English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
metagenesis تناوب تولید
Other Matches
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
second مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
periods تناوب
periodicity تناوب
off and on تناوب
alternator تناوب گر
period تناوب
frequentation تناوب
shift تناوب
shifted تناوب
shifts تناوب
frequence تناوب
subalternation تناوب
alternation تناوب
intermittence تناوب
alternators تناوب گر
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
periods دوره تناوب
double alternation تناوب مضاعف
period دوره تناوب
metagenesis تناوب نسل ها
cycle time زمان تناوب
return perion دوره تناوب
recurrence interval دوره تناوب
frequencies فرکانس تناوب
frequency فرکانس تناوب
single phase generator تناوب گر تک فاز
pulse period تناوب پالس
aperiodic circuit مدار بی تناوب
three phase generator تناوب گر سه فاز
polyphase generator تناوب گر چندفازی
orbital period تناوب مداری
period of roll دوره تناوب
two phase generator تناوب گر دو فازی
polyphase alternator تناوب گر چندفازی
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
second long period تناوب بزرگ دوم
continuance تناوب بدون انقطاع
first long period تناوب بزرگ اول
cycle time زمان تناوب عمل
periods زمان تناوب پریود
cycled تناوب پریود سیکل
cycles تناوب پریود سیکل
period of roll زمان تناوب چرخش
lift frequency تناوب حمل و نقل
earthquake period دوره تناوب زلزله
sidereal period دوره تناوب نجومی
cycle تناوب پریود سیکل
period زمان تناوب دوره
periods زمان تناوب دوره
synodic period دوره تناوب هلالی
period زمان تناوب پریود
increasing cost industry حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
arresting system cycle time زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
impluse period زمان تناوب ضربه جریان
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
wave period زمان تناوب امواج دریا
half life period تناوب یا دوره نیم عمر
frequency medulation تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
sing-songs تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-song تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
declassified cost هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
spermary غده تولید کننده منی محل تولید منی
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
lap turn زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
outputs تولید
product تولید
assembly line خط تولید
productions تولید
manufactured تولید
fabrication تولید
total output تولید کل
assembly lines خط تولید
manufactures تولید
aggregate output تولید کل
assembly تولید
production line خط تولید
production lines خط تولید
genesis تولید
output تولید
manufacture تولید
products تولید
low productivity تولید کم
generations تولید
total product تولید کل
generation تولید
articulation تولید
production تولید
turn out تولید
progeniture تولید
production rule تولید
production technique فن تولید
producible قابل تولید
produces تولید کردن
production efficiency کارائی تولید
means of production وسایل تولید
raises تولید کردن
productivity قابلیت تولید
production control کنترل تولید
production cost هزینه تولید
produce تولید کردن
produced تولید کردن
beget تولید کردن
production coefficient ضریب تولید
production index شاخص تولید
beeping تولید صدا
beeped تولید صدا
beep تولید صدا
procreate تولید کردن
production program برنامه تولید
production programme برنامه تولید
production routine روال تولید
procreated تولید کردن
procreates تولید کردن
procreating تولید کردن
begets تولید کردن
begetting تولید کردن
manufactured تولید کردن
productions تولید دستهای
production account حساب تولید
beeps تولید صدا
production management مدیریت تولید
production method روش تولید
production part بخش تولید
production period دوره تولید
production process فرایند تولید
raise تولید کردن
production process جریان تولید
productions تولید محصول
production capacity فرفیت تولید
jamming تولید پارازیت
carcinogenesis تولید سرطان
energy production تولید انرژی
energy production تولید نیرو
mode of production طرز تولید
mode of production شیوه تولید
factor of production عامل تولید
factory production تولید کارخانهای
fetch up تولید کردن
flow of production جریان تولید
flow of production گردش تولید
food production تولید غذا
mode of production وجه تولید
elasticity of production کشش تولید
optimum output تولید بهینه
chylification تولید کیلوس
chymification تولید کیموس
cost of production هزینه تولید
net productivity تولید خالص
net output تولید خالص
neogenesis تولید جدید
national product تولید ملی
national output تولید ملی
monopoly output تولید انحصاری
forces of production نیروهای تولید
full production تولید کامل
mass production تولید انبوه
mass production تولید ماشینی
homogenesis تولید مثل
mass production تولید بمقدارزیاد
inbreed تولید کردن
incendiarism تولید حریق
ingenerate تولید کردن
ingot production تولید شمش
marginal output تولید نهائی
manufacturing cost هزینه تولید
home country محل تولید
full production تولید در حداکثرفرفیت
mechanical production تولید ماشینی
gas making تولید گاز
gas generation تولید گاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com