English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (7 milliseconds)
English Persian
interval exercises تمرینهای متناوب
Other Matches
alternated متناوب کردن متناوب بودن
alternates متناوب کردن متناوب بودن
alternate متناوب کردن متناوب بودن
distributed practices تمرینهای توزیعی
distributed practices تمرینهای پراکنده
reaction drills تمرینهای واکنشی
free exercise تمرینهای نرمش ازاد
pre game drills تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
spring practice دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
circuit training انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
spotty متناوب
intermittent متناوب
intremittent متناوب
alternating متناوب
continual متناوب
intermissive متناوب
altern متناوب
periodic متناوب
interrupted متناوب
alternative current جریان متناوب
alternative reinforcement تقویت متناوب
differential compaction تراکم متناوب
alternating field میدان متناوب
off and on بطور متناوب
periodic duty کار متناوب
intermittent current جریان متناوب
peals طنین متناوب
intermitter متناوب کننده
intermittent reception موجگیری متناوب
alternating load بار متناوب
gating قطع متناوب
keying قطع متناوب
fluctuating load بار متناوب
alternating copolymer همبسپار متناوب
alternating perspective نمای متناوب
alternating quantity کمیت متناوب
alternating stress تنش متناوب
alternating arc قوس متناوب
alternate track شیار متناوب
intermittent error خطای متناوب
pealing طنین متناوب
pealed طنین متناوب
peal طنین متناوب
interchanges متناوب ساختن
interchanged متناوب ساختن
interchange متناوب ساختن
flows حرکت متناوب
flowed حرکت متناوب
flow حرکت متناوب
AC برق متناوب
jerky تشنجی متناوب
work interval کار متناوب
alternators متناوب ساز
alternator متناوب ساز
alternating current جریان متناوب
periodic متناوب پریودیک
interchanging متناوب ساختن
alternates تعویض متناوب
stagger متناوب تردیدداشتن
alternated تعویض متناوب
alternate تعویض متناوب
staggering متناوب تردیدداشتن
relief interval استراحت متناوب
staggers متناوب تردیدداشتن
spasmodic efforts کوشش متناوب
intermittently بطور متناوب
free alternating current جریان متناوب هرز
power of alternating current توان جریان متناوب
magnitude of alternating current دامنه جریان متناوب
load reversal دوره بارگذاری متناوب
intermittent rain بارش متناوب باران
industrial alternating current جریان متناوب صنعتی
rectification of an alternating current یکسوکنندگی جریان متناوب
intermittent rating کار اسمی متناوب
single phase alternating current جریان متناوب یک فازه
three phase alternating current جریان متناوب سه فازه
implusive discharge تخلیه غیر متناوب
diagonal flow compressor کمپرسور با جریان متناوب
alternating current generator مولد جریان متناوب
forced alternating current جریان متناوب فشرده
alternate یک درمیان امدن متناوب
alternated یک درمیان امدن متناوب
alternating axis of symmerty محور تقارن متناوب
alternates یک درمیان امدن متناوب
variation نوسان متناوب پراکندگی
variations نوسان متناوب پراکندگی
alternating current instrument سنجه جریان متناوب
alternators دینام جریان متناوب
alternator مولد جریان متناوب
alternator دینام جریان متناوب
alternating stress test ازمایش تنش متناوب
alternating current motor موتور جریان متناوب
alternating current magnet مغناطیس جریان متناوب
alternators مولد جریان متناوب
alternating current circuit مدار جریان متناوب
reciprocating دارای حرکت متناوب
cycled بصورت متناوب فاهر شدن
symmetrical alternating quantity کمیت متناوب متقارن نامتوازن
synchronous alternator مولد جریان متناوب سنکرون
welding altrnator مولد جوش جریان متناوب
multiphase alternating current جریان متناوب چند فازه
magneto bell زنگ اخبار جریان متناوب
cycle بصورت متناوب فاهر شدن
impedance مقاومت جریان متناوب امپدانس
cycles بصورت متناوب فاهر شدن
high frequency alternating current جریان متناوب فرکانس بالا
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
systaltic منقبض ومنبسط شونده بصورت متناوب
torose استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
impedance مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
alternators دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
alternator دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
clock دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
interlaminate در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
clocks دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
inter laminate [در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
inverter وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
invisible مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
capacitor start induction motor موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
stroboscope وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
satelloid ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
latch hooks طرح قفل قلاب شکل [این طرح با لبه مثلثی شکل و یا مربع شکل بصورت ردیف های موازی و متناوب هم جهت، در حاشیه فرش های روستائی و ترکمنی بکار می رود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com