Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
worldliness
تمایل به ماده پرستی و جسمانیت
Other Matches
materialism
ماده پرستی
flesh
جسمانیت
corporality
جسمانیت
fleshment
جسمانیت
temporality
جسمانیت
fleshliness
جسمانیت
concretion
جسمانیت ذاتیت
sensualism
شهوانیت جسمانیت
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
heathenishness
بت پرستی
gyniolatry
زن پرستی
gentilism
بت پرستی
idolism
بت پرستی
idolarty
بت پرستی
philogyny
زن پرستی
fetishist
بت پرستی
trend
تمایل
pendulums
تمایل
tendencies
تمایل
disinclined
بی تمایل
leaning
تمایل
trepan
تمایل
proneness
تمایل
intentions
تمایل
intention
تمایل
disposition
تمایل
leanings
تمایل
unwilling
بی تمایل
left justification
تمایل به چپ
trends
تمایل
appetence or tency
تمایل
month's mind
تمایل
nisus
تمایل
declination
تمایل
tendency
تمایل
propensities
تمایل
recumbency
تمایل
appetency
تمایل
liking
تمایل
pendulum
تمایل
proclivities
تمایل
aclinic
بی تمایل
proclivity
تمایل
addictedness
تمایل
would
تمایل
appetence
تمایل
propensity
تمایل
orientation
تمایل
sentiment
تمایل
gravitation
تمایل
obscurantism
کهنه پرستی
traditionalism
سنت پرستی
pagandom
بت پرستی بی تمدنی
demonolatry
دیو پرستی
devil worship
شیطان پرستی
ethnocentrism
نژاد پرستی
ethnocentrism
قوم پرستی
necromania
مرده پرستی
necrolatry
مرده پرستی
nativism
بومی پرستی
monotheism
یکتا پرستی
patrioism
میهن پرستی
pygmalionism
افریده پرستی
cosmolatry
گیتی پرستی
clannishness
خانواده پرستی
plutolatry
ثروت پرستی
sabaism
ستاره پرستی
narcissism
خود پرستی
superstitions
موهوم پرستی
philanthropy
نوع پرستی
public spiritedness
میهن پرستی
phallicism
ذکر پرستی
mithraism
مهر پرستی
mercenariness
پول پرستی
hero worship
قهرمان پرستی
bender
باده پرستی
benders
باده پرستی
lewdness
شهوت پرستی
individuation
فرد پرستی
idolatrously
از روی بت پرستی
idolatress
بت پرستی کردن
sensuality
شهوت پرستی
heliolatry
افتاپ پرستی
iconolatry
شمایل پرستی
ichthyolatry
ماهی پرستی
krishnaism
کریشنا پرستی
fetishist
طلسم پرستی
fire worship
اتش پرستی
mariolatry
مریم پرستی
pyrolatry
اتش پرستی
mammonism
ثروت پرستی
fogyism
کهنه پرستی
lordolatry
لرد پرستی
litholatry
سنگ پرستی
futurism
خیال پرستی
hunkerism
کهنه پرستی
angeolatry
فرشته پرستی
benevolence
نوع پرستی
sun worship
افتاب پرستی
patriotism
میهن پرستی
statolatry
حکومت پرستی
self worship
خود پرستی
altruism
نوع پرستی
zootheism
جانور پرستی
nationalism
ملت پرستی
uxoriousness
عیال پرستی
racism
نژاد پرستی
gluttony
شکم پرستی
ethnography
نژاد پرستی
secularization
دنیا پرستی
secularity
دنیا پرستی
totemism
توتم پرستی
superstition
موهوم پرستی
zootheism
حیوان پرستی
worldliness
دنیا پرستی
xenophilism
بیگانه پرستی
zoolatry
حیوان پرستی
geolatry
زمین پرستی
autism
خیال پرستی
fetishism
یادگار پرستی
superstitiousness
موهوم پرستی
satyriasis
شهوت پرستی
angel worship
فرشته پرستی
zeal
وطن پرستی
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
disinclination
عدم تمایل
caprices
تمایل فکری
vein
حالت تمایل
veins
حالت تمایل
preoccupations
تمایل شیفتگی
inclining
تعظیم تمایل
inclination
تمایل شیب
work effort
تمایل به کار
caprice
تمایل فکری
fugitiveness
تمایل به فرار
reactive tendency
تمایل واکنشی
trepan
تمایل داشتن
predilections
تمایل قبلی
tilts
کجی تمایل
antipathetic
فاقد تمایل
wish
[would like]
تمایل داشتن
aptitude
تمایل طبیعی
streak
تمایل میل
preoccupation
تمایل شیفتگی
predilection
تمایل قبلی
landscape orientation
تمایل افقی
gust
تمایل مزمزه
gusts
تمایل مزمزه
list
تمایل کجی
aptitudes
تمایل طبیعی
against his grain
برخلاف تمایل او
propensity
تمایل طبیعی
self immolation
تمایل به خودکشی
propensities
تمایل طبیعی
polarity
تمایل قطبی
portraint orientation
تمایل عمودی
predispostion
تمایل قبلی
proclivity to steal
تمایل بدزدی
polarities
تمایل قطبی
propend
تمایل داشتن
propensity to consume
تمایل به مصرف
central tendency
تمایل به مرکز
declinatory
دارای تمایل
lean
تمایل داشتن
fantasies
میل تمایل
tilted
کجی تمایل
hangs
تردید تمایل
falloff
تمایل داشتن
hang
تردید تمایل
the herd instinct
تمایل بگروه
streaked
تمایل میل
streaking
تمایل میل
sinistral
تمایل بچپ
tilt
کجی تمایل
streaks
تمایل میل
affect
تمایل داشتن
affects
تمایل داشتن
leans
تمایل داشتن
leaned
تمایل داشتن
fantasy
میل تمایل
heathenry
بت پرستی اطوارواخلاق بت پرستان
chauvinism
تعصب در وطن پرستی
nepotism
خویش و قوم پرستی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com