English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
gunning تمرین تیراندازی
Search result with all words
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
skeet انداختن تمرین تیراندازی
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
Other Matches
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing range برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
gunnery تیراندازی
shootings تیراندازی
shooting تیراندازی
gunning تیراندازی
pops تیراندازی
popped تیراندازی
pop تیراندازی
archery تیراندازی
musketry تیراندازی
fire trench سنگر تیراندازی
verification fire تیراندازی ازمایشی
field archery تیراندازی صحرایی
live تیراندازی جنگی
lived تیراندازی جنگی
methode of fire روش تیراندازی
offhand تیراندازی ایستاده
dry sum مشق تیراندازی
fire bay دهلیز تیراندازی
combat firing تیراندازی جنگی
firing area منطقه تیراندازی
delivery error اشتباه در تیراندازی
fire power قدرت تیراندازی
conduct of fire اجرای تیراندازی
firing line خط شروع تیراندازی
fire تیراندازی کردن
conduct of fire هدایت تیراندازی
fired تیراندازی کردن
fires تیراندازی کردن
firing table جدول تیراندازی
order of fire روش تیراندازی
scheme of fire طرح تیراندازی
gun تیراندازی کردن
shoot تیراندازی کردن
gunnery قوانین تیراندازی
shoots تیراندازی کردن
school shooting تیراندازی در مدرسه
guns تیراندازی کردن
horseback archery تیراندازی سواره
handbow کمان تیراندازی
the butts میدان تیراندازی
ready position حاضربه تیراندازی
automatic fire تیراندازی خودکار
riflery تیراندازی تفنگداری
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
main fire سیستم تیراندازی اصلی
archery تیراندازی با تیر و کمان
dwell at به تیراندازی ادامه دادن
set up اماده تیراندازی کردن
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
methode of fire روش اجرای تیراندازی
open fire شروع به تیراندازی کردن
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
squatting position وضعیت چمباتمه در تیراندازی
absolute error اشتباه مطلق تیراندازی
field round یک دور تیراندازی صحرایی
field roving course مسابقه تیراندازی جنگلی
shot تیراندازی شده تیرخورده
shot گلوله تیراندازی شده
recoiled دفع ضربت تیراندازی
squeeze off تیراندازی با فشار ماشه
recoil دفع ضربت تیراندازی
shooting gallery میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries میدان تیراندازی تمرینی
range firing تیراندازی در میدان تیر
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
gun fire توپ بامدادیاشام تیراندازی
passive دفاع بدون تیراندازی
recoiling دفع ضربت تیراندازی
recoils دفع ضربت تیراندازی
passives دفاع بدون تیراندازی
trap shoot تیراندازی به هدفهای متحرک
pit detail کمک مربی تیراندازی
shot تیراندازی تیرانداز ماهر
firing battery اتشبار تیراندازی کننده
shots تیراندازی شده تیرخورده
range correction تصحیح برد تیراندازی
shots تیراندازی تیرانداز ماهر
firing line خط تیراندازی مدار اتش
time fire تیراندازی با گلوله زمانی
shots گلوله تیراندازی شده
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
work out تمرین
action تمرین
drilling تمرین
use تمرین
ure تمرین
actions تمرین
practice تمرین
train تمرین
trained تمرین
trains تمرین
drill تمرین
drilled تمرین
drills تمرین
exercise تمرین
exercised تمرین
uses تمرین
exercises تمرین
rehearsal تمرین
rehearsals تمرین
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
skeet gun تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
gun shy کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
wingshooting تیراندازی به پرنده در حال پرواز
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
point bland تیراندازی بدون نشانه روی
target rifle تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
target round یک دور تیراندازی با تیر وکمان
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
toxophily علم تیراندازی باتیر وکمان
port حمل کردن مزغل تیراندازی
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
step through method تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
gymnastical تمرین زورخانهای
exercise code word رمز تمرین
fartlek تمرین دو استقامت
negative practice تمرین منفی
massed practice تمرین بی وقفه
dry run تمرین جنگی
joint exercise تمرین مشترک
maneuver تمرین نظامی
exercise term اسم تمرین
mass practice تمرین فشرده
exercize تمرین تکلیف
field exercise تمرین رزمی
combatdrill تمرین رزمی
circuit training تمرین دایرهای
practice effect اثر تمرین
practice period دوره تمرین
practice teaching تمرین معلمی
fore exercise تمرین مقدماتی
formal exercise تمرین صوری
behavior rehearsal تمرین رفتار
exercisable قابل تمرین
pratique تمرین عملی
physical exercise تمرین ورزشی
physical exercise تمرین بدنی
battle drill تمرین رزم
overtrain تمرین بیش از حد
combat exercise تمرین رزمی
field exercise تمرین صحرایی
mobilization exercise تمرین بسیج
practice ورزش تمرین
rehearsal تمرین نمایش
rehearsal تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین نمایش
work out <idiom> تمرین کردن
workouts تمرین شدید
workout تمرین شدید
try-out تمرین نهایی
workshop practice تمرین کارگاهی
work out تمرین امادگی
wind sprint تمرین دو سریع
evolution تمرین عالی
drills تمرین مته
practice تمرین کردن
staging تمرین اب خاکی
staging تمرین کردن
exercise تمرین دادن
exercised تمرین دادن
exercises تمرین دادن
drill تمرین کردن
drill تمرین مته
drilled تمرین کردن
drilled تمرین مته
drills تمرین کردن
warm down تمرین سبک
rehearsals تمرین از بر خواندن
rehearser تمرین کننده
woodshed تمرین کردن
woodsheds تمرین کردن
rehearse تمرین کردن
rehearsed تمرین کردن
training distance مسافت تمرین
rehearsing تمرین کردن
mule اتومبیل تمرین
mules اتومبیل تمرین
training تعلیم و تمرین
experience تمرین دادن
experiences تمرین دادن
experiencing تمرین دادن
drilling تمرین نظامی
try-outs تمرین نهایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com