English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
Other Matches
backboard دیوار تمرین تنیس
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
dunking ابشار
cataracts مه ابشار
cascades ابشار
waterfall ابشار
overhand ابشار
dunk ابشار
cataract مه ابشار
dunked ابشار
dunks ابشار
cascading ابشار
overhead ابشار
waterfalls ابشار
fall ابشار
falls ابشار
cascade ابشار
cascaded ابشار
cataract ابشار بزرگ
submerged fall ابشار مستغرق
vertical drop ابشار قائم
cascades ابشار کوچک
stepped fall ابشار پلکانی
cascade ابشار کوچک
cascading ابشار کوچک
cataracts ابشار بزرگ
barrel drop ابشار لولهای
lin ابشار پرتگاه
niagara nexus ابشار سیل
linn ابشار پرتگاه
cascaded ابشار کوچک
inclined fall ابشار شیبدار
electron cascade ابشار الکترونی
icefall ابشار یخی
check and drop structure ابشار تنظیم سطح اب
cascade بشکل ابشار ریختن
blocked دفاع در مقابل ابشار
block دفاع در مقابل ابشار
spike over the block ابشار از بالای دفاع
stuffs ابشار در حلقه بسکتبال
stuffed ابشار در حلقه بسکتبال
stuff ابشار در حلقه بسکتبال
glasic type drop ابشار شیب دار
cascaded بشکل ابشار ریختن
cascading بشکل ابشار ریختن
niagara رودخانه و ابشار نیاگارا
cascades بشکل ابشار ریختن
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
blocks دفاع در مقابل ابشار
impluse voltage cascade ابشار فشار ضربهای
smacks ضربه محکم در هنگام ابشار
smacked ضربه محکم در هنگام ابشار
smack ضربه محکم در هنگام ابشار
pierce the block ابشار محکم غیرقابل دفاع
spike past the block ابشار را پشت پای مدافعان کوبیدن
smash ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
smashes ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
put away ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
drilling تمرین
action تمرین
actions تمرین
train تمرین
trained تمرین
trains تمرین
drilled تمرین
practice تمرین
exercises تمرین
exercise تمرین
exercised تمرین
drills تمرین
uses تمرین
use تمرین
rehearsal تمرین
ure تمرین
rehearsals تمرین
drill تمرین
work out تمرین
field exercise تمرین رزمی
formal exercise تمرین صوری
experiencing تمرین دادن
gymnastical تمرین زورخانهای
work out <idiom> تمرین کردن
drilling تمرین نظامی
practicing ورزش تمرین
combatdrill تمرین رزمی
experience تمرین دادن
staging تمرین اب خاکی
dry run تمرین جنگی
fartlek تمرین دو استقامت
exercise term اسم تمرین
exercise code word رمز تمرین
field exercise تمرین صحرایی
fore exercise تمرین مقدماتی
evolution تمرین عالی
experiences تمرین دادن
staging تمرین کردن
exercisable قابل تمرین
practise ورزش تمرین
woodsheds تمرین کردن
rehearse تمرین کردن
rehearsed تمرین کردن
rehearses تمرین کردن
rehearsing تمرین کردن
practice تمرین کردن
gunning تمرین تیراندازی
mule اتومبیل تمرین
practises ورزش تمرین
combat exercise تمرین رزمی
practising ورزش تمرین
circuit training تمرین دایرهای
behavior rehearsal تمرین رفتار
battle drill تمرین رزم
training تعلیم و تمرین
mules اتومبیل تمرین
woodshed تمرین کردن
practice ورزش تمرین
workouts تمرین شدید
rehearsals تمرین از بر خواندن
try-outs تمرین نهایی
drill تمرین مته
drill تمرین کردن
work out تمرین امادگی
exercises تمرین دادن
exercised تمرین دادن
pratique تمرین عملی
practice teaching تمرین معلمی
practice period دوره تمرین
practice effect اثر تمرین
physical exercise تمرین ورزشی
drilled تمرین کردن
drilled تمرین مته
training time زمان تمرین
training distance مسافت تمرین
rehearsals تمرین نمایش
rehearsal تمرین از بر خواندن
service practice تمرین اموزشی
rehearsal تمرین نمایش
warm down تمرین سبک
wind sprint تمرین دو سریع
rehearser تمرین کننده
drills تمرین مته
drills تمرین کردن
physical exercise تمرین بدنی
overtrain تمرین بیش از حد
negative practice تمرین منفی
mass practice تمرین فشرده
massed practice تمرین بی وقفه
maneuver تمرین نظامی
mobilization exercise تمرین بسیج
exercize تمرین تکلیف
exercise تمرین دادن
try-out تمرین نهایی
joint exercise تمرین مشترک
unspaced practice تمرین بی فاصله
workshop practice تمرین کارگاهی
workout تمرین شدید
drilling تمرین نظامی کردن
fire drill تمرین اطفاء حریق
flash card ورقه تمرین بصری
weight program تمرین وزنه برداری
live exercise تمرین با تیر جنگی
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
live exercise تمرین رزمی حقیقی
headharness کلاه تمرین بوکس
sand bag سستی عمدی در تمرین
headguard کلاه تمرین بوکس
shadow ball تمرین گوی اندازی
skeet انداختن تمرین تیراندازی
head gear کلاه تمرین بوکس
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
mass practice تمرین بدون استراحت
map exercise تمرین روی نقشه
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
directed exercise تمرین هدایت شده
distributed practice تمرین فاصله دار
punch ball گلابی تمرین بوکس
speedbag گلابی تمرین بوکس
heavy bag کیسه شن تمرین بوکس
big bag کیسه شن تمرین بوکس
dojang سالن تمرین تکواندو
work out برنامه یک جلسه تمرین
drill marching تمرین پیاده روی
controlled exercise تمرین کنترل شده
multiple drill تمرین چند یکانی
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
mobilization exercise تمرین بسیج نیروها
fire drills تمرین اطفاء حریق
practice ممارست تمرین کردن
practising ممارست تمرین کردن
limber تمرین نرمش کردن
punching bag کیسه شن تمرین بوکس
practise ممارست تمرین کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com