alveolaris چرک دندان
toothache درد دندان
toothache دندان درد
To have a tooth fI'lled. دندان پرکردن
peck دندان زدن
tooth powder گرد دندان
dentine عاج دندان
dentition دندان بندی
incisor دندان پیشین
incisive tooth دندان پیشین
dentulous دندان دار
gum لثه دندان
chisel tooth دندان پیشه
gummed لثه دندان
milk tooth دندان شیری
gumming لثه دندان
gumboil پیله دندان
jaw tooth دندان اسیاب
crenate دندان موشی
dentition دندان در اوردن
dentin عاج دندان
dentifrice خمیر دندان
dentifrice گرد دندان
fanged دندان دار
denticle دندان کوچک
dental clinic دندان پزشکی
milk teeth دندان شیری
dental caries پوسیدگی دندان
dentition دندان دراوری
cuspid دندان انیاب
cuspid دندان نیش
crenated دندان موشی
eyetooth دندان ناب
molar tooth دندان اسیاب
cheek tooth دندان آسیاب
gums لثه دندان
bicuspid دندان دوپایه
latidentate پهن دندان
microdont خرد دندان
dentiparous دندان اور
mouthguard محافظ دندان
fang دندان ناب
fang دندان انیاب
eruption of the teeth درامدن دندان
fangs دندان ناب
fangs دندان انیاب
multidentate بسیار دندان
bridgework پل دندان مصنوعی
edentate جانور بی دندان
irrecusable دندان شکن
pulls کشیدن دندان
pull کشیدن دندان
back tooth دندان آسیاب
snarls دندان قروچه کردن
edentate بدون دندان جلو
snarling دندان قروچه کردن
to grind the teeth دندان قرچه کردن
snarl دندان قروچه کردن
snarled دندان قروچه کردن
false tooth دندان مصنوعی یاساختگی
exodontia مبحث دندان کشی
exodontist متخصص دندان کشی
foal tooth نخستین دندان اسب
gnashing دندان قرچه کردن
gnashes دندان بهم فشردن
incisory وابسته به دندان پیش
gnashes دندان قرچه کردن
gnashed دندان بهم فشردن
gnashed دندان قرچه کردن
gnash دندان بهم فشردن
gnash دندان قرچه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com