English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
unfinished تمام نشده
Search result with all words
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
Other Matches
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
terminates تمام شدن تمام کردن
terminated تمام شدن تمام کردن
terminate تمام شدن تمام کردن
incomplete انجام نشده پر نشده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
panoramas تمام نما اینه تمام نما
panorama تمام نما اینه تمام نما
unbowed خم نشده
uncharged پر نشده
outstandingly تصفیه نشده
savaged رام نشده
outstanding واریز نشده
savages رام نشده
savaging رام نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. تا دیر نشده
unmitigated کاسته نشده
unpublished نشر نشده
uncharted اکتشاف نشده
unpublished چاپ نشده
outstanding وصول نشده
savage رام نشده
outstanding تصفیه نشده
outstandingly پرداخت نشده
unbacked رام نشده
unreconstructed بازسازی نشده
outstandingly وصول نشده
unquestioned بحث نشده
outstandingly واریز نشده
unbowed سر کوب نشده
unquestioned بررسی نشده
unquestioned استنتاق نشده
unadulterated مخلوط نشده
outstanding پرداخت نشده
unbroken رام نشده
unchecked <adj.> آزمایش نشده
tenantless اشغال نشده
unevaluated <adj.> آزمایش نشده
unexamined <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> آزمایش نشده
untested <adj.> آزمایش نشده
unaudited <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> کنترل نشده
unevaluated <adj.> کنترل نشده
unexamined <adj.> کنترل نشده
uninspected <adj.> کنترل نشده
untested <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> تایید نشده
unchecked <adj.> تایید نشده
uncounted شمرده نشده
unaudited <adj.> آزمایش نشده
unsettled تصفیه نشده
unaccomplished انجام نشده
unaccommodated فراهم نشده
roughdry اطو نشده
opens واریز نشده
opened واریز نشده
open واریز نشده
non-registered [not registered] <adj.> ثبت نشده
undeterred <adj.> منصرف نشده
unoccupied اشغال نشده
unbleached <adj.> سفیدگری نشده
vacant اشغال نشده
undyed <adj.> رنگرزی نشده
unevaluated <adj.> تایید نشده
undeeded در سندقید نشده
unsought کاوش نشده
uncleared ترخیص نشده
uncircumcised ختنه نشده
unspotted ننگین نشده
unnormalized هنجار نشده
custom uncleared ترخیص نشده
unpolished پرداخت نشده
unpremediated تصور نشده
unsaturate اشباع نشده
unsaturated اشباع نشده
unsaved پس انداز نشده
unset ثابت نشده
unshod نعل نشده
unsight دیده نشده
unsocialized اجتماعی نشده
unstudied مطالعه نشده
unthickened تغلیظ نشده
unlicked لیسیده نشده
unleached سفید نشده
undefined تعریف نشده
undirected هدایت نشده
undisiplined تربیت نشده
intemerate بی ناموس نشده
innascible زایده نشده
inextinct نیست نشده
inedited چاپ نشده
inedited منتشر نشده
increate افریده نشده
unexploded منفجر نشده
in sheets صحافی نشده
in quires صحافی نشده
imperforate منگنه نشده
non switched line خط گزینه نشده
uncoditioned شرط نشده
uncoditioned قطعی نشده
autochthonous جابجا نشده
unwashed شسته نشده
uncommitted تقبل نشده
unabridged تلخیص نشده
unabridged کوتاه نشده
unchanged عوض نشده
uncontrolled مهار نشده
uncontrolled کنترل نشده
unalloyed الیاژ نشده
unbidden دعوت نشده
unpaid پرداخت نشده
uninvited دعوت نشده
unattached اعزام نشده
unattached توفیق نشده
wound less زخمی نشده
unconnected وصل نشده
unearned کسب نشده
unguarded حراست نشده
undisturbed مختل نشده
unfulfilled انجام نشده
unworn کهنه نشده
unworn استعمال نشده
unasked سوال نشده
unseen مکشوف نشده
unseen مشاهده نشده
sightless دیده نشده
unsung سروده نشده
unsung ستایش نشده
unsung خوانده نشده
unabated کاسته نشده
unclaimed مطالبه نشده
uncut از هم جدا نشده
uncut قطع نشده
uncut بریده نشده
haggard رام نشده
unfulfilled اجرا نشده
unguarded حساب نشده
unverified <adj.> کنترل نشده
unverified <adj.> بازرسی نشده
unverified <adj.> ارزیابی نشده
unaudited <adj.> ارزیابی نشده
unchecked <adj.> ارزیابی نشده
undetected کشف نشده
inviolate نقض نشده
unchecked <adj.> امتحان نشده
the date was not specified نشده بود
unevaluated <adj.> امتحان نشده
unexamined <adj.> ممیزی نشده
uninspected <adj.> امتحان نشده
untested <adj.> امتحان نشده
unverified <adj.> تایید نشده
untested <adj.> ممیزی نشده
unchecked <adj.> بازرسی نشده
uninspected <adj.> ممیزی نشده
unevaluated <adj.> ممیزی نشده
unchecked <adj.> ممیزی نشده
unaudited <adj.> ممیزی نشده
untested <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ارزیابی نشده
unverified <adj.> تست نشده
unevaluated <adj.> ارزیابی نشده
unverified <adj.> امتحان نشده
inexact درست نشده
unaudited <adj.> بازرسی نشده
unexamined <adj.> ارزیابی نشده
untested <adj.> تست نشده
uninspected <adj.> تست نشده
unverified <adj.> بررسی نشده
unexamined <adj.> تست نشده
untested <adj.> بررسی نشده
virgins استفاده نشده
virgin استفاده نشده
unread خوانده نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com