Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 240 (36 milliseconds)
English
Persian
practice
تمرین کردن
staging
تمرین کردن
drill
تمرین کردن
drilled
تمرین کردن
drills
تمرین کردن
woodshed
تمرین کردن
woodsheds
تمرین کردن
rehearse
تمرین کردن
rehearsed
تمرین کردن
rehearses
تمرین کردن
rehearsing
تمرین کردن
work out
<idiom>
تمرین کردن
Search result with all words
practice
ممارست تمرین کردن
exercise
ورزش تمرین کردن
exercised
ورزش تمرین کردن
exercises
ورزش تمرین کردن
rehearsal
تمرین کردن عملیات
rehearsals
تمرین کردن عملیات
limber
تمرین نرمش کردن
maneuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
practicing
ممارست تمرین کردن
practise
ممارست تمرین کردن
practises
ممارست تمرین کردن
practising
ممارست تمرین کردن
sled
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sponsor
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsors
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
drilling
تمرین نظامی کردن
moom poolgi
تمرین کردن تکواندو
ponying
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
toe raise
تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
run through
<idiom>
ازاول تا آخر بدون توقف کردن تمرین کردن
Other Matches
dry sum
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
actions
تمرین
drilled
تمرین
trains
تمرین
drills
تمرین
rehearsals
تمرین
ure
تمرین
work out
تمرین
drill
تمرین
exercise
تمرین
trained
تمرین
exercises
تمرین
exercised
تمرین
drilling
تمرین
train
تمرین
use
تمرین
action
تمرین
practice
تمرین
rehearsal
تمرین
uses
تمرین
field exercise
تمرین رزمی
practises
ورزش تمرین
field exercise
تمرین صحرایی
training distance
مسافت تمرین
joint exercise
تمرین مشترک
workout
تمرین شدید
training
تعلیم و تمرین
practising
ورزش تمرین
circuit training
تمرین دایرهای
wind sprint
تمرین دو سریع
practicing
ورزش تمرین
fore exercise
تمرین مقدماتی
exercisable
قابل تمرین
fartlek
تمرین دو استقامت
exercise code word
رمز تمرین
try-outs
تمرین نهایی
staging
تمرین اب خاکی
mules
اتومبیل تمرین
exercise term
اسم تمرین
try-out
تمرین نهایی
workouts
تمرین شدید
combatdrill
تمرین رزمی
combat exercise
تمرین رزمی
drill
تمرین مته
work out
تمرین امادگی
workshop practice
تمرین کارگاهی
practise
ورزش تمرین
practice
ورزش تمرین
mule
اتومبیل تمرین
formal exercise
تمرین صوری
rehearser
تمرین کننده
exercize
تمرین تکلیف
evolution
تمرین عالی
exercises
تمرین دادن
training time
زمان تمرین
drills
تمرین مته
service practice
تمرین اموزشی
massed practice
تمرین بی وقفه
mass practice
تمرین فشرده
drilling
تمرین نظامی
mobilization exercise
تمرین بسیج
gunning
تمرین تیراندازی
rehearsals
تمرین نمایش
physical exercise
تمرین بدنی
negative practice
تمرین منفی
rehearsal
تمرین نمایش
physical exercise
تمرین ورزشی
dry run
تمرین جنگی
exercise
تمرین دادن
rehearsal
تمرین از بر خواندن
exercised
تمرین دادن
battle drill
تمرین رزم
experience
تمرین دادن
rehearsals
تمرین از بر خواندن
unspaced practice
تمرین بی فاصله
pratique
تمرین عملی
gymnastical
تمرین زورخانهای
experiencing
تمرین دادن
experiences
تمرین دادن
drilled
تمرین مته
warm down
تمرین سبک
practice teaching
تمرین معلمی
practice period
دوره تمرین
practice effect
اثر تمرین
overtrain
تمرین بیش از حد
maneuver
تمرین نظامی
behavior rehearsal
تمرین رفتار
fire drills
تمرین اطفاء حریق
punch ball
گلابی تمرین بوکس
command post exercise
تمرین پاسگاه فرماندهی
heavy bag
کیسه شن تمرین بوکس
speedbag
گلابی تمرین بوکس
flash card
ورقه تمرین بصری
punching bag
کیسه شن تمرین بوکس
head gear
کلاه تمرین بوکس
directed exercise
تمرین هدایت شده
headguard
کلاه تمرین بوکس
skeet
انداختن تمرین تیراندازی
punching bags
کیسه شن تمرین بوکس
headharness
کلاه تمرین بوکس
shadow ball
تمرین گوی اندازی
sand bag
سستی عمدی در تمرین
fire drill
تمرین اطفاء حریق
big bag
کیسه شن تمرین بوکس
gym
محل تمرین بوکس
weight program
تمرین وزنه برداری
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
triceps extension
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
mobilization exercise
تمرین بسیج نیروها
multiple drill
تمرین چند یکانی
mass practice
تمرین بدون استراحت
dojang
سالن تمرین تکواندو
controlled exercise
تمرین کنترل شده
backboard
دیوار تمرین تنیس
work out
برنامه یک جلسه تمرین
map exercise
تمرین روی نقشه
live exercise
تمرین رزمی حقیقی
live exercise
تمرین با تیر جنگی
gyms
محل تمرین بوکس
toss ball against a wall
تمرین ابشار با دیوار
distributed practice
تمرین فاصله دار
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
drill marching
تمرین پیاده روی
grinders
میدان مشق و تمرین صف جمع
triangle exercise
تمرین مثلث گیری درتیراندازی
grinder
میدان مشق و تمرین صف جمع
cavalletto
تیر پرش در تمرین با اسب
batting practice
تمرین ضربه زدن به توپ
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
string walking
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
interval trailing
تمرین استقامت و اماده سازی
nets
محوطه تمرین محصوربا تور
road work
دویدن جادهای در تمرین بوکس
singlestick
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
net
محوطه تمرین محصوربا تور
nett
محوطه تمرین محصوربا تور
drillmaster
فرمانده تمرین نظامی سردسته
combatdrill
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
dummy runs
تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
patch
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
solvent abuse
تمرین تنفس درمحیط های خفه
patches
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
joint exercise
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
donkey raise
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
dummy run
تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
haute ecole
تمرین اسب سواری از روی مانع
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
movement off-the-ball
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
nutcracker
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
morning glory
اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
nutcrackers
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
lateral raise
تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
batting cage
حصار توری برای تمرین بیس بال
breeze
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezed
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezing
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezes
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
dummies
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
paddocks
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
dummy
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
paddock
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
roadwork
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
service practice
مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
pop up
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
front raise
تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
scrimmages
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
terrain exercise
تمرین یک وضعیت نظامی فقط از نظر بررسی وضع زمین
pop-up
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
legg press
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
submarine sanctuaries
مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
multipoundage syatem
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
dress rehearsal
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
exercise program
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
bull pen
محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
practicer
تمرین کننده مشق کننده
battle drill
مشق جنگی تمرین جنگی
work interval
کار فاصلهای تمرین فاصلهای
time trial
رکوردگیری در تمرین رکوردگیری
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capture
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
challengo
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verifies
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoot
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com