English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
dyed-in-the-wool تمام و کمال
Search result with all words
beau ideal زیبای تمام عیار کمال مطلوب
full and final settlement تسویه تمام و کمال
to pay off تمام و کمال پرداختن
to pay up تمام و کمال پرداختن
Other Matches
crown حد کمال
perfection کمال
crowns حد کمال
integrity کمال
decentness کمال
plentitude کمال
perfectness کمال
period کمال
periods کمال
sophistication کمال
delelopment کمال
thoroughness کمال
svelte با کمال
throroughness کمال
svelt زن با کمال
maturity کمال
amplitude کمال
exactitude کمال
completeness کمال
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
perfectible کمال پذیر
perfectibility کمال پذیری
to the life با کمال دقت
apogee نقطهء کمال
plenitude کمال سرشاری
economic maturity کمال اقتصادی
regrettably <adv.> با کمال تاسف
entelechy کمال اول
elaborateness کمال دقت
hone به کمال رساندن
edifying کمال اور
ideal کمال مطلوب
consummation کمال منتها
acme نقطهء کمال
perfectionism کمال گرایی
regretfully <adv.> با کمال تاسف
sad to say [regrettably] <adv.> با کمال تاسف
unfortunately <adv.> با کمال تاسف
nephrotomy کمال منتها
woefully <adv.> با کمال تاسف
decently از روی کمال
to perfection بحد کمال
finished مهذب با کمال
the utmost love کمال محبت
mature به حد کمال رسیدن
matures به حد کمال رسیدن
accomplishment کمال هنر
ideals کمال مطلوب
terminates تمام شدن تمام کردن
terminated تمام شدن تمام کردن
terminate تمام شدن تمام کردن
meridian اوج درجه کمال
meridians اوج درجه کمال
the pink ofhealth کمال تندرستی یا صحت
to attain perfection بحد کمال رسیدن
perfection of savagery کمال وحشی گری
primes کمال بهترین قسمت
primed کمال بهترین قسمت
optimal مربوط به کمال مطلوب
prime کمال بهترین قسمت
in the pink در کمال تندرستی یا صحت
complementarity کمال اصل متممیت
I'll be happy to help [assist] you. من با کمال میل در اختیار شما هستم.
gonogenesis کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
autumns برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumn برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
drive to maturity جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
nympholept کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
panoramas تمام نما اینه تمام نما
panorama تمام نما اینه تمام نما
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
thorough تمام
out and out تمام
out-and-out تمام
full length تمام قد
whole تمام
thru تمام
rounded پر تمام
whole length تمام قد
full-length تمام قد
all night در تمام شب
full-face تمام رخ
fullest تمام
complete تمام
completed تمام
It's over. تمام شد.
entire تمام
completes تمام
completing تمام
full تمام
lion's share تمام
yame تمام
full face تمام رخ
incomplete نا تمام
it is all up تمام شد
through تمام
off تمام
an a fact تمام شده
fullest تمام تکمیل
thoro تمام وکمال
thorough going تمام وکمال
three whole years سه سال تمام
peter تمام شدن
run out of تمام کردن
full تمام قدرت
full تمام تکمیل
use up تمام کردن
due تمام شده
full-time تمام وقت
to eat up تمام کردن
to fill out تمام کردن
to finish off تمام کردن
by all means با تمام وسائل
thoroughgoing تمام وکمال
to blow over تمام شدن
through تمام شده
round d. دوجین تمام
rounds complete تیر تمام شد
to run away with تمام کردن
to see out تمام کردن
thru تمام شده
rounded تمام شده
to see through تمام کردن
inchoate نیمه تمام
ammo zero مهمات تمام
whole hog تمام راه
par excellence به تمام معنی
fulfilling تمام کردن
integrates تمام کردن
integrating تمام کردن
full-page تمام صفحه
all d. در تمام روز
spring-clean تمام وکمالتمیزکردن
to draw to an end تمام شدن
fulfil تمام کردن
fulfilled تمام کردن
fulfills تمام کردن
fulfils تمام کردن
A whole week یک هفته تمام
lie in تمام شدن
lie-in تمام شدن
the game is up بازی تمام شد
defunct تمام شده
integrate تمام کردن
attains تمام کردن
attaining تمام کردن
thoro کامل تمام
main مهم تمام
main بزرگ تمام
the whole world تمام دنیا
exhaustible تمام شدنی
wrap up تمام شدن
short measure full measure پیمانه تمام
yean round در تمام سال
unfinished تمام نشده
yearlong یکسال تمام
all this تمام اینها
all risks تمام خطرات
dyed-in-the-wool به تمام معنی
dyed-in-the-wool تمام عیار
all out باشدت تمام
attain تمام کردن
attained تمام کردن
the full of the moon ماه تمام
fiddle away تمام کردن
give out تمام شدن
get through تمام کردن
full duplex تمام دو رشتهای
full moon ماه تمام
fully automatic machine تمام اتومات
full orbed تمام روشن
fully automatic تمام اتوماتیک
fullword تمام کلمه
hade شیب تمام
full blown تمام کامل
finisher تمام کننده
cosines جیب تمام
cosine جیب تمام
full mouthed تمام دندان
exhausted تمام شده
full adder تمام افزایشگر
he is fifty تمام دارد
full automatic تمام اتوماتیک
full blown تمام شکفته
fullmouthed تمام دندان
full-blown تمام کامل
full-blown تمام شگفته
body and soul <idiom> با تمام وجود
full tracked تمام زنجیر
full view نمای تمام رخ
all- : همه تمام
all : همه تمام
full wave تمام موج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com