English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
wind sprint تمرین دو سریع
Other Matches
rollover استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
dma اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass پاس سریع با پیچش سریع مچ
speedy سریع السیر سریع
speediness سریع السیر سریع
exercises تمرین
trained تمرین
exercise تمرین
exercised تمرین
drills تمرین
ure تمرین
rehearsal تمرین
drilled تمرین
work out تمرین
drilling تمرین
train تمرین
trains تمرین
rehearsals تمرین
drill تمرین
action تمرین
use تمرین
uses تمرین
actions تمرین
practice تمرین
drill تمرین مته
practice تمرین کردن
formal exercise تمرین صوری
drill تمرین کردن
practice ورزش تمرین
evolution تمرین عالی
gunning تمرین تیراندازی
fartlek تمرین دو استقامت
try-out تمرین نهایی
practicing ورزش تمرین
work out تمرین امادگی
rehearser تمرین کننده
combatdrill تمرین رزمی
experiencing تمرین دادن
experiences تمرین دادن
experience تمرین دادن
training تعلیم و تمرین
mules اتومبیل تمرین
mule اتومبیل تمرین
drilled تمرین کردن
gymnastical تمرین زورخانهای
exercise term اسم تمرین
rehearsal تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین نمایش
exercise code word رمز تمرین
rehearsals تمرین از بر خواندن
training distance مسافت تمرین
dry run تمرین جنگی
rehearsal تمرین نمایش
exercises تمرین دادن
service practice تمرین اموزشی
drilled تمرین مته
exercisable قابل تمرین
drills تمرین کردن
joint exercise تمرین مشترک
drills تمرین مته
warm down تمرین سبک
unspaced practice تمرین بی فاصله
exercize تمرین تکلیف
training time زمان تمرین
combat exercise تمرین رزمی
field exercise تمرین رزمی
practice effect اثر تمرین
fore exercise تمرین مقدماتی
practice period دوره تمرین
exercise تمرین دادن
mobilization exercise تمرین بسیج
woodshed تمرین کردن
practice teaching تمرین معلمی
massed practice تمرین بی وقفه
exercised تمرین دادن
mass practice تمرین فشرده
try-outs تمرین نهایی
workout تمرین شدید
staging تمرین کردن
staging تمرین اب خاکی
negative practice تمرین منفی
work out <idiom> تمرین کردن
overtrain تمرین بیش از حد
physical exercise تمرین بدنی
battle drill تمرین رزم
physical exercise تمرین ورزشی
workouts تمرین شدید
field exercise تمرین صحرایی
circuit training تمرین دایرهای
rehearses تمرین کردن
behavior rehearsal تمرین رفتار
rehearse تمرین کردن
rehearsed تمرین کردن
drilling تمرین نظامی
rehearsing تمرین کردن
practise ورزش تمرین
workshop practice تمرین کارگاهی
maneuver تمرین نظامی
practises ورزش تمرین
woodsheds تمرین کردن
practising ورزش تمرین
pratique تمرین عملی
practising ممارست تمرین کردن
map exercise تمرین روی نقشه
practise ممارست تمرین کردن
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
shadow ball تمرین گوی اندازی
punching bags کیسه شن تمرین بوکس
multiple drill تمرین چند یکانی
practicing ممارست تمرین کردن
drill marching تمرین پیاده روی
dojang سالن تمرین تکواندو
headguard کلاه تمرین بوکس
head gear کلاه تمرین بوکس
practises ممارست تمرین کردن
headharness کلاه تمرین بوکس
mass practice تمرین بدون استراحت
live exercise تمرین رزمی حقیقی
mobilization exercise تمرین بسیج نیروها
gym محل تمرین بوکس
sand bag سستی عمدی در تمرین
punch ball گلابی تمرین بوکس
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
gyms محل تمرین بوکس
speedbag گلابی تمرین بوکس
live exercise تمرین با تیر جنگی
punching bag کیسه شن تمرین بوکس
limber تمرین نرمش کردن
flash card ورقه تمرین بصری
skeet انداختن تمرین تیراندازی
weight program تمرین وزنه برداری
controlled exercise تمرین کنترل شده
rehearsal تمرین کردن عملیات
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
distributed practice تمرین فاصله دار
directed exercise تمرین هدایت شده
fire drills تمرین اطفاء حریق
fire drill تمرین اطفاء حریق
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
practice ممارست تمرین کردن
rehearsals تمرین کردن عملیات
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
drilling تمرین نظامی کردن
exercise ورزش تمرین کردن
exercised ورزش تمرین کردن
exercises ورزش تمرین کردن
big bag کیسه شن تمرین بوکس
backboard دیوار تمرین تنیس
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
work out برنامه یک جلسه تمرین
heavy bag کیسه شن تمرین بوکس
interval trailing تمرین استقامت و اماده سازی
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
cavalletto تیر پرش در تمرین با اسب
batting practice تمرین ضربه زدن به توپ
grinders میدان مشق و تمرین صف جمع
grinder میدان مشق و تمرین صف جمع
road work دویدن جادهای در تمرین بوکس
triangle exercise تمرین مثلث گیری درتیراندازی
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
singlestick چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
drillmaster فرمانده تمرین نظامی سردسته
nett محوطه تمرین محصوربا تور
net محوطه تمرین محصوربا تور
nets محوطه تمرین محصوربا تور
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
patches محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
donkey raise تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
solvent abuse تمرین تنفس درمحیط های خفه
dummy runs تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
haute ecole تمرین اسب سواری از روی مانع
dummy run تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
patch محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
breezes تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezed تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
nutcracker تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
morning glory اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
breezing تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
nutcrackers تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
lateral raise تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
breeze تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
batting cage حصار توری برای تمرین بیس بال
benches تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
movement off-the-ball بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
dummies کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sponsoring سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
dummy کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
paddock میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
paddocks میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
sponsors سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
toe raise تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
roadwork تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
service practice مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com