Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (8 milliseconds)
English
Persian
orbital period
تناوب مداری
Other Matches
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
frequency
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequence
تناوب
subalternation
تناوب
frequentation
تناوب
intermittence
تناوب
alternator
تناوب گر
shift
تناوب
shifted
تناوب
shifts
تناوب
off and on
تناوب
periodicity
تناوب
alternators
تناوب گر
alternation
تناوب
period
تناوب
periods
تناوب
pulse period
تناوب پالس
single phase generator
تناوب گر تک فاز
frequencies
فرکانس تناوب
polyphase generator
تناوب گر چندفازی
polyphase alternator
تناوب گر چندفازی
period of roll
دوره تناوب
frequency
فرکانس تناوب
recurrence interval
دوره تناوب
return perion
دوره تناوب
periods
دوره تناوب
aperiodic circuit
مدار بی تناوب
cycle time
زمان تناوب
double alternation
تناوب مضاعف
three phase generator
تناوب گر سه فاز
two phase generator
تناوب گر دو فازی
metagenesis
تناوب تولید
metagenesis
تناوب نسل ها
period
دوره تناوب
connection diagram
دیاگرام مداری
circuit family
خانواده مداری
orbital velocity
سرعت مداری
orbital element
عناصر مداری
zonal
مداری ناحیهای
short circuit
کوته مداری
preorbital
پیش مداری
circuit diagram
دیاگرام مداری
zonary
مداری ناحیهای
earthquake period
دوره تناوب زلزله
period of roll
زمان تناوب چرخش
periods
زمان تناوب پریود
periods
زمان تناوب دوره
cycle time
زمان تناوب عمل
period
زمان تناوب پریود
period
زمان تناوب دوره
cycles
تناوب پریود سیکل
cycled
تناوب پریود سیکل
second long period
تناوب بزرگ دوم
continuance
تناوب بدون انقطاع
sidereal period
دوره تناوب نجومی
lift frequency
تناوب حمل و نقل
synodic period
دوره تناوب هلالی
first long period
تناوب بزرگ اول
cycle
تناوب پریود سیکل
swinging cross
کوته مداری وزشی
circuit switching
راه گزینی مداری
diplomatize
سیاست مداری کردن
impluse period
زمان تناوب ضربه جریان
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
wave period
زمان تناوب امواج دریا
half life period
تناوب یا دوره نیم عمر
arresting system cycle time
زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
edges
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
series
مداری که قط عات آن با هم سری هستند
edge
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
frequency medulation
تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
sing-song
تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-songs
تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
uart
مداری که از UART برای تبدل نوع داده
gating circuit
مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
blind circuit
مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
cloned
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloning
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clone
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
circuits
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
clones
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
balun
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
circuit
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
multiplexor
مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
mux
مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
clocks
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
reads
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
invisible
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
nmos
مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS
read
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
unpopulated board
تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
clock
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
n channel mos
مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
crowbars
مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند
crowbar
مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند
squeezer
فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
camera cycling rate
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
interface
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interfaces
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
differentiating cicuit
مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
i/o board
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
monitors
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
converter
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
convertor
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند
ACIA
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد داده سری را با استفاده از دستیابی غیرهمگام ارسال و دریافت کند
dips
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
dip
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
asynchronous
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
clock
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
microchips
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchip
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
port
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
wheatstone bridge
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
clamper
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
PIA
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
cycle per second
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
peripheral
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
interfaces
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
lap turn
زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com